شهید اسلامی به گفته نزدیکانش، اردات ویژه‌ای به حضرت رقیه (س) داشت و وعده شهادت در خواب به ایشان داده شده بود. شهید پاسداری که متولد ششم اردیبهشت ۱۳۸۰ بود و در خانواده‌ای متدین و هیئتی در شیراز بزرگ شد. از نوجوانی در آرزوی پاسدار شدن بود و عشق و علاقه بسیاری به حضرت رقیه (س) داشت. بالاخره انتظارش به سر آمد و در خرداد ۱۴۰۰ وارد سپاه شد. دی ماه همان سال عقد کرد و پنج ماه بعد در شهریور ۱۴۰۱ حین ماموریت در یکی از خیابان‌های شیراز به شهادت رسید.

راوی این کتاب فرشته‌ رقیب ثبت کننده اعمال خیر روی شانه راست هر فرد است که در لحظه شهادت محمد در کنار او حاضر شده و از لحظه تولد تا شهادتش را برای این شهید روایت می‌کند.

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

محمد دل ما دست خدا است. وقتی او کسی را دوست بدارد کاری می‌کند ما هم دوستش داشته باشیم. از کنار او بودن و همنشینی با او لذت ببریم و زمین را به هر جایی ترجیح دهیم. دنیا جای غریبی است. زندگی در آن سخت است. مسیر را در میان پیچ و خم‌هایش گم نکردن کار هر کسی نیست. مشغول ظاهر خوش رنگ و لعابش نشدن همت بلند می‌طلبد. اما تو دست از رسیدن به مقصد نکشیدی. هر بار افتادی باز برخاستی. هر گاه خطایی کردی به جبران بازگشتی. هر وقت ناامید شدی دوباره امیدی ساختی. آنقدر دست از طلب برنداشتی تا بالاخره راهش را یافتی.

راستی محمد سلام...

این کتاب با ۱۲۰ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۸۵ هزار تومان عرضه شده است.