خراسان/ دستگیری رمالی در جنوب تهران با ۱۵۰ تا ۲۰۰ مراجعه‌کننده در روز و درآمد ۵۰ میلیونی، بهانه‌ای شد تا از دلایل و آسیب‌های رفتن پیش آن‌ها بگوییم 
به تازگی ماجرای دستگیری یک رمال با درآمد ۵۰ میلیونی در روز، خبرساز شده است. پلیس، رمالی را دستگیر کرده که با تحصیلات پنجم ابتدایی، روزانه ۱۵۰ تا ۲۰۰ مراجعه‌کننده داشته و از هر نفر ۲۰۰ هزار تا یک میلیون تومان می‌گرفته است. به‌گفتۀ رئیس مرکز عملیات پلیس این رمال به هر نفر یک نسخۀ کاغذی ناخوانا و یک ورقه آهن می‌داده است(منبع: صداوسیما). حال این سوال به ذهن خطور می‌کند که چه چیزی باعث می‌شود افراد برای حل مشکل به این اشخاص مراجعه کنند؟ چه چیزی باعث می‌شود حتی افراد تحصیل‌کرده بخواهند از طریق رمالی به حل مشکلات‌شان برسند؟ همچنین افرادی که تحصیلات زیادی ندارند و دارای چالش‌های زیادی از قبیل مشکلات خانوادگی و اعتیاد هستند، جزو مشتری‌های رمالی هستند. سوال دیگری ایجاد می‌شود که چه چیزی باعث می‌شود مردم به افرادی مراجعه کنند که با کمترین تحقیق می‌توانند متوجه شوند که اتفاقا خود این افرادی که ادعا می‌کنند می‌توانند مشکلات شما را حل کنند، یا کاری کنند که شما به موفقیت برسید و ادعاهایی از این قبیل، درگیر مشکلات زیادی هستند و در حل کوچک ترین مسائل خود ناتوان هستند. در ادامه مواردی که احتمالا بتواند تا حدودی این فضا را روشن کند، مطرح خواهد شد.
ناتوانی در تحمل فضای مبهم جهان
ما در جهانی زندگی می‌کنیم که غیرقابل پیش بینی است و با تمام تلاش‌هایی که از ابتدا برای پیش‌بینی‌پذیرتر کردن آن صورت گرفته است اما باز هم همچنان اتفاقاتی در آن رخ می‌دهد که از کنترل ما خارج است و فضای ابهام برانگیزی را ایجاد می‌کند. در بیشتر موارد تحمل فضای ابهام برای افراد، سخت و دشوار است و در خیلی از مواقع سبب می‌شود فرد در ساعات زیادی از روز ذهنش درگیر موضوع  خاصی باشد که به دنبال حل آن است و شاید در همان زمان راه‌حل قطعی نداشته باشد و نیاز به صبر و به درجاتی تحمل این فضای ابهام داشته باشد تا آرام آرام به راه حل مشخصی برای حل آن مشکل یا مسئله دست پیدا کند.
به‌دنبال یک راه‌حل ثابت برای همه مشکلات
نکته مهمی که باید به آن توجه کرد این است که در بیشتر اوقات افراد دنبال یک راه‌حل واحد و ثابت برای مسئله خود هستند درحالی که باید توجه داشت همان‌طور که آدم موجودی منحصر به فرد است می‌تواند مشکل، مسئله، راه‌حل و احساسات و هیجانات مربوط به آن هم منحصر به فرد باشد و به این ترتیب نیازمند پیدا کردن راه‌حل شخصی است.
سوء استفاده از یک قدرت ذهنی توسط فالگیر‌ها
مسئله بعدی این است که خیلی از رمال‌ها با گفتن این نکته که افراد زیادی مثل شما بوده‌اند و با مراجعه به من، مشکل‌شان حل شده، مردم را ترغیب می‌کنند که به آن‌ها مراجعه و مبالغ بعضا هنگفتی را برای حل مشکل‌شان پرداخت کنند در حالی که حتی آن رمال نمی‌داند مسئله چیست، تخصصی در آن حیطه ندارد و شاید خود آن فرد هم دقیقا در همان زمینه دچار مشکل باشد. همچنین هر رمال‌ در صحبت‌هایش به ۲۵ تا ۳۰ موضوع مختلف اشاره می‌کند که از این موارد، شاید پنج مورد تا چند ماه آینده درست در بیاید. جالب است که ذهن به صورت ناخودآگاه به همین پنج مورد، واکنش جالبی نشان می‌دهد و آن‌ها را پر رنگ‌تر می‌بیند. در واقع در مطالب روان شناسی هم داریم که عملکرد ذهن انسان به گونه‌ای است که دوست دارد به پیش فرض‌های ذهنی که در مغزش نقش بسته عمل کند؛ بنابراین در واقع، خودمان به صورت ناخودآگاه یا خودآگاه ضمیرمان را به سمت حرف‌های فالگیر‌ها سوق می‌دهیم تا اتفاق‌هایی که آن‌ها گفته اند به واقعیت بپیوندد!
احساس آرامش موقتی
همچنین ممکن است افراد صرفا برای احساس آرامش موقتی و این حس که کاری کرده‌ام برای حل مشکلم و البته خلاصی از   احساس نداشتن قطعیت به این افراد مراجعه کنند زیرا این افراد برای حفظ منافع خود با قطعیت زیاد بیان می‌کنند که با انجام این کارها مشکل شما حل می‌شود درحالی که حتی علم این قدرت را ندارد که بتواند درباره موضوعات علمی این قدر دقیق و قطعی پاسخ بدهد.
سخن پایانی
در انتها باید به این نکته اشاره کنم با این حال که در دنیایی زندگی می‌کنیم که قابل پیش‌بینی نیست و همچنان خیلی از مسائل از لحاظ علمی ثابت نشده و به راه‌حل نسبتا دقیق و قطعی نرسیده است اما  مراجعه کردن به متخصص و گرفتن کمک تخصصی می‌تواند راه‌حل مطمئن‌تری باشد نسبت به مراجعه به افرادی که تخصص ندارند و به دنبال سوءاستفاده از مردم هستند.

نویسنده: ملیکا داودیان | روان‌درمانگر تحلیلی