سه‌شنبه 18 دی 1403 - 21:01

کد خبر 760275

دوشنبه 17 دی 1403 - 11:30:00


سرمقاله کیهان/ کدام مدیریت ناکارآمد است؟


کیهان/ «کدام مدیریت ناکارآمد است؟» عنوان یادداشت روز در روزنامه کیهان به قلم حسن رشوند است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

رئیس‌جمهور محترم در همایش «کارگزاران گزینش» به موضوع بسیار مهم مدیریت و آفت‌های آن پرداخته و با اشاره به واگذاری مسئولیت‌ها به افراد فاقد تجربه و علم لازم گفتند: «شاهد بوده‌ایم که طرف هیچ تجربه‌ای ندارد اما ناگهان مدیرکل سازمانی می‌شود چون حزب‌اللهی است، آیا حزب‌اللهی باید بدون تجربه و امتحان بالا بیاید؟ می‌شود مسئولیت را به کسی سپرد که تجربه و علم لازم آن را ندارد؟ آیا خیانتی بالاتر از این وجود دارد».در پی این سخنان برخی رسانه‌های نزدیک به دولت به گلایه رئیس‌مجلس از نوع مدیریت‌ها در کشور که حتما با سخنان رئیس‌جمهور محترم متفاوت است‌، اشاره کردند و این بخش از سخنان دکتر قالیباف که چندی پیش در شورای برنامه‌ریزی و توسعه استان خراسان رضوی که گفته بودند: «باید بپذیریم امروز مردم از نوع مدیریت ما و نحوه تصمیم‌گیری‌هایمان در زندگی خودشان به‌ ویژه در حوزه اقتصاد گله‌مندند. حق هم با آنهاست. پس بدانیم آن‌طور که باید کارمان را انجام می‌دادیم، انجام ندادیم.»، سخنان رئیس‌مجلس را ترجمانی از سخنان دکتر پزشکیان معرفی کردند که البته بین این دو سخن تفاوت ماهوی است که یکی واگذاری مسئولیت‌ها به افراد حزب‌اللهی فاقد تجربه را خطاب قرار داده و دیگری نوع مدیریت‌های نادرست در کشور که می‌تواند محصول واگذاری به افراد مختلف از لیبرال گرفته تا افراد زاویه‌دار و یا مدعی حزب‌اللهی بودن و ... را شامل شود. این جمله رئیس ‌مجلس که گفته بود «مردم از نوع مدیریت‌ها و نحوه تصمیم‌گیری‌هایمان در زندگی خودشان، به ویژه در حوزه اقتصاد گله‌مندند. حق هم با آنهاست»‌،کاملا روشن است که منظور رئیس‌مجلس آن چیزی نیست که رئیس‌جمهور محترم از آن گلایه دارند.اما چند نکته در‌باره گلایه رئیس‌جمهور محترم وجود دارد که مرور آن لازم است:
1- خاستگاه سخن رئیس‌جمهور محترم در رابطه با ضرورت داشتن تجربه در واگذاری مسئولیت‌ها‌، به این فراز از نامه مشهور و مدیریتی 
53 امیرالمؤمنین علی(ع) به مالک اشتر بر می‌گردد که حضرت فرمودند: «کارگزاران دولتی را از میان مردمی با تجربه و با حیا‌، از خاندان‌های پاکیزه و با تقوی که در مسلمانی سابقه درخشانی دارند انتخاب کن، زیرا اخلاق آنان گرامی‌تر و آبرویشان محفوظ‌تر و طمع ورزی‌شان کمتر و آینده نگری آنان بیشتر است.» حتما رئیس‌جمهور محترم در کنار تاکید حضرت امیر به لازمه داشتن تجربه برای واگذاری مسئولیت به کارگزاران دولتی به شاخصه‌های مهم دیگر مورد تاکید آن حضرت توجه داشته‌اند. شاخصه‌هایی از قبیل «حیا داشتن»، «داشتن خانواده پاکیزه و با تقوی»‌، «سابقه درخشان در مسلمانی»‌، «اخلاق نیکو»،« افراد آبرومند»‌، « نداشتن طمع نسبت به جایگاه خود» و «آینده نگری» که هر کدام از آنها به مراتب بالاتر و والاتر از ویژگی «داشتن تجربه» است. هیچ‌کس نمی‌تواند منکر ضرورت تجربه در واگذاری مسئولیت به افراد برای اداره جامعه باشد ولی اگر فردی تجربه داشته ولی فاقد ویژگی‌های دیگر باشد، یقینا نمی‌تواند یک جامعه رو به پیشرفت همراه با معنویت را به ارمغان آورد.با مطالعه نامه 38 امیرالمؤمنین‌(ع) به مردم مصر در بیان ویژگی‌های مالک اشتر‌، می‌توان فهمید که معیارهای دیگری وجود دارد که اهمیت آنها به مراتب از «تجربه» بالاتر است. معیارهایی از جمله؛ «تعهد و احساس مسئولیت»،«کوشا و فعال بودن»، «شجاعت و نترسیدن از دشمن»، «قاطعیت و بُرندگی در امور»،«اطاعت از رهبری و امام جامعه»،«خیرخواه مردم بودن»،«برخورداری از تدبیر و قدرت حل مشکلات». همه اینها در کنار تجربه می‌تواند جامعه را شکوفا و مشکلات مردم را حل و فصل کند.
2- رهبر معظم انقلاب در 25 اردیبهشت 98 در دیدار با کارگزاران نظام فرمودند: هر جا به نسل جوان اعتماد کردیم و حداقلِ امکانات را در اختیارش گذاشتیم،پیش رفتیم. یا معظم‌له در خرداد 98 در دیدار با دانشجویان می‌فرمایند: «هنگامی که جوانان متعهد و حزب‌اللهی به معنای حقیقی کلمه، جزو مدیران ارشد کشور شدند، حرکت عمومی شتاب و رونق بیشتری خواهد گرفت.» به نظر رئیس‌جمهور محترم‌، جوان حزب‌اللهی که در عنفوان جوانی است کدام تجربه بزرگ برای مدیریت‌های ارشد نظام را دارد که می‌توان به او اعتماد کرد تا مسئولیت‌های ارشد مدیریتی را به او واگذار کرد. اصلا مگر مدیرانی که امروز در سنین 60 تا 70 سالگی سکان مدیریتی کشور به آنها واگذار شده است و روزگاری در سن 30 تا 35 سالگی در مقام وزارت یا رئیس سازمان در دولت‌های کارگزاران و اصلاحات مسئولیت به آنها واگذار می‌شد‌، از کدام تجربه مدیریتی کلان کشور برخوردار بودند که کرور کرور به آنها مسئولیت واگذار می‌شد.«تجربه داشتن» یقینا عنصر مهمی در واگذاری مدیریت‌ها به افراد خواهد بود اما تجربه یک ویژگی است که در همراهی با بقیه ویژگی‌ها معنا پیدا می‌کند.
3- آنچه امروز کشور را با چالش مواجه کرده و کارها را سخت و به کُندی پیش می‌برد ممکن است تا حدودی به بی‌تجربگی افراد در قبول مدیریت‌ها برگردد اما آن چیزی که جامعه را رنج می‌دهد و بعضا مدیریت‌ها را قفل کرده است نوع نگاه برخی از دولتمردان به اندیشه‌هایی است که سعی دارند با آن اندیشه‌ها کشور را اداره کنند. وقتی رئیس‌جمهوری 8 سال سکان اداره کشور را برعهده می‌گیرد و 3 سال قبل از رسیدن به این جایگاه در سال 1389‌،کتابی را با عنوان «امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران» به رشته تحریر در می‌آورد که در تقدیر از همکاران خود در نگارش این کتاب کاملا روشن است که چه کسانی و با چه تفکری در نگارش این کتاب دخیل بوده‌اند‌، معلوم است که سرنوشت امنیت و اقتصاد این کشور قرار است در کجاها و با چه اندیشه‌ها و ادبیاتی کشیده شود. طبیعی است که در این‌جا رویکرد دولت همان تجربه اقتصادی غیر همسویی خواهد بود که دلار 11 هزار تومانی را قرار است به 31 هزار تومان بکشاند و 30 تن طلا را تبدیل به سکه کرده و جیب جماعتی را پر و سفره مردم را خالی کند و چشم به نسخه‌های اقتصادی‌ای دوخته شود که ‌گریه حتی خودی‌هایشان را هم در آورد.جالب آنکه آقای روحانی در این کتاب 800 صفحه‌ای‌، تلاش داشته با متوسل شدن به ابزارهای علمی و تعیین استراتژی براساس جدول SWOT یا همان بررسی نقاط قوت، ضعف، تهدید و فرصت‌ها‌، نوع مکتب اقتصادی در توسعه مطلوب برای جمهوری اسلامی را با در نظر گرفتن اسناد بالادستی نظام در اهداف اقتصادی به مکتب اقتصادی «نوکینزگراها» وصل کند و معتقد است این مکتب به الگوی مطلوب توسعه در جمهوری اسلامی ایران قرابت بیشتری دارد.صرف‌نظر از اینکه در این کتاب با وجود ادعای روش‌های علمی‌، چارچوب‌های لازم برای بررسی همه مکاتب اقتصادی اعم از اسلامی و غربی رعایت نشده است‌، سؤال این است کدام مبانی فکری نظریه‌پردازان مکتب نوکینزها با مبانی و آموزه‌های دینی ما سازگاری دارد؟ حالا این آقای «جان مینارد کینز» انگلیسی که مکتب نوکینزی را محصول اندیشه اقتصادی او می‌دانند کیست و چه مبانی فکری دارد؟جان مینارد کینز در سال ۱۹۳۰ و در بحبوحه بحران جهانگیر اقتصادی، وعده روزی را می‌دهد که «همگان ثروتمند شده‌اند و اضافه می‌کند که در آن زمان بار دیگر هدف‌ها را برتر از وسایل می‌شماریم و خوب‌ها را بر مفیدها ترجیح می‌دهیم. ... اما آگاه باشید! زمان این آرمان‌ها هنوز فرا نرسیده است. زیرا دست‌کم برای یکصد سال دیگر باید برای خود و هر کس دیگر تظاهر کنیم که بدی، نیکی است و نیکی، بدی؛ زیرا بدی، مفید است و نیکی، مفید نیست. حرص، ربا و احتیاط باید همچنان برای یک مدت کوتاه دیگر، خدایان ما باشند. زیرا فقط آنها می‌توانند ما را از گذرگاه تاریک نیاز اقتصادی به روشنایی روز، رهنما شوند.» کینز در ادامه تصریح می‌کند: «هنوز زمان آن نرسیده است که به پاره‌ای اصول بسیار متقن مذهب و فضائل اخلاقی، یعنی «حرص، رذیلت است»؛ «رباخواری، معصیت است» و «حب مال، نفرت‌انگیز است»؛ بازگردیم»
رئیس‌جمهور محترم بدانند آنچه کشور را از نه‌تنها از لحاظ اقتصادی‌، بلکه خطرناک‌تر از مسایل اقتصادی‌، از لحاظ فرهنگی به این حال و روز انداخته که عده‌ای زیر چرخ توسعه به ارمغان آورده نوکینزی مکتب اقتصادی آقای روحانی له شده و عده‌ای با نسخه‌های «جان مینارد»‌، همه مرزهای اخلاقی را برای رسیدن به مرتبه بالاتر طی می‌کنند‌، این اندیشه‌های اقتصادی آن دولت است که هنوز هم ممکن است کارشناسان آن در قالب «مجرب‌های» اقتصاد ایران در اطراف شما بزرگوار برای جامعه مشق کرده و نسخه می‌پیچند.
4- رئیس‌جمهور محترم کافی است به جملاتی که آقای عبدالعلی‌زاده، نماینده ویژه ایشان در اقتصاد «دریامحور» که همین دو روز پیش بیان کردند، توجه داشته باشند. ایشان با‌ گریه می‌گوید: چند روز پیش احمد خرم (وزیر راه دولت خاتمی ) را دیدم، گفت: در دوران وزارتم خطای بزرگی کردم، خودم را نمی‌بخشم. در آن برهه سفارش خرید ۸۰ فروند کشتی را به کره جنوبی دادم، در حالی‌که می‌توانستم همین سفارش را به کارخانه‌های ایرانی بدهم. با این کارم کره‌جنوبی را به یک کشتی‌ساز بزرگ در دنیا تبدیل کردم.». حالا به نظر شما آقای پزشکیان عزیز، این حسرت! بیش از آنکه محصول بی‌تجربگی مدیریتی باشد‌، محصول «عدم خودباوری»، صرف واژه «ما نمی‌توانیم»‌، «اتکای به غیر» یا «پیاده کردن اقتصاد وابسته لیبرالی و نو لیبرالی غرب» به‌جای «اقتصاد مقاومتی» نیست؟


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط