سه‌شنبه 11 دی 1403 - 01:32

کد خبر 750529

یک‌شنبه 09 دی 1403 - 08:13:07


گفتگوی صریح با امام جمعه مشهد؛ از رخدادهای اخیر سیاسی تا لایحه عفاف و حجاب


خراسان/ روزنامه خراسان در گفت و گویی صریح با امام جمعه مشهد به مناسبت سالروز حماسه ۹ دی، گریزی به رخدادهای اخیر سیاسی، لایحه عفاف و حجاب و حوزه ورزش، فرهنگ و هنر زد.

این قطعا یکی از ویژگی های کم مانند آیت ا... علم الهدی است که رسانه شناس و اهل تعامل مستمر با رسانه هاست.گواه صدق بر رسانه شناسی وی، گفت و گویی اختصاصی با روزنامه خراسان است که در ادامه، از نظر خوانندگان گرانمایه می گذرد؛ گفت و گو با روزنامه ای دیرپا و تاثیر گذار که همواره بر مدار پیگیری مطالبات مردم مشی کرده است. گفت و گو با آیت ا...علم الهدی همچنان که مسبوق به سابقه است در فضایی آکنده از تکریم و احترام و در عین حال صریح و بدون تعارف محقق می شود. بهانه گفت و گو، سالروز حماسه شکوهمند ۹ دی ماه است که به حق روز«بصیرت و میثاق امت با ولایت» نام گذاری شده است. با این حال،خبرنگار خراسان پا را از تحلیل این رویداد کم نظیر تاریخ انقلاب، فراتر می نهد و مباحثی مانند مشکلات معیشتی روزافزون مردم، لایحه عفاف و حجاب، مشی فرهنگی شهیدان بهشتی و مطهری، نقشه های احتمالی ترامپ برای ایران اسلامی با توجه به رخدادهای تلخ سال ۱۴۰۱ و...را پیش می کشد و این بار آیت ا...علم الهدی است که با سعه صدر، نظراتی را می شنود که شاید چندان با منظومه فکری اش سازگار نباشد اما با تاکیدش بر تحقق «کرسی های آزاد اندیشی»کاملا همسو و همراستاست. خراسان این گفت وگوی آزاد اندیشانه را بسی قدر می داند و امیدوار است که این رویکرد امام جمعه مشهد مقدس و نماینده ولی فقیه در خراسان رضوی، الگویی برای همه صاحبان مناصب در نظام مقدس جمهوری اسلامی باشد. واینک، متن گفت و گویی که آن را به این اوصاف ستودیم.
  در بدو امر، بسیار خوشوقتیم که برای بحثی روزآمد خدمت رسیدیم و می توانیم با جنابعالی در این باب تبادل نظر کنیم. با توجه به فرا رسیدن سالروز حماسه باشکوه ۹ دی آیا جنابعالی خوانش و قرائت جدیدی از رویدادی که ۱۵ سال پیش اتفاق افتاد دارید و آیا عناصری از این رویداد کم نظیر همچنان در جامعه ما جاری و ساری است؟ منظور آن عناصر قوت جامعه ماست.
ما در نهم دی سال ۸۸ دو جریان داشتیم و اگر بخواهیم به عمق این دو جریان نگاه کنیم باید بگوییم که دو معجزه بود. جریان اول رهبری بود؛ نفس افشاگری رهبری و بیدار سازی رهبری این یک جریان بود که ۹ دی را به وجود آورد یعنی اگر آن مراقبت ها، افشاگری ها و تبیین های خاص مقام معظم رهبری نبود چه بسا آن حرکت در مردم به وجود نمی آمد. جریان دوم مردم بودند و حرکت مردم در ۹ دی یک حرکت بسیار اصیل و ریشه داری بود چرا که آن چه مردم را وادار به این حرکت کرد تنها وظایف و تکالیف انقلابی آن ها نبود و مردم وقتی مقدسات خودشان را در معرض اهانت دیدند، عمق احساسات دینی مردم دچار جراحت شد و آن انگیزه اصلی حرکت مردم بود. ما امروز این دو جریان را در قوتی بیشتر از سال ۸۸ حس می کنیم اما مسئله بیدارسازی رهبری الان توسعه پیدا کرده و از یک گسترش بسیار عظیمی برخوردار است و پرده برداری هایی که امروز مقام معظم رهبری از توطئه ها و فتنه های دشمن دارند، خیلی لایه های پیچیده تر از فتنه ۸۸ را دارند برملا و افشاگری می کنند و آن چه در جریان اعجاز بیدارسازی رهبری مهم است؛ اثر گذاری این بیدارسازی در عمق اندیشه ای مردم است. یعنی مقام معظم رهبری مسائل را به یک شکلی تحلیل می‌کنند که دقیقا در درون مغزها و دل های مردم جای می گیرد پس این جریان اول به قوت خود باقی است. جریان دوم هم خوشبختانه به قوت خودش باقی است و نمادش جریان جمعه نصر بود. ما در جمعه نصر همان حالت را در مردم دیدیم و تنها مردم تهران نبودند و از شهرستان ها راه افتادند و برای شرکت در جمعه نصر رفتند و آن چه انگیزه مردم بود تنها مسئله حضور در محضر مقام معظم رهبری نبود چون این حضور را به وسیله رسانه ها هم می‌توانستند تامین کنند. احتمال این که دشمن می خواهد آخرین کار را انجام دهد و آخرین قدم جنایت خودش را بردارد و مصلای تهران را بزند؛ این احساس در مردم آن ها را وادار کرد برای این که آن اقبال عجیب را داشته باشند و در جمعه نصر آن اجتماع عظیم را تشکیل دهند. لذا وقتی این قضایا را کنار هم می گذاریم می بینیم که آن اقبال مردمی امروز هم کاملا وجود دارد زیرا در هر حال در کشور و جامعه ما یک جریان بی تفاوت وجود دارد که این جریان گاهی اوقات خودنمایی هایی می کند که ما اشتباه می کنیم و خیال می کنیم که همه کشور همین است و فکر می کنیم مردم عقایدشان عوض شده و مشکلات معیشتی، اقتصادی و فرهنگی مردم را مقداری نسبت به نظام و رهبری بی تفاوت کرده است در حالی که آن قشری که آن روز پای رهبری و نظام ایستاده بودند، امروز سرزنده تر و قوی‌تر ایستاده اند. یعنی اگر دوران دفاع مقدس را در نظر بگیریم، در دفاع مقدس جریان های مخصوصی شرکت کردند و خیلی از این جریان های سیاسی کنار کشیده بودند و به هیچ وجه حاضر نبودند که شرکت کنند و یک شهید و جانباز هم ندارند اما آن طبقه را که ما امروز بررسی می کنیم هم عددش بیشتر شده و هم این که امروز خیلی قوی‌تر از آن روز پای ارزش‌ها و نظام و رهبری ایستاده اند لذا ما این ارزیابی را اگر داشته باشیم نمی توانیم بگوییم آن ظرفیت مردمی ۹ دی خدای ناکرده از دست رفته یا رو به کاهش گذاشته است.
  حقیقت امر هنر تعامل و تخاطب با مردم هم در مرحوم حضرت امام (ره) بود و هم امروز در حضرت آقا هست. هنر تعامل با مردم که بتوانند عارف و عامی را از بیانات و راهبردهایشان مستفیض کنند اما به نظر می آید در لایه های نخبگانی و خواص ما حتی بعضا خواصی که طرفدار نظام و انقلاب هستند این هنر و ظرافت ها کمتر به چشم می‌خورد. توضیح این که اکنون برخی از مشکلات از حالت نهفتگی اش خارج شده و ما اگر در سال های دهه ۸۰ و سال های نیمه نخست دهه ۹۰ مثلا در یک سال یک جهش قیمت را داشتیم الان متاسفانه در یک فصل جهش قیمت رخ می دهد و فصل به فصل متاسفانه قیمت ها رو به افزایش است. از آن طرف به خاطر ترک فعل هایی که در برخی دولت‌های گذشته وجود داشته است یک سری انباشت مطالباتی هم رخ داده فی المثل شما می‌بینید بازنشستگان مطالباتی دارند و نکاتی را مطرح می‌کنند. در مورد پرستاران و  معلمان عزیزمان نیز همین رخ داده. همچنین برخی عناصر زیست تمدنی ما آن چنان که در خبرهای رسمی و توسط مقامات رسمی مطرح می شود در یک وضعیت بحرانی است، ما بحث هوا، آب و خاک را اگر در نظر بگیریم این آلودگی هوا سالانه منتهی می‌شود به مرگ ۳۰ هزارنفر و سالانه ۱۲ میلیارد دلار به کشور ضرر می‌زند، یا بحث خاک را در نظر بگیرید، فرونشست زمین و فرسایش خاک که سالانه ۱۰میلیارد دلار به کشور خسارت می‌زند، یا بحران جدی که در بحث آب هست و موضوع سومی که این روزها مردم و به ویژه صاحبان صنایع و کارگاه ها با آن خیلی مواجه اند بحث ناترازی انرژی است که خیلی مردم از این جهت مورد اذیت هستند، به ویژه صاحبان صنایع این دغدغه را دارند که اگر خطوط تولید این گونه نامنظم کار کند چگونه می‌توان حقوق کارگر را داد؟ یک سبک تعامل با مردمی که تحت این فشارها هستند و نجیبانه و با اعتقاد و التزام به نظام و انقلاب این فشارها را تحمل می کنند این است که فراتر از لسان و احساس قوم با آن ها سخن بگوییم؛ اخیرا یکی از مسئولان گفته بود که بر یک بخش خاصی از وضعیت مملکت باید گریست، خب مردم خودشان فی نفسه نگران هستند شما به عنوان مسئول نباید یاس آفرینی کنید و مسئولیت گرفته اید که کشور را سروسامان بدهید و همین بن بست ها را بشکنید. در مقابل، نخبگانی داریم که متاسفانه مقداری فروتر و پایین تر از لسان و احساس مردم سخن می‌گویند که من این را با مشی شهید رئیسی قیاس خواهم کرد. ببینید در شرایطی که کشور با این مشکلات مواجه است، به یکباره متنی منتشر می شود که در بخشی از آن متن، عزیزان دغدغه شان این است مثلا که اگر خانمی با حجاب این چنانی و آن چنانی در تاکسی نشست ما با راننده تاکسی چه باید بکنیم؟ این مایه نگرانی است از این جهت که این ها آیا لسان قوم و شرایط اجتماعی را لحاظ می کنند یا نه؟ مثالی از شهید بزرگوار خدمت شما بزنم؛ در دوره ریاست جمهوری ایشان زمانی بحث کمبود دارو به شدت مطرح بود، حاج آقای رئیسی در این برهه در عین اعتقاد و التزام سخنی از عفاف و حجاب به این شکلی که آقایان مطرح کردند، نگفتند. مستقیم رفتند به داروخانه های تهران و جالب این جاست و الان عکس ها و فیلم‌هایش هم موجود است، در داروخانه ها هم خانم محجبه و هم خانم کم حجاب بعضا با زبان پرخاش جلوی ایشان را گرفته بودند که آقا وضعیت چگونه است و ایشان با سعه صدر واقعا ستودنی به مردم امید بخشیدند که من پیگیری می کنم، نگران نباشید. چند روز بعد ایشان با ماشین از جلوی بهارستان می‌گذشتند، می‌بینند تعدادی از خانواده های بیماران صعب العلاج و بیماری های خاص تجمع کرده اند. بنده روزی که این عکس را دیدم خیلی متأثر شدم. مادری از این مادران بیماران عبای حاج آقای رئیسی را گرفته بود که نرو، باید صحبت های مرا بشنوی و ایشان با صبر و متانت مردم را آرام می‌کردند. ما الان نیز با بیماری مواجه ایم که تب بیش از ۴۰ درجه دارد، ابتدا باید تبش را پایین بیاوریم و بعد درباره مثلا اضافه وزنش بحث کنیم، این تقدم و تاخر برنامه ریزی ها در ساحت های فرهنگی و اجتماعی مسئله ای است که اینک دغدغه دوستداران نظام و انقلاب است. سوالم از حضرتعالی این است که ما برای قدردانی از این مردم طبیعتا باید بحث هایی را مطرح کنیم که نقاط افتراق در جامعه کمتر بشود و به تعبیری دو قطبی ها کمتر شود و همدلی اجتماعی افزایش پیدا کند. راهکارهای شما برای این عرصه چیست؟
درباره نکته اولی که جنابعالی فرمودید امام و رهبری در تخاطبشان وضعیت خاصی دارند که دیگران در شأن آن ها نیستند؛ پیغمبر هم در تخاطبشان با مردم وضعیت خاصی داشت و هیچ کس همسان پیغمبر نبود اما از آن ها که پایین تر بیاییم باید ببینید در مقام تخاطب مردم، موضع متکلم چیست و این را ما باید توجه داشته باشیم که آیا این آقای متکلم به عنوان یک مسئول اجرایی کشور مثل آقای رئیسی می خواهد با مردم تخاطب داشته باشد یا به عنوان فردی که می‌خواهد شئون فرهنگی جامعه، امر به معروف و نهی از منکر را اجرا کند و ضمنا به وضع مردم هم برسد؟ ما الان از چند طرف در محاصره دشمن هستیم و این طور نیست که دشمن مثلا فقط از نظر نظامی خطرناک باشد، خب از نظر اقتصادی دارید می‌بینید که دارد چه کار می‌کند، تحریم ها و این حرکت های فوق العاده توفنده و کوبنده اقتصادی که دارند بر ما انجام می دهند که وضع ما را در این شرایط قرار داده اند، خب این کم نیست به همین مقدار در عرض این تهاجم اقتصادی، تهاجم فرهنگی هم به ما دارند. مقام معظم رهبری چند روز قبل فرمودند که «اروپا و آمریکا برای ایران نقشه آندلس سازی دارند.» این را خودشان فرمودند یعنی الان فقط بحث این نیست که بگوییم ما را تحریم کردند، عمده آن که در آندلس انجام گرفت، این بود که غربی ها مقاومت مردم و مقاومت نسل جوان مسلمان اسپانیایی را از بین بردند یعنی با برنامه ای که داشتند آن ها با همان نقشه ای که مقاومت را در آنجا از بین بردند، الان می‌خواهند مقاومت را در بین ما از بین ببرند، چون محور اصلی مقاومت در جامعه ما جوانان هستند. در همین زمینه باید تاکید کنم ما مسئله حجاب با مردم نداریم و اصلا حجاب قابل بحث نیست، مثل مسئله نماز خواندن خب ما ترویج نماز می کنیم اما هرکسی بخواهد می‌خواند و هرکسی نخواهد نمی‌خواند، حجاب هم یک وظیفه واجب شرعی است، حالا یک نفر انجام می دهد و یک نفر انجام نمی‌دهد، ما مشکلی که داریم مسئله بی حجابی است. این هم که مسئله راننده و این ها را می گویند و آن هم که جناب رئیس جمهور گفتند اشتباه بوده و در قانون هم این نیست و چیز دیگری است و در قانون هم آن چه که ایشان گفتند، نبوده است. آقای بانکی پور هم در تلویزیون گفت که این اشتباه است و توضیح هم داد که قانون چیست. بحث ما همان آندلس سازی است که مقام معظم رهبری می گویند. اگر بنا شد کسی جلوی بی حجابی را نگیرد و این شایع شود خب این جوانی که محور مقاومت ما هست و خودش هم در عنفوان جوانی و در اوج غریزه به سر می‌برد، اگر بنا شد که افتاد در این خط، او دیگر نمی آید در عرصه مقاومت در مقابل دشمن ایستادگی کند.
 درباره این آندلس سازی که می فرمایید و کاملا هم درست است، به سال‌های قبل از انقلاب برگردیم؛ در آن دوران خود رژیم مستقر می‌خواست ایران را آندلس بکند. اما در آن دوره که ابزارهای حاکمیتی در اختیار بزرگان دین (امثال حضرت امام خمینی، شهید مطهری، شهید بهشتی) نبود، چگونه در مقابل آندلس سازی رژیمی که متکی به آمریکا هم بود، ایستادند؟ عرض بنده از آن مقام تخاطب این بود که آن ظرافتی که بزرگان و تئوریسین های انقلاب داشتند که از جوانی که می‌خواست جذب کاباره و میخانه بشود، جوان انقلابی ساختند که سال های بعد هم به دفاع مقدس رفت و حماسه آفرید، آن ظرافت ها آیا الان قابل تاسی هست؟ به نظرم لحن و لسان شهید مطهری و شهید بهشتی هنوز هم برای نسل جوان گواراست و ما با مشی این بزرگوار در مقابله با پروژه آندلس سازی پیروز شده ایم، آن هم در مقابل یک رژیم متکی به غرب ...
اولا مسئله آندلس سازی مال زمان محمدرضا شاه نیست و بدترش مال زمان رضاخان است. دوران قاجار حتی خیلی بدتر و کثیف تر از دوران رضاخان بود، ببینید این که ماها پیروز شدیم این نبود که به قول شما با یک ظرافت خاصی مردم را از کافه و کاباره بکشانند مقابل گلوله که این ها سینه را سپر قرار دهند. از روز غیبت کبرای امام زمان(عج) تا الان این همه مراجع و بزرگان و علما نتوانسته اند این کار را انجام دهند. این را امام خمینی(ره) انجام داد. امام یک معجزه بود و انقلاب و نهضت امام اعجاز کرد و این را ما باید بپذیریم. ببینید آنچه در همه تحلیل هایی که داریم واقعا مهم است؛ اعجاز امام و نهضت امام را باید در نظر بگیریم. نه آقای مطهری این کار را کرد، نه آقای شهید بهشتی این کار را کرد، نه مراجع بزرگی که در آن زمان بودند این کار را کردند، فقط امام بود و اعجاز ایشان. ببینید آقای مطهری کتاب حجاب را نوشتند، ایشان چقدر توانست دخترهای بی‌حجاب را با حجاب کند با کتاب مسئله حجابش؟ البته مرحوم آیت ا... مطهری آن چه زحمت کشید به قلم درآورد، برای ما تبدیل به یک زمینه و بنیه عظیم شد که بعد از پیروزی انقلاب با ظهور گروهک ها و اندیشه های مختلف ما صاحب اندیشه بودیم که به مردم آن ها را ارائه دهیم. برد شخصیت فکری و علمی شهید مطهری عمدتا بعد از پیروزی انقلاب روشن شد.
   چون بر مدیریت اعجازگونه امام خمینی تاکید کردید و بنده هم واقعا به همین قائل هستم اما علیت تام بخشیدن به این امر و این که انقلاب را منحصر بکنیم به شخصیت امام خمینی، آیا انقلاب و حماسه های پس از آن را دور از دسترس نمی کند؟ به چه معنا؟ به این معنا که اگر الان بحث آندلس سازی مطرح است ما هم باید منتظر اعجاز رهبری باشیم و چرا باید به میدان برویم؟
آقا الان اصلا مورد فرق می‌کند. الان می‌خواهند این که داخل ما هست را ببرندش بیرون و آن زمان آن که بیرون بود را می‌خواستند بیاورند داخل و این کار اعجاز بود اما اگر مراقبت نکنیم این ها بچه های ما و شما هستند، می‌خواهند بچه های ما و شما را از ما بگیرند، این دیگر کاری به امام و اعجاز امام ندارد، این الان است که من باید بچه ام را خودم نگه دارم و نگذارم که او بچه ام را از من بگیرد، یعنی اگر الان واقعا این طور شد، ما نمی‌توانیم به درگاه خدا بگوییم خدایا آن زمان امامی پیدا شد، انقلابی به وقوع پیوست و این طور شد اما حالا امامی پیدا نشد و ما هم هیچ تقصیری نداریم. خب حفظش نکردیم. آن جا می خواستی آن فرد بیرونی را به داخل بیاوری که خب اعجاز امام این کار را کرد. الان اینی که داخل است را با این کیفیت می‌خواهند از ما بگیرند و تو می خواهی او را ول کنی تا ببرندش؟
 با توجه به تفاوتی که بین آن نسل با این نسل جوان و نوجوان حاضر وجود دارد که با وسایل ارتباط جمعی هم مرتبط است و با خیلی از فضاهایی که آن موقع اصلا مطرح نبوده، آیا نباید از رویکردهای اقناعی و همین بحثی که آقا مطرح می‌کردند کرسی های آزاد اندیشی برای ترویج مسائل فرهنگی و اجتماعی بیشتر استفاده کرد؟
چرا اصلا اصل کار همان است و ما هم به همان معتقدیم منتها مطلب قصه فقط بحث هشدار ندادن و بحث ایجاد یک موضع در مقابل قضیه است اما ما هیچ وقت نمی توانیم بگوییم آقا ما می‌خواهیم بیاییم با خطبه های نماز جمعه مردم را بسازیم بلکه باید با خطبه های نماز جمعه به مردم تذکر دهیم. آن چه مردم را می‌سازد، جریان تربیتی و اقناعی است، ببینید طبیعی است یعنی او که بساط آزاد اندیشی و گفت و گو را راه می اندازد، ما بحث جریان سازی داریم و ما یک جریان سازی می‌خواهیم بکنیم، حالا این جریان می خواهد بیاید اثرگذار باشد، به قول شما از راه خودش دقیقا از طریق تربیت و اقناع باشد، این که نمی توانیم به زور بیاییم بگوییم باید این جور باشد و هیچ عاقلی این را نمی‌گوید. بحث این است که ما در یک جریانی که آمده مقابل این جریان سکوت کنیم و هیچ نگوییم یا نه مقابل این جریان، جریان سازی کنیم از باب مثال می گویم مثلا خطبه نماز جمعه یک ابزار جریان سازی است ولی در مقابل این جریان سازی افراد مختلف باید بیایند و واقعا پیگیری کنند و دقیقا آن سازندگی را خودمان انجام دهیم.
​​​​​ حضرت آقا در همین دیدار اخیرشان با مداحان اشاره ای کردند به نقشه دشمن که بعضا در اظهارات سناتورهای آمریکایی به چشم می‌خورد برای ایجاد اغتشاش در ایران به سودا و خیال خام این که ایران هم مانند سوریه است و احیانا می شود نظام جمهوری اسلامی را هم به همان شکل ساقط کرد. با توجه به این که در سالروز حماسه ۹ دی هستیم نکته مهمی که این جا مطرح است، با توجه به هشدارهای حضرت آقا و با توجه به این که ترامپ قرار است به کاخ سفید بیاید، شما چه توصیه هایی برای اهالی رسانه دارید مبنی بر این که در این دوره چه کارهایی انجام بدهیم که بستر فرهنگی و اجتماعی آن اغتشاشاتی که متاسفانه در سال های مختلف با فواصل کوتاه تری اتفاق افتاد، دیگر رخ ندهد و در واقع ما به جای درمانگری در این حوزه موفق به پیشگیری شویم.
ما الان در قشر بی تفاوت خودمان مشکلی که داریم این است که این ها دشمن شناس نیستند و ضعف ما این است. این طرف مرگ بر آمریکا را خیلی محکم می‌گویند اما آن طرف دشمن شناس نیستند و یعنی این ها نسبت به جریانات دشمن نه آشنایی دارند و نه دشمنی او را می‌دانند. نه شخص دشمن را هنوز قبول دارند که دشمن است و نوع دشمنی اش را هم نمی دانند، ما اگر بخواهیم با ادبیات آن ها دشمن شناسی راه بیندازیم ببینید الان ادبیات آن ها آن است که علی ای حال آمریکا سوءسابقه اش یکی دو مورد نیست دیگر و ۲۵ سال یا یک ربع قرن بر این کشور مسلط بوده و عملکرد یک ربع قرن آمریکا در این کشور خودش بزرگ‌ترین سوء سابقه برای هویت  اوست و گذشته از این، حضور او در کشورهای اطراف مثل افغانستان و عراق دقیقا مشخص است. ما اگر یک مقدار روی دشمن شناسی کار کنیم با ادبیات خود آن ها و نه با ادبیات خود ما یعنی که یک زمانی شما بخواهید با ادبیات انقلاب و مقاومت کار کنید برای آن ها، جا نمی افتد با ادبیات خود آن ها روی دشمن شناسی کار کنیم یعنی بفهمانیم علی ای حال ما این جور آزاد و آرام نیستیم که در کشور هر کاری خواستیم انجام دهیم و دشمن در کمین ماست و دشمن بی رحمی است که روزی که بیاید و مسلط شود بر صغیر و کبیر رحم نمی‌کند و کاری ندارد که چه کسی مرگ بر آمریکا گفته و چه کسی نگفته است، از یک طرف می آید و همه را می‌زند. از سوی دیگر ما الان تحلیل جامعه شناسانه ای باید روی این قضیه سال ۱۴۰۱ داشته باشیم، مسئله ۱۴۰۱ با مسئله ۱۳۸۸ فرق می‌کند، در فتنه ۸۸ متاسفانه یک عده از خواص خودمان جلوی فتنه بودند و این باعث شد که یک عده واقعا اشتباه کنند و به تعبیر مقام معظم رهبری خواص بی بصیرت ما جلوی قضیه هستند، خب این ها برایشان ایجاد شبهه می‌شد، در فتنه ۱۴۰۱ این گونه نبود و هیچ خواصی هم در جلو نبود آن که آمد یک تحلیل لازم دارد و باید روی فتنه ۱۴۰۱ واقعا تحلیل کنیم.
 من بعد از آن رویداد ها با بعضی از آن جوان هایی که در واقع می‌رفتند گفت و گوهای فردی کردم و حقیقتا و اساسا فاقد یک منظومه فکری بودند و این که تصور کنید برای مخالفت با نظام و انقلاب آمده نه این گونه نبودند گمشده این ها یک نوع تخلیه انرژی است ما یک چیزی در جامعه کم داریم و آن نشاط و شادی اجتماعی است که دو ابزار قدرتمند هنر و ورزش هم  برای ایجادش هست. جوانانی که دوست دارند بروند سراغ ساحت هنر یا ورزش و انرژی شان هم اگر در آن ساحت ها مصروف شود و به یک بالندگی هم برسند، تشویقی هم بشوند چه بسا این ها اصلا تمایلی پیدا نکنند به یک تحولی که کف خیابان رخ می‌دهد بیایند؛ یعنی در این سن و سال پانزده شانزده ساله بیشتر تخلیه انرژی مطرح است و یک نوع شور اجتماعی ...
بله همین طور است. الان بحث بنده این است که همین هیئت های سینه زنی که داریم چطور چهارتا بچه جمع می‌شوند در یک محله هیئت راه می اندازند؟ این که ما بیاییم مسائل ورزش قهرمانی را منحصر کنیم به چند فدراسیون و آن هم که یک وضع خاص خودش را دارد این درست نیست. اگر ورزش قهرمانی را امکانات بدهند حالا ما بگوییم بچه ها هم می‌روند در زمین کنار خانه شان هم بازی می‌کنند؛ نه خیر بیایند این ورزش قهرمانی را سروسامان دهند و بیایند به هسته های مختلف و هسته های پراکنده این را توسعه دهند. ورزش همگانی از نظر مردم و جوانان ورزش نیست، ورزش ریاضت است و جوان هم احساس نیاز به ورزش نمی‌کند. الان من پیر احساس می کنم برای این که سر پا بایستم بروم ورزش کنم اما جوانی که احساس نمی‌کند، حاضر نیست که زحمت بکشد. تنها چیزی که جوان را به عرصه ورزش می‌برد، ورزش قهرمانی است، خب این ورزش قهرمانی را اگر برایش در یک سطح گسترده ای برنامه ریزی کنند و این امکاناتی هم که این ها دارند، این مصارف سنگین و هنگفتی که عبث و بیهوده هم دارند این پول را از دست می‌دهند این ها بیایند این امکانات را تقسیم کنند در هر شهری، در هر روستایی، بر یک سلسله گروه ها و فدراسیون های مختلف و بر یک سری گروه های ورزشی پراکنده که این ها به رسمیت شناخته شوند چون تا به رسمیت شناخته نشوند هم فایده ندارد. این بهترین راهش است اما متاسفانه این کار را نمی‌کنند. در مسئله هنر هم این ها اگر بیایند در داخل مردم، خود مردم پولش را می‌دهند، مگر هیئت های سینه زنی که مردم راه می اندازند، بودجه دارد؟ مردم خودشان کمک می کنند و خود مردم هزینه ها را تامین می کنند، اگر قضیه را مردمی کنند بودجه اش تامین می‌شود و بودجه خاصی نمی‌خواهد ولی خب فکرش نیست در این ها، بعد هم گوش به حرف امثال ما نمی‌دهند!


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط