چهارشنبه 05 دی 1403 - 23:12

کد خبر 74164

سه‌شنبه 09 خرداد 1402 - 09:35:47


سرمقاله مردم سالاری/ دژ سایبری جمهوری اسلامی ایران


مردم سالاری/  « دژ سایبری جمهوری اسلامی ایران » عنوان سرمقاله روزنامه مردم سالاری به قلم سجاد عابدی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:
 
پرسش‌های فراوانی در مورد ماهیتِ قدرت سایبری ایران و اینکه چرا در برخی مواقع از مهارت‌ها و عملیات‌های سایبری استفاده می‌کند، مطرح است. به احتمال فراوان با یک واقعیت نگران‌کننده برای غرب در مورد ایران که همان اوج‌گیری توان سایبری است رو به رو خواهیم شد. روندهای جاری به وضوح نشان می‌دهند که بخش زیادی از تحریم‌ها و اقداماتِ به‌ظاهر تنبیهی که غرب علیه ایران تحمیل کرده، بر خلاف هدف اصلی خود (یعنی ایجاد بازدارندگی علیه ایران و تضعیف این کشور)، عملا موجب قدرت‌گیری این کشور شده است. جامعه اطلاعاتی آمریکا در گزارش سالانه‌ای که با محوریت ارزیابی تهدیدات علیه این کشور نوشته شده، تاکید می‌کند «هکرها و نیروهای سایبری ایران، به نحو قبال توجهی، دانش و تخصص خود را افزایش داده‌اند.» این گزارش نتیجه‌گیری می‌کند که ایران رویکردی فرصت‌طلبانه را در چهارچوب عملیات‌ها و اقدامات سایبری خود لحاظ می‌کند. این رویکرد به طور خاص در نوعِ عملیات‌های سایبری تهران در هدف قرار دادن زیرساخت‌های آمریکا و متحدان آن قابل مشاهده است. برای مثال، کارشناسان در نظام‌های کنترل صنعتی (که همان سیستم‌های کامپیوتری هستند که تاسیسات حیاتی را کنترل می‌کنند)، اظهار می‌دارند که نیروهای سایبری ایران در اقدامات و عملیات‌های سایبری خود علیه دشمنانشان، از ابزارهای متنوع و پیچیده‌ای استفاده می‌کنند. مسئله‌ای که خطرِ اقدامات آنها در وارد کردن آسیب‌های جدی به تاسیسات و زیرساخت‌های حیاتی را تا حد زیادی افزایش داده است.
آنچه در شرایط کنونی بازیگران منطقه‌ای، مخصوصا اسرائیل و آمریکا را نگران کرده این است که ایران به نحو فزاینده‌ای در محیط سایبری قدرت می‌گیرد و عملا قادر است آنها را با چالش‌هایی اساسی رو به رو سازد. در این راستا، بسیاری از نهادهای تحقیقاتی اسرائیلی به مقام‌های اسرائیل هشدار داده‌اند که اگر ایران بخواهد دست به تشدید نزاع‌های سایبری با اسرائیل بزند، بدون تردید این اسرائیل خواهد بود که بازنده بازی است. دلیل اصلی این مساله نیز کاملا روشن است زیرا ایران به صورت هدفمند می‌تواند بانک‌ها، مراکز تجاری و اقتصادی و بسیاری از زیرساخت‌های حیاتی اسرائیل را هدفِ حملات سایبری قرار دهد که این مساله در نوع خود خسارت‌های جبران ناپذیری را برای تل آویو به همراه خواهد داشت. موضوعی که حتی می‌تواند اقتصاد اسرائیل را نیز تا حد زیادی فلج سازد.
ایجاد «دفاع سایبری» در فضای سایبر مشکل پیچیده‌ای است و مشکلات مربوط به شناسایی ریشه و اهداف حمله موجب تشدید آن می‌شوند. ویروس «کانفیکر» نمونه مناسبی در این زمینه است: این ویروس در سال‌های 2008 و 2009 میلادی بسیار گسترش یافت و میلیون‌ها رایانه را آلوده کرد، اما نویسنده آن هرگز شناسایی نشد. گاه بازیگران برای اثبات «دفاع سایبری» به نمایش توانمندی‌های دفاع سایبری خود مبادرت می‌ورزند. اما ساختار کنونی اینترنت و سیستم‌های اطلاعاتی مانع از هر نوع نمایش توانمندی دفاعی در ابعاد واقعی می‌شود. اجرای یک حمله علیه یک سیستم اطلاعاتی ویژه برای مثال یک سیستم مالکیتی به منظور نمایش قدرت، این امکان را می‌دهد که دلایل متقاعد کننده‌ای را به نمایش گذارد که تاثیرگذاری توانمندی‌های تهاجمی و تدافعی بازیگر مذکور را اثبات می‌کنند، اما از طرفی نیز می‌تواند خسارات جانبی مهمی را به همراه داشته باشد که می‌بایست مسئولیت آنها را بر عهده گرفت. به علاوه نمایش قدرت در یک شبکه بسته ماهیتا همان تاثیرگذاری را در یک شبکه باز نخواهد داشت.
 به علاوه، ادعای در اختیار داشتن توانمندی حمله بدون رو کردن سند و مدرک، به اعتبار یک سیستم بازدارنده لطمه می‌زند، اما در مقابل نشان دادن مدارک دقیق و جزء به جزء یک توانمندی، دانش به کار گرفته شده در آن را بر ملا ساخته، برای بازیگران رقیب امکان آمادگی برای پشتیبانی از خود را فراهم می‌کند و احتمال اینکه بازیگران رقیب حملاتی مشابه را صورت دهند را افزایش می‌دهد.

 برای مثال، تحلیل جزء به جزء رمز و ردپای به جا مانده از کرم اینترنتی «استاکس نت» از فنون آن پرده برداری کرده و احتمال آنکه نویسندگان بالقوه دیگری به توسعه مشابه آن مبادرت ورزند را افزایش می‌دهد. اما مدارک قطعی‌ای دال بر نقش داشتن یک بازیگر مشخص را در اختیار کارشناسان قرار نمی‌دهند. در این مورد حتی به ادعاهایی که در این رابطه شده است نیز نمی‌توان اکتفا کرد.(گابی اشکنازی، ژنرال یهودی، هنگام بازنشسته شدن ادعا کرد که او پدر کرم اینترنتی استاکس نت است.)  البته مورد «استاکس نت» مسائل و پرسش‌های دیگری را نیز مطرح می‌کند از جمله: چرا همان فنون سطح بالا برای پنهان کردن آثار به جا مانده به کارگرفته نشده است و یا اینکه چرا راهکاری در نظر گرفته نشده تا کرم «استاکس نت» بلافاصله پس از انجام حمله، خود را نابود کند تا از گسترش دانش به کار گرفته شده در آن جلوگیری شود. اما با حذف رد پاها، نویسنده امکان نسبت دادن توانمندی تهاجمی به خود را کاهش می‌دهد. شاید بتوان گفت که کرم اینترنتی «استاکس نت» راهکاری دو سویه داشت: نشان دادن توان آن به بهای انتشار فنون (البته می‌تواند حاکی از آن باشد که نویسنده آن توانمندی‌های بیشتری در اختیار دارد) و ارائه نشانه‌ها و اسناد کافی برای اثبات توان دفاعی خود. مسئله دیگر در «دفاع سایبری» به قابل اطمینان بودن گفته‌ها و ادعاها بستگی دارد: باید کوشید تا در فضایی که ویژگی آن شفافیت و سرعت جریان داده‌ها است، با ادعاهای نادرست موجب نشویم که از سوی سایرین مردود و بی‌اعتبار شناخته شویم، چرا که نه تنها دفاع عمل نکرده بلکه اعتبار نقش آفرین به طور حتم زیر سوال خواهد رفت و از بین رفتن شهرت در فضای سایبر از توانمندی‌های بالقوه برای دفاع می‌کاهد.  برای مثال شرکت آمریکایی«اچ بی گری فدرال» (شرکت توسعه دهنده نرم افزارهای امنیتی) در سال 2011 میلادی ادعا کرد که تجهیزاتی را توسعه داده که با تحلیل داده‌های انتقال یافته از طریق شبکه‌های اجتماعی، قادر است هکرها را شناسایی کند. اوایل سال 2011 میلادی این شرکت ادعا کرد که به گروه «آنانیموس» نفوذ کرده، به هویت برخی از اعضای این گروه دست یافته و برای فروش هویت این اعضا به «اف بی آی» اعلام آمادگی کرده است. در مقابل گروه «آنانیموس» نیز به سایت این شرکت حمله کرده و ضمن منتشر ساختن ده‌ها هزار ایمیل محرمانه آن بر روی اینترنت، مقاصد این شرکت علیه گروه «ویکی لیکس» را افشا کرد. به علاوه اعلام کرد که افرادی را که شرکت «اچ بی گری» به عنوان اعضای گروه «آنانیموس» معرفی کرده است در حقیقت عضو این گروه نبوده و اینکه روش‌های شناسایی به کار گرفته شده از سوی «اچ بی گری» از نظر فنی قابل اطمینان نیستند. به دنبال این افشاگری‌ها مشتریان «اچ بی گری» به تدریج از این شرکت فاصله گرفته و دولت آمریکا تحقیقاتی را در رابطه با مجموعه قراردادهای امضاء شده میان سرویس‌های دفاعی خود و این شرکت آغاز نمود.
 وضعیت مشابهی نیز میان ناتو و گروه «آنانیموس» صورت گرفت. در بهار سال 2011 میلادی ناتو گزارشی را منتشر ساخت که در آن به چالش‌های تحولات اخیر در زمینه کنشگری سایبری، به ویژه عملیات‌های دو گروه «ویکی لیکس» و «آنانیموس» پرداخته بود و ادعا کرده بود که فعالیت‌های این گروه (آنانیموس) دیری نخواهد پایید و به زودی اعضای آن شناسایی شده و مورد پیگرد قانونی قرار خواهند گرفت. در پاسخ به این عمل ناتو، گروه «آنانیموس» حملات خود را به سایت‌های رسمی، به ویژه «اف بی آی»، افزایش داد و در اواخر ژوئیه سال 2011 میلادی اعلام کرد که به سایت‌های ناتو حمله کرده و چندین گیگاآکتت سند را به سرقت برده است؛ و برای اثبات مدعای خود چند سند را در اینترنت منتشر کرد.
 باید خاطرنشان کرد که این اقدام (پیگرد بازیگران غیر دولتی)، هر چند که در حیطه دفاع قرار نمی‌گیرد؛ اما بی‌شک می‌تواند در چارچوب یک مناقشه بلند مدت میان دولت‌ها و یک گروه غیر قانونی به سوی تصاعد پیش برود. در حقیقت این نوع مقابله(و روش‌های به کارگرفته شده آن) یادآور مبارزه علیه سازمان‌های جنایی فراملی و یا ملی است. آنچه در این میان کاملا آشکار است این نکته است که اساسا ایران در برابر حملات سایبری دشمن، موضع سکوت اتخاذ نخواهد کرد.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط