پنج‌شنبه 06 دی 1403 - 13:02

کد خبر 745964

سه‌شنبه 04 دی 1403 - 21:32:04


متولد افغانستان، سرمربی در لیگ هلند


ورزش 3/انوش دستگیر، سرمربی جوان افغان که سابقه هدایت تیم ملی فوتبال افغانستان را در کارنامه دارد، این روزها به یکی از چهره‌های شاخص در لیگ اردیویسه هلند تبدیل شده‌ است. او که تجربه‌های جالبی از دوران مربیگری در رده‌های پایه و هدایت تیم‌ ملی افغانستان و تیم‌های باشگاهی را دارد، به تازگی به دلیل اخراج سرمربی آلمره سیتی، هدایت موقت این تیم را در لیگ برتر هلند بر عهده گرفته است؛ این یک فرصت تازه و نقطه عطفی در مسیر حرفه‌ای دستگیر محسوب می‌شود.
دستگیر که متولد کابل است و در دوران کودکی به همراه خانواده‌اش به هلند مهاجرت کرده، داستانی الهام‌بخش از پشتکار و اراده برای رسیدن به جایگاه کنونی دارد. او با سابقه‌ای از مربیگری در تیم‌های پایه توانسته مسیر پیشرفت خود را پیدا کند و با توجه به شایستگی‌های خود، به عنوان سرمربی موقت در سطح اول فوتبال هلند به کار گرفته شود.
نکته جالب اینکه او شروعی طوفانی در لیگ برتر هلند هلند داشت و در اولین بازی خود با سه گل هیرنفین را شکست داد. البته همچنان آلمره در جدول لیگ برتر هلند شرایط خوبی ندارد و باید در نیم فصل دوم برای خروج از بحران و ماندن در لیگ تلاش کند.  

دستگیر امروز در گفت‌وگویی در خصوص دوران فوتبال خود و ورود زودهنگامش به مربیگری صحبت کرده است. او همچنین درباره اهداف و آرزوهای خود اظهارات جالبی داشته است. این گفت‌وگوی مفصل را در ادامه می‌خوانید:
* حضور در در لیگ اردیویسه، توجهات زیادی را جلب کرده است. می‌خواستم مصاحبه را با این سوال شروع کنیم که در آلمره سیتی دقیقا چه نقشی داری و کار مدیریت فنی تیم آنجا چطور پیش می‌رود؟ 
این اولین بازی‌ام به عنوان سرمربی در لیگ برتر با آلمره سیتی بود. مربی ما رو چهارشنبه اخراج کردند و من کمک مربی اول بودم؛ باشگاه از من پرسید که اگر می‌خواهم برای این بازی سرمربی باشم تا مربی جدید بیاید. من اینجا قراداد سه ساله دارم و برنامه‌ام این بود که یک یا دو سال دیگر کمک مربی بمانم و بعد سرمربی این تیم شوم اما حالا که مربی را اخراج کردند، از من خواستند سرمربی باشم. اینکه در این پست می‌مانم یا نمی‌مانم، مشخص نیست. در جلسه‌ها هستیم و تا چند روز دیگر مشخص می‌شود. در تکنیکال منیجمت ما دو کمک مربی دیگر هست که هلندی هستند و هر دو در لیگ برتر هلند بازی کرده‌اند؛ یکی از آنها مربی لیگ برتر دیگر بود و کمک مربی دیگر من در تیم ملی هلند بازی کرده است. تجربه کافی داریم. مربی دروازه‌بان‌های ما هم از ایران است؛ عقیل اعتمادی که فکر می‌کنم در لیگ برتر ایران هم بازی کرده است.

* وقتی رزومه‌ات را بررسی می‌کنیم، می‌بینیم که تقریبا تمام دوران فوتبالی تو در باشگاه‌های هلند پیش رفته اما خودت متولد افغانستان هستی. چه زمانی مهاجرت کردی و اوضاع برایت چطور بود؟
من متولد افغانستان هستم و در کابل به دنیا آمده‌ام. یک ساله بودم که به پاکستان مهاجرت کردیم و از آنجا به هندوستان رفتیم و ۱۰ ساله بودم که از هندستان به هلند آمدیم. فوتبال را در ۱۲-۱۳ سالگی در هلند شروع کردم و در سن ۱۵ سالگی به تیم ان ای سی نایمخن رفتم؛ تیمی که علیرضا جهانبخش در تیم اول آن بازی کرد. چهار سال در آکادمی این باشگاه بودم و چند بازی در تیم زیر ۱۹ سال و چند بازی هم در تیم زیر ۲۳ سال این باشگاه بازی کردم. در سن ۱۹ سالگی به تیم فنلو رفتم؛ تیمی که کیسوکه هوندا از ژاپن در آن بازی می‌کرد. یک سال در تیم ۲۳ سال این باشگاه بودم و سال بعد همراه این تیم به لیگ برتر رفتم. خیلی کم در تیم اول بودم و در ۲۱ سالگی پایم مصدوم شد. چهار بار عمل کردم و پس از آن دکترها گفتند دیگر نمی‌توانی در لیگ برتر بازی کنی. ۱۸-۱۹ ماه ریکاوری کردم، اما دیگر هیچوقت نتوانستم سطحی را که داشتم، به دست بیاورم. از آن به بعد در لیگ سه هلند بازی کردم اما در سن ۲۲ سالگی مربی‌ام از من سوال کرد می‌خواهی مربی شوی؟ آن وقت جگرم خون بود و پایم مصدوم بود، گفتم اوکی. ۲۲ ساله بودم که در ان ای سی نایمخن مربیگری را شروع کردم. از تیم‌های پایه شروع کردم و پس از آن چهار سال جوانان را تمرین دادم و پس از آن کمک مربی امیر هاشمی مقدم شدم و بعد از ۶ ماه مربی این باشگاه شدم که آن زمان در لیگ چهار هلند بازی می‌کردند. ۲۸ ساله بودم که به این سمت رسیدم و پس از آن مربی تیم ملی افعانستان شدم. در آن زمان جوان‌ترین مربی دنیا بودم و چهار سال افغانستان بودم. در آن زمان در کنار اینکه مربی افغانستان بودم، دو تیم آماتور داشتم که ان ای سی نایمخن بود و دیگری فی فی فی دونو، چون می‌خواستم هر روز در زمین چمن تمرین بدهم و با تیم ملی فقط سالی پنج باز و شش هفته برای تمرین و مسابقه می‌روی. من جوان بودم و می‌خواستم هر روز تمرین بودم و برای همین حتی دو باشگاه را همزمان هدایت می‌کردم؛ یک تیم روزهای شنبه بازی داشت و یکی یکشنبه. به مرور مدارک مربیگری خودم را گرفتم و دو سال قبل لایسنس یوفا پرو را دریافت کردم.
* فوتبال در افغانستان شاید خیلی پیشرفته و توسعه یافته نباشد. در این شرایط تو چطور توانستی کار خودت را تا این حد خوب پیش ببری؟ 
زمانی که مربی افغانستان بودم، خیلی جوان بودم و تجربه زیادی نداشتم اما وطن خودم را دوست داشتم و می‌خواستم به خاطر افعانستان هر کاری از دستم برمی‌آید، بکنم. ما مهاجرین در کشورهای اروپایی یک شانس داشتیم که توانستیم از افغانستان بیرون بیاییم و در زندگی خودمان یک چیزی بسازیم، زندگی خوبی داشته باشیم و درس بخوانیم و مدارک مربیگری‌مان را بگیریم و فوتبال بازی کنیم، اما همیشه احساس می‌کردم که برای وطن خودم هیچ کاری نکردم. حس تهی بودن داشتم و فکر می‌کردم هر کاری کنم، کافی نیست. من چند سال برای افغانستان بازی کرده بودم و بعدش یک سال کمک مربی بودم و در سن ۲۸ سالگی گفتند می‌خواهیم مربی شوی. من می‌خواستم به افغانستان خدمت کنم و همانطور که می‌دانید در کشور ما هزاره با ازبک می‌جنگد، ازبک با پشتون می‌جنگد و... . در آن زمان همین جو در تیم ملی هم بود و بازیکنان داخلی با بازیکنان خارجی می‌جنگیدند و خارجی‌ها با داخل می‌جنگیدند. من گفتم اگر بتوانم یک خدمت به افغانستان کنم، این است که به همه اقوامی که در تیم ملی بازی می‌کنند، یک انگیزه بدهم که فوتبال خوبی بازی کنند و همه با هم برادر باشند و حرف‌های ازبک و تاجیک و هزاره را نزنند. حتی در پارلمان افغانستان یک خانمی بود که گفت تیم انوش دستگیر الگوی صمیمیت افغانستان است و اگر در تیم همه می‌توانند یک‌جا بازی کنند، چرا ما نمی‌توانیم در پارلمان و دولت در کنار هم باشیم؟ البته هدف من فقط این نبود و من می‌خواستم نام فوتبال افغانستان را بلند کنیم. بازیکنانی که در سطح دنیا بودند و نمی‌خواستند بیایند بازی کنند؛ مثل فرشاد نور، عمران حیدری، رحمت اکبری و... که همه در لیگ برتر بازی می‌کردند. من همه اینها را به افغانستان آوردم. هدف ما این بود و تنها برد و باخت نبود. البته افغانستان همیشه با تیم‌های ضعیف فوتبال بازی می‌کرد و ما گفتیم از این به بعد با تیم‌های قوی بازی می‌کنیم و اگر باختیم مهم نیست، مهم این است که اعتماد به نفس تیم بالا برود و در ادامه آن اعتماد به نفس افغانستان بالا برود و مردم افغانستان احساس کنند که ما هم یک وطن داریم.
* با توجه به توانایی که از خودت سراغ داری، فکر می‌کنی اگه شهروند هلند بودی، می‌توانستی موقعیت بهتری داشته باشی؟ مثلا بیشتر در تیم بزرگسالان ان ای سی بازی کنی.
من افغان هستم و البته پاسپورت هلندی دارم، اما اینکه من نتوانستم در لیگ برتر بازی کنم، اصلا به خاطر این نبود که من افغان بودم. اگر یک کشور در جهان باشد که تفاوتی بین افغان و آفریقایی و ایرانی و مسلمان و کاتولیک و... نبیند، هلند است. من هزار بار شکر می‌کنم که به این کشور آمدم و این کشور به من شانس‌های زیادی داد. اینجا بازیکنان افغان مثل فرشاد نور در لیگ برتر بازی کردند، اما اینکه من بازی نکردم به خاطر مصدومیت بود و به خاطر این نبود که هلندی نبودم. می‌بینید که من یوفا پرو را گرفتم که خیلی از خارجی‌ها در هلند ندارند. در دو سال فقط هشت نفر می‌توانند که این مدرک را بگیرند و به من این شانس را دادند. مشکل هلندی بودن یا افغان بودن نبود، مشکل مصدومیت بود.

* تو در مقطعی هم بازی می‌کردی و هم مربیگری. چطور این شرایط را مدیریت می‌کردی؟
من از ۲۱ سالگی دیگر در لیگ‌های آماتور فوتبال بازی می‌کردم اما هدفم مربیگری بود. لیگ‌های آماتور شب‌ها تمرین و بازی می‌کنند. من صبح‌ها در آکادمی ان ای سی نایمخن تمرین می‌دادم و شب خودم فوتبال بازی می‌کردم. در آن زمان مصدومیتم خیلی شدید شده بود و دیگر نمی‌توانستم خیلی بازی کنم. حتی در لیگ سه که بازی می‌کردم، یک هفته نیاز داشتم که پایم بهتر شود و بتوانم دوباره بازی کنم. در سال ۲۰۱۷ که مربی افغانستان شدم، دیگر فوتبال را ول کردم و با توجه به اینکه در مربیگری خیلی پیشرفت کردم، می‌خواستم روی این حرفه تمرکز کنم.

* تو از سال ۲۰۱۶ در افغانستان مربیگری کردی، اما در آن دوره دو مقدماتی ناموفق جام ملت‌ها داشتید. فکر می‌کنی چرا به این رقابت‌ها نرسیدید؟
در سال ۲۰۱۸ نتوانستیم به جام ملت‌های آسیا برویم، من کمک مربی بودم و مربی ما اوتو فیستر آلمانی بود. پس از آن من چهار سال و نیم مربی بودم و باز نتوانستیم به جام ملت‌های آسیا برویم که این اتفاق چند دلیل داشت. اولین موضوع این بود که من سه ماه بود مربی شده بودم که فیفا رئیس فدراسیون ما را محروم کرد و با وجود اینکه فوتبال ما محروم نشد، اما یک ضربه قوی به فوتبال ما خورد و اسپانسرهای ما کار خود را متوقف کردند. اسپانسر لباس ما کارش را متوقف کرد و اسپانسری که سالانه یک میلیون دلار به ما می‌داد هم جدا شد. پس از آن یک سال و نیم بعد کرونا آمد و دیگر تیم ملی افعانستان نه مسابقه‌ای داشت و نه کمپ تمرینی برگزار کرد. بعد از یک سال هم دولت سقوط کرد. من در چهار سال سه اتفاق بزرگ را تجربه کردم. از طرفی افغانستان هیچوقت نمی‌تواند در کشور خود بازی کند و از امتیاز میزبانی برخوردار نیستیم، لیگ داخلی ما درست نیست که بتوانیم از داخل بازیکن بگیریم. ما بازیکنان را از سطح دنیا برای چند روز می‌گیریم و آنها هم به آب‌وهوای اروپا عادت دارند و حتی افغانستان را ندیده‌اند. همه این مشکلات وجود داشت که ما نتوانستیم صعود کنیم. البته خودمان هم کم‌تجربه بودیم.
* پایان کارت در تیم ملی افغانستان به عنوان سرمربی چطور بود؟ و پس از آن چطور پیشنهاد کار در هلند را گرفتی؟
تصمیم خودم بود که از تیم ملی افعانستان جدا شوم، چون چهار سال و نیم مربی بودم و دیگر بس بود. من می‌خواستم مربی یک باشگاه باشم و هر روز تمرین بدهم، چون جوان هستم. فکر می‌کنم مربی تیم ملی باید کسی باشد که دوران باشگاهی را طی کرده باشد. من دوست داشتم هر روز در زمین چمن باشم. زمانی که پرولایسنس خودم را گرفتم، از تیم ۲۱ سال آلمره سیتی پیشنهاد دریافت کردم و در کنار آن دستیار تیم اول شدم. با تیم ۲۱ سال آلمره قهرمان لیگ برتر هلند شدیم و در فینال فاینورد را بردیم. هلندی‌ها درباره من یک کتاب نوشتند و کتاب من هفت ماه در بهترین کتاب‌های ورزشی هلند بود؛ در آن کتاب داستان زندگی من بود و اینکه چطور توانستم در این سن به لیگ برتر بیایم و مدارکم را بگیرم.
* حتما می‌دانستی که این هفته در مقابل تیم علیرضا جهانبخش بازی کردید و برد بزرگی هم آوردید. این تقابل با کاپیتان ایران را چطور دیدی؟
همانطور که گفتم چهارشنبه مربی ما را اخراج کردند و من مربی بودم و برابر تیم آقای علیرضا جهانبخش بازی خیلی خوبی کردیم. برای ما مهم بود که سه امتیاز را بگیریم تا بتوانیم در نیم فصل دوم در لیگ برتر بمانیم. بازی مقابل علیرضا جهانبخش هم خیلی خوب بود.

* آیا ارتباطی با علیرضا جهانبخش داری؟
من این بازیکن را نمی‌شناسم اما دوستانم مثل عقیل اعتمادی و امیر هاشمی مقدم می‌شناختند. همدیگر را دیدیم و سلام دادیم اما خیلی حرف نزدیم. امیدوارم او همینطور بدرخشد. افتخار می‌کنم که در هلند برای این بازیکن ایرانی و هم‌زبان ما که کاپیتان تیم ملی ایران است، تا این حد احترام قائل هستند و من هم برای او احترام قائلم. امروز شنیدم که به یکی از دوستانم گفته بود بد شد که ما بازی را نبردیم اما برای انوش خیلی خوشحالم که توانست اولین بازی‌اش را ببرد.
* آیا فوتبال باشگاهی ایران را دنبال می‌کنی و تیم موردعلاقه داری؟
راستش را بگویم نه، چون در اروپا فقط همین لیگ‌های اروپایی را دنبال می‌کنیم، اما دوستان ایرانی دارم که طرفدار استقلال یا پرسپولیس هستند. دوستان ایرانی‌ام این دو باشگاه را خیلی دوست دارند و من هم دوست دارم یک روز بتوانم از نزدیک یک بازی در استادیوم ببینم.
* جاه‌طلبی تو در فوتبال هلند در مربیگری چیست؟ منظورم این است که چه رویایی داری؟
هدف من این است که چند سال در لیگ برتر هلند مربی باشم و پس از آن ببینم که چقدر می‌توانم بالا بروم. فعلا می‌خواهم پنج سال در لیگ برتر هلند مربی باشم. اما رؤیای من چیز دیگری است؛ همه کارهایی که اینجا می‌کنم فقط برای این است که می‌خواهم یک روز لیگ افغانستان را به صورت سراسری بسازم و کمک کنم که لیگ خوبی بسازند و آکادمی‌های خوبی داشته باشند. جوان‌ها در افغانستان استعداد زیادی دارند اما مربیان و امکانات خوبی ندارند که بدرخشند. رؤیای من این است که بتوانم به افغانستان کمک کنم تا لیگ خوبی مثل ایران داشته باشد. افغانستانی‌ها خیلی فوتبال‌دوست هستند و استعداد دارند و من می‌خواهم این کار را انجام بدهم. رؤیای من این نیست که در یک باشگاه خیلی بزرگ مربیگری کنم، بلکه این هدفم است. رؤیایم خدمت به فوتبال افغانستان است.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط