یک‌شنبه 16 دی 1403 - 05:17

کد خبر 756639

پنج‌شنبه 13 دی 1403 - 21:22:00


امیر امر ملّی


فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

زهرا طیبی-علی ملکی| در میانه روزهایی که سایه تهدیدهای تروریستی منطقه را فراگرفته بود و داعش تا نزدیکی مرزهای غربی ایران پیشروی کرده بود، شهید قاسم سلیمانی نه با سخنرانی‌های بلند، بلکه با عمل و تدبیر، الگویی بی‌بدیل از رهبری و مدیریت بحران به نمایش گذاشت. او ثابت کرد که حتی در سخت‌ترین شرایط، می‌توان تهدیدها را به فرصت تبدیل کرد. شهید سلیمانی در تاریخ معاصر ایران به‌عنوان نمادی از شخصیت کارآمد و عملگرا به یادگار مانده است. ویژگی‌های شخصیتی و مدیریتی او که حاصل سال‌ها تجربه و ارتباط عمیق با جامعه بود، نقش مهمی در تبدیل او به یک «امیر ملّی» ایفا کرد. در ادامه ضمن مرور برخی از مهم‌ترین ویژگی‌های شهید سلیمانی که از او یک شخصیت اساطیری برای ایرانیان ساخته است به سراغ کمیل قیدرلو، مجتبی نامخواه و حسین مهدی‌زاده 3 تن از پژوهشگران مسائل اجتماعی رفته‌ایم و نظر آن‌ها را در مورد جایگاه برجسته شهید سلیمانی و اثری که ایشان بر فرهنگ نظامی، سیاسی و اجتماعی ایران گذاشته‌اند را بررسی کرده ایم. مشروح این گفت‌وگو‌ها را در پرونده ویژه امروز درصفحات 2 و 7 از نظر می‌گذرانید.

کارآمدی و عملگرایی
شهید قاسم سلیمانی نماد یک شخصیت کارآمد و عملگرا بود که بیش از آنکه به سخنوری بپردازد، عمل می‌کرد. در دوران فرماندهی او، نیروی قدس به نهادی مؤثر و کارآمد در حوزه امنیت ملی و منطقه‌ای تبدیل شد. وی از شعارزدگی دوری می‌کرد و همواره تلاش داشت تا اقداماتش بر مبنای واقعیت‌ها و نیازهای موجود باشد.
این ویژگی در دوران‌های بحرانی به‌ویژه در مواجهه با تهدید داعش کاملاً مشهود بود. او به جای آنکه وقت خود را صرف تبلیغات کند، بر اجرای مأموریت‌های حساس و راهبردی متمرکز بود. این ویژگی به او توانایی می‌داد تا اعتماد نیروهای زیردست و حتی جامعه گسترده‌تری را به دست آورد و الهام‌بخش شخصیت‌های دیگر شود.

تبدیل تهدید به فرصت
یکی از ویژگی‌های بارز شهید سلیمانی، توانایی او در تبدیل تهدیدها به فرصت بود. او با نگاهی راهبردی و تفکری عمیق، بحران‌ها را به سکویی برای پیشرفت و تقویت امنیت ملی تبدیل می‌کرد و خود نیز به این اصل باور داشت که فرصت‌ها در دل بحران‌ها شکوفا می‌شوند. نمونه‌ای برجسته از این ویژگی، نقش او در مقابله با داعش و بحران‌های ناشی از آن در منطقه بود. زمانی که داعش تا مرزهای غربی ایران پیشروی کرده بود و اقلیم کردستان عراق در مسیر استقلال‌طلبی گام برمی‌داشت، شهید سلیمانی با سفری مهم به کردستان عراق و دیداری استراتژیک با رهبران این منطقه توانست روابط میان اقلیم کردستان و جمهوری اسلامی ایران را تقویت کند. او با تبیین واقعیت‌های منطقه و تشریح تهدیدات ناشی از داعش، توانست نه‌تنها خطر تجزیه عراق را کاهش دهد، بلکه یک جبهه متحد برای مقابله با داعش ایجاد کند و این گروه تروریستی را از مرزهای ایران به سمت مرزهای نابودی عقب براند.

ارتباط مؤثر با بدنه عمومی جامعه
یکی دیگر از ویژگی‌های برجسته شهید سلیمانی، توانایی او در برقراری ارتباط عمیق و مؤثر با جامعه بود. او با وجود اینکه اغلب کم‌حرف بود، اما همان معدود جملاتی که بیان می‌کرد، تأثیری عمیق بر مخاطبانش می‌گذاشت. این مهارت به او کمک می‌کرد تا به‌عنوان شخصیتی مورد اعتماد و محبوب در میان مردم شناخته شود.
یکی از نمونه‌های برجسته در این زمینه، واکنش شهید سلیمانی به اتفاقات سال 1398 بود. زمانی که در جریان اعتراضات، پرچم ایران توسط یکی از معترضان آتش زده شد، او با بیانی پر از احساس و از عمق قلبش گفت: «اگر بدن من را آتش می‌زدند، بهتر بود از اینکه این پرچم را آتش بزنند.» این جمله نشان‌دهنده عمق عشق و تعهد او به کشور و مردمش بود و توانست موجی از همبستگی ملی ایجاد کند.
شهید سلیمانی اعتقاد داشت که باید از اختلافات عبور کرد و به وحدت ملی دست یافت. این نگرش به او اجازه داد تا با گروه‌های مختلف اجتماعی، از اقشار مذهبی تا غیرمذهبی، ارتباط برقرار کند و محبوبیتی بی‌نظیر در دل مردم ایجاد کند.

درک پیچیدگی‌های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی
شهید سلیمانی نه‌تنها در عرصه نظامی و امنیتی برجسته بود، بلکه به‌خوبی پیچیدگی‌های اقتصادی و اجتماعی را نیز درک می‌کرد. او از ساده‌سازی مسائل پیچیده دوری می‌کرد و همواره با دیدی جامع و همه‌جانبه به موضوعات نگاه می‌کرد. در شرایطی که برخی افراد در داخل کشور راه‌حل مشکلات را تنها در مذاکره با آمریکا و برخی دیگر نیز بدون در نظر گرفتن اثرات مخرب تحریم از توانایی ایجاد شغل با یک میلیون تومان می‌گفتند، شهید سلیمانی علیه این ساده‌سازی‌ها حرکت کرد. شهید قاسم سلیمانی با ویژگی‌های منحصر به فرد خود، از جمله کارآمدی و عملگرایی، توانایی تبدیل تهدید به فرصت، مهارت در ارتباط با بدنه عمومی جامعه و درک پیچیدگی‌های امنیتی، اقتصادی و اجتماعی نشان داد که یک شخصیت موفق باید علاوه بر مدیریت بحران، تفکری بلند‌مدت و توانایی ارائه نتایج ملموس و غیرشعاری را داشته باشد.

ایستادن پای اصل انقلاب
سردار سلیمانی همواره به اصول انقلاب اسلامی وفادار بود و این وفاداری را نه فقط در میدان نبرد، بلکه در تصمیم‌گیری‌های سیاسی و اجتماعی نیز به‌خوبی نشان داد. نمونه بارز این رویکرد، موضع‌گیری وی در ماجرای نامه فرماندهان سپاه به رئیس‌جمهور وقت، محمد خاتمی در جریان وقایع کوی دانشگاه تهران در سال ۱۳۷۸ بود.
در این ماجرا، تعدادی از فرماندهان سپاه پاسداران با احساس خطر از اقدامات برخی مسئولان دولتی که به نظر می‌رسید در تقابل با نظام پیش می‌روند، نامه‌ای صریح و قاطع خطاب به خاتمی نوشتند. سردار عزیز‌ جعفری بعدها تأیید کرد که این نامه توسط سردار سلیمانی نگاشته شده است. با وجود این، سردار سلیمانی به‌طور کلی مخالف دخالت نظامیان در سیاست بود و این موضع را به‌صراحت در سال ۱۳۷۶، هنگامی که سپاه رسماً اعلام کرد باید از نامزد خاصی در انتخابات ریاست‌جمهوری (علی‌اکبر ناطق نوری) حمایت شود، نشان داد. سردار سلیمانی که در آن زمان فرمانده سپاه کرمان بود، از اجرای این ابلاغیه سر باز زد و استدلال کرد که امام خمینی(ره) همواره نظامیان را از ورود به سیاست منع کرده است. این تصمیم‌گیری نشان از احترام عمیق وی به اصول انقلاب و تاکید بر مرزبندی میان مسئولیت‌های نظامی و سیاسی داشت. اما دو سال بعد، هنگامی که احساس کرد برخی اقدامات مسئولان دولتی به تهدید نظام جمهوری اسلامی نزدیک می‌شود، قاطعانه به صحنه آمد و نامه‌ای که تجلی دغدغه او برای حفظ نظام بود را نوشت.

تجلی واقعی وفاق
شهید سلیمانی نه‌تنها در عرصه نظامی، بلکه در صحنه‌های اجتماعی و سیاسی نیز به‌دنبال تقویت وحدت و وفاق ملی بود. نمونه‌ای از این رویکرد را می‌توان در نامه‌ای دید که وی در تیرماه ۱۳۹۷، پس از سخنرانی قاطع حسن روحانی در واکنش به خروج آمریکا از برجام، به رئیس‌جمهور نوشت. در این نامه، سردار سلیمانی از موضع‌گیری رئیس‌جمهور تقدیر کرد و با عباراتی همچون «دست شما را برای ایراد این سخنان به موقع، حکیمانه و صحیح می‌بوسم» حمایت خود را از سیاست‌های متناسب با مصلحت نظام اسلامی اعلام کرد. این رفتار حاکی از دیدگاه فراملی و نگاه جامع سردار به تحکیم پایه‌های وحدت در کشور بود. امری که البته توسط برخی چهره‌های سیاسی رادیکال درک نشده و مورد عتاب قرار گرفت. در عرصه فرهنگی نیز سردار سلیمانی همواره به‌دنبال دوری از دوقطبی‌سازی و ایجاد نگاهی پدرانه و غیر طردگونه بود. او در واکنش به استفاده ابزاری غرب از مسئله حجاب برای ایجاد شکاف در جامعه تأکید کرد که «دختر کم‌حجاب هم دختر من است.» این جمله ساده اما پرمعنا، راهبردی روشن برای مواجهه با مسائل فرهنگی ارائه داد. سردار سلیمانی معتقد بود معضلات فرهنگی باید با الگوبرداری از روش‌های تربیتی خانواده و بدون ایجاد فاصله میان افراد جامعه حل‌وفصل شوند.
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط