چهارشنبه 05 دی 1403 - 08:34

کد خبر 75289

چهارشنبه 10 خرداد 1402 - 07:13:45


سرمقاله فرهیختگان/ از گتوند تا چمشیر


فرهیختگان/ « از گتوند تا چمشیر » عنوان یادداشت روزنامه فرهیختگان به قلم کمیل سوهانی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

لزوم اجتماعی‌سازی اقتصاد، نگاهی به گفت‌وگوهای اخیر اقتصادی
 
ماه گذشته چند گفت‌وگو و مناظره با محوریت اقتصاد میان چهره‌های اقتصادخوانده و اقتصادناخوانده انجام شد. از جمله این گفت‌وگوها مناظره مهدی طغیانی، فارغ‌التحصیل اقتصاد دانشگاه امام صادق(ع) با یاسر جبرائیلی و همچنین موسی غنی‌نژاد، استاد اقتصاد دانشگاه صنعتی‌شریف با علی علیزاده است. مسیری که طی شده تا این گفت‌وگوها شکل بگیرد و همچنین اتفاقات و افق‌های بعد از آن موضوع این یادداشت است. 
پس از اولین اکران مستند مادرکشی با موضوع بحران آب در آذرماه 1395 به‌عنوان پژوهشگر، نویسنده و کارگردانِ این مستند در جلسات متعددی که شاید تعداد آن اکنون بعد از هفت سال به بالای 200 جلسه برسد شرکت کرده‌ام و از نزدیک تاثیرات یک فعالیت رسانه‌ای و اجتماعی را در سطوح مختلف حاکمیتی، سیاستگذاری و آگاهی عمومی دیده‌ام.
مهم‌ترین اتفاق پس از ساخت و دیده شدن این مستند باز شدن راه گفت‌وگوی بدنه فن‌سالار با فعالان اجتماعی و به‌خصوص محیط‌زیستی بود. خوب به یاد دارم در اولین جلسات مناظره و گفت‌وگو در باب سدسازی همواره تحقیرِ بی‌سوادی و متهم به حرف غیرعلمی زدن از طرف فن‌سالاران بخش ثابتی از این گفت‌وگوها بود، اما با ادامه این گفت‌وگوها کم‌کم این ادبیات که آب مساله‌ای صرفا فنی‌مهندسی است از میان خود فن‌سالاران نیز رخت بربست و آب به‌عنوان مساله‌ای فرهنگی اجتماعی مورد گفت‌وگو واقع شد. به‌تدریج از میان بدنه تکنوکراسی کشور افراد بسیار زیادی به این اردوگاه پیوسته و آنچه زمانی در اوج مظلومیت مورد تمسخر قرار می‌گرفت از زبان خود ایشان شروع به ترویج ‌شد و کسانی‌که زمانی به هیچ عنوان غیر‌مهندسان را شایسته گفت‌وگو نمی‌دانستند، شروع به اعتراف به خطاهای صورت‌گرفته در سال‌های گذشته کردند.

در جریان مناظره محمد فاضلی، جامعه‌شناس با عیسی بزرگزاده، معاونت فنی وقتِ شرکت آب‌نیرو، در برنامه تلویزیونی 180 درجه شبکه افق، عیسی بزرگزاده اذعان داشت که حدود 20 درصد سدهای کشور در مرحله طراحی دچار خطا هستند. همچنین حمید چیت‌چیان، وزیر نیرو برای اولین بار در تاریخ این وزارتخانه در برنامه تلویزیونی ثریا گفت: «ما در سدسازی افراط کرده‌ایم؛ حجم سدهای ساخته‌شده بالغ بر 76 میلیارد مترمکعب است؛ در‌حالی‌که بیش از 46 میلیارد مترمکعب آب برای تنظیم نداریم.» بدین ترتیب مساله‌ای که همیشه در دایره محدود تکنوکرات‌ها مورد بررسی و تصمیم‌گیری قرار می‌گرفت از این دایره خارج شد و توسط جامعه مورد پرسش قرار گرفت. در سال 1396 و در جریان رای اعتماد به کابینه دولت دوازدهم برای اولین بار در تاریخ‌ مجلس، وزارتخانه‌ای که حوزه فعالیتش بسیار تخصصی محسوب شده و نمایندگان به خاطر این وجه تخصصی روی آن حساسیتی نداشتند دچار چالش شده و حبیب‌الله بی‌طرف به‌عنوان تنها نماینده مردودی کابینه از مجلس رای اعتماد نگرفت.
آگاهی عمومی نیز به تدریج گسترش پیدا کرده تا اتفاقاتی مانند توقف ساخت پتروشیمی میانکاله که زمانی محال تصور می‌شد به واقعیت پیوست. آنچه در قضیه پتروشیمی میانکاله به ثمر نشست نتیجه سال‌ها تلاش فعالان اجتماعی برای ایجاد آگاهی عمومی بود. برای مدت زمان بسیار طولانی افتتاح یک پروژه صنعتی در هرکجای کشور با حماسه‌سرایی مسئولان و هلهله و شادی و قربانی دادن مردم محلی همراه بود اما توقف ساخت پتروشیمی میانکاله با فشار مردمی آن هم در میان حمایت همه‌جانبه مسئولان سیاسی نشان از اجتماعی شدن پروژه‌های صنعتی داشت. 
چگونگی افتتاح سد چمشیر نمونه‌ای دیگر از این آگاهی بسط‌یابنده بود. سد چمشیر که بسیاری آن را در زمینه ابعاد تخریب محیط‌زیست با گـتوند مقایسه می‌کردند پس از کش و قوس‌های فراوان در سال 1401 بالاخره آبگیری شد. اما مقایسه چگونگی آبگیری این بزرگ‌ترین سد بتن غلتکی خاورمیانه با مراسم افتتاح سد گتوند بسیار قابل تأمل بود. افتتاح سد گتوند با حضور رئیس‌جمهور و اعضای کابینه و مقامات لشکری، کشوری، محلی و رسانه‌های متعدد و حماسه‌سرایی‌های بی‌پایان انجام شد و آبگیری سد چمشیر همزمان با مخالفت معاون رئیس‌جمهور و رئیس سازمان محیط‌زیست و کمیسیون اصل90 و فراکسیون محیط‌زیست مجلس به‌صورت شتابزده، بی‌سروصدا، پنهانی و چراغ خاموش. هرچند هنوز سدهایی همانند چمشیر افتتاح و طرح‌های صنعتی نادرست و نابجا اجرا می‌شوند اما همه این اتفاقات برای یک فعال اجتماعی واقع‌بین که درک درستی از پیچیدگی‌های جامعه داشته و به دنبال چوب جادویی برای اصلاحات فرهنگی‌تمدنی نیست و اصلاح قدم به قدم و اصولی را تنها راه نجات جامعه خویش می‌داند، بسیار امیدآفرین است. 
اکنون مشابه این مسیر طی‌شده و این اتفاقات امیدآفرین این روزها در گفت‌وگوهای اقتصادی کشور در حال وقوع است. اقتصاد به‌عنوان عرصه‌ای ذاتا اجتماعی که پایه‌گذاران آن فلاسفه و اهل علوم اجتماعی بوده‌اند برای سال‌های متمادی در کشور ما در دست دایره محدودی از کارشناسان عموما علاقه‌مند به فرمول‌های متقن و بی‌چون و چرای ریاضیات و بی‌خبر از پیچیدگی‌های مسائل فرهنگی اجتماعی بوده است. کسانی‌که اجرای سیاست‌های اقتصادی را به سادگی و اتقان یک معادله ریاضی تصور کرده و نسخه‌ها و دستورالعمل‌های دست چندم و تاریخ‌مصرف گذشته را همچون دارویی شفابخش برای نجات اقتصاد بیمار کشور تجویز و علی‌رغم در اختیار داشتن بیشترین امکانات برای اجرایی کردن این نسخ، هیچ‌گاه نتیجه اعمال خود را نپذیرفته و نمی‌پذیرند.
وادار کردن این افراد به گفت‌وگو درمورد عملکردشان هرچند در ابتدا با مقاومت و اتهام‌زنی درمورد بی‌سوادی و غیرعلمی و غیرکارشناسی بودن همراه خواهد بود اما با صبر و حوصله و مقاومت این موضوع از دایره محدود ایشان خارج و اجتماعی خواهد شد. با آزاد شدن اقتصاد از بند این کارشناسان و اجتماعی شدن آن، ساده‌اندیشی و ساده‌سازی از این مساله فرهنگی دور شده و فضا برای مواجهه با واقعیت فراهم می‌شود. وقتی در این گفت‌وگوها هزینه‌های تصمیمات ایشان برای عموم مردم تبیین شود، آگاهی عمومی جلوی سیاستگذاری در خلا را گرفته و تصمیم‌گیری‌ها براساس معیارهای مبتنی‌بر واقعیتِ تاریخ، فرهنگ، اقلیم و اجتماع انجام شده و طرح‌ها و نسخه‌های فانتزی‌ براساس دلدادگی‌های ساده‌لوحانه و ایدئولوژیک جای خود را به عقلانیت میدانی خواهد داد. بدین ترتیب «آزادی» و «آزاداندیشی» یعنی همان مفاهیمی که ایشان با آن شروع می‌کنند تا به «آزادی بازار» برسند، نیروهای مقاوم و صاحب‌نظر اما پراکنده را متمرکز کرده و هزینه تصمیم‌گیری‌های پشت پرده اقتصادی را برای ایشان بسیار بالا خواهد برد و این تنها راه مبارزه سالم و امیدبخش با جریانی است که قدرت، سرمایه و رسانه را در اختیار دارد. 
گر‌چه منزل بس خطرناک است و مقصد بس بعید
هیچ راهی نیست کان را نیست پایان غم مخور


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط