چهارشنبه 24 بهمن 1403 - 00:00

کد خبر 733836

شنبه 24 آذر 1403 - 17:17:00


شاعرانه/مرا هیچ دوست می‌داری؟


آخرین خبر/سال‌ها پیش ازین به من گفتی

که "مرا هیچ دوست می‌داری؟"

گونه‌ام گرم شد ز سرخی‌ی ِ شرم

شاد و سرمست گفتمت "آری!"




باز دیروز جهد می‌کردی

که ز عهد قدیم یاد آرم.

سرد و بی اعتنا تو را گفتم

که "دگر دوستت نمی‌دارم!"




ذره‌های تنم فغان کردند

که، خدا را! دروغ می‌گوید

جز تو نامی ز کس نمی‌آرد

جز تو کامی ز کس نمی‌جوید.




تا گلویم رسید فریادی

کاین سخن در شمار باور نیست

جز تو، دانند عالمی که مرا

در دل و جان هوای دیگر نیست.




لیک خاموش ماندم و آرام:

ناله‌ها را شکسته در دل تنگ.

تا تپش‌های دل نهان ماند،

سینه‌ی خسته را فشرده به چنگ.




در نگاهم شکفته بود این راز

که "دلم کی ز مهر خالی بود؟"

لیک تا پوشم از تو، دیده‌ی من

برگلِ رنگ رنگِ قالی بود.




" دوستت دارم و نمی‌گویم

تا غرورم کشد به بیماری!

زانکه می‌دانم این حقیقت را

که دگر دوستم... نمی‌داری... "



سیمین_بهبهانی



پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط