چهارشنبه 19 دی 1403 - 21:29

کد خبر 762791

چهارشنبه 19 دی 1403 - 10:59:00


بی اخلاقی در حق وزیر؛ کار از دست پروژه‌دهنده خارج شد


فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

زهرا طیبی| حضور عباس عراقچی همراه با همسرش در مراسم خیریه بانوان در وزارت خارجه خبرساز شد. این درحالی بود که در مراسم‌های مشابهی که در وزارت خارجه برگزار شده بود، گاهی همسران دیپلمات‌ها بخشی را برگزار می‌کردند. بازارچه دیپلماتیک وزارت خارجه هم ازجمله مراسمی است که هرسال با حضور دیپلمات‌ها و خانواده‌های آن‌ها در این وزارتخانه برگزار می‌شود. این مراسم و شرکت خانوادگی دیپلمات‌ها پدیده غریبی نیست اما حضور این بار وزیر خارجه با همسرش مورد هجمه اکانت‌های پروژه‌ای فضای مجازی قرار می‌گیرد؛ هجمه‌ای که اگرچه کارگر نبود اما تصویری از بی‌اخلاقی را در فضای سیاسی جا انداخت که اساساً برنده‌ای ندارد. درست در روز‌هایی که ایران در میانه بحران‌های منطقه است و در شرایطی که پرونده مختلف توافقات بین‌المللی روی میز سیاست خارجی ایران قرار دارد و دیپلماسی قوی و فعال می‌تواند نقشی کلیدی در عبور از این بحران داشته باشد، پروژه‌بگیران شروع به تخریب وزیر خارجه برمبنای اطلاعات غیرواقعی کردند. این شایعات خیلی زود مورد استقبال اکانت‌های وابسته به سازمان موسوم به مجاهدین خلق قرار گرفت. این اقدام را نمی‌توان از دو حال خارج دانست؛ رقابت‌های سیاسی و زمین زدن رقیب به هر قیمتی، آنقدر جلوی چشم برخی گرایش‌های سیاسی را گرفته که تنها یک متر جلوتر از خودشان را می‌بینند و درک نمی‌کنند که اقدامات آن‌ها می‌تواند چه اثرات و زیان‌هایی برای امنیت ملی ایران به همراه داشته باشد. فرض دیگر اما این است که این اقدامات هدفمند به منظور تخریب چهره وزیر خارجه ایران و در ادامه پروژه تضعیف ایران صورت گرفته، فارغ از صحت و سقم هر دو یا یک گزاره، نتیجه آن چیزی جز بازی در زمین ضربه به دستگاه دیپلماسی ایران در میانه بحران منطقه‌ای نخواهد داشت. 

   اکانت‌هایی که گوله برف‌های شایعه را قل دادند
تصاویری که از حضور عباس عراقچی با همسرش در بازارچه خیریه دیپلماتیک بانوان وزارت خارجه ایران منتشر شد، شروع حواشی درمورد زندگی شخصی وزیر خارجه را کلید می‌زند. بلافاصله برخی اکانت‌ها اقدام به انتشار تصاویری کردند که آن را به همسر عباس عراقچی نسبت می‌دادند. ماجرا مانند گلوله برفی به خورد مخاطب داده و بزرگنمایی می‌شود. بررسی‌ها نشان می‌دهد اولین اکانتی که اقدام به انتشار این تصاویر در یک توییت کرده بود، وابسته به مؤسسه‌ یکی از سخنرانان مشهور است. نکته جالب‌توجه این است که بعد از انتشار این توییت یا همان پیام ایکسی، اکانت وابسته به سازمان منافقین، این پست را بازنشر می‌دهد. شایعات و ادعا‌های کذب در مورد زندگی شخصی وزیر خارجه آنقدر بالا می‌گیرد که محمدحسین رنجبران، مشاور وزارت خارجه به این ادعا‌ها واکنش نشان می‌دهد و در پیامی در ایکس می‌نویسد: «آرزو احمدوند همسر دوم وزیر خارجه هستند، این ازدواج بیش از شش سال قبل صورت گرفته و ثمره آن یک دختر سه سال و نیمه است.» رنجبران درمورد ادعا‌هایی که درخصوص همسر وزیر خارجه منتشر شده بود نیز نوشت: «هیچ‌کدام از اعضای خانواده وزیر خارجه، صفحه‌ای در فضای مجازی ندارند. خانم احمدوند، خانه‌دار است و در هیچ کجا شاغل نیست. انتشار عکس و صفحات ساختگی، یا با نام‌های مشابه کاری غیرشرعی و غیراخلاقی است.»

   الان وقت اختلاف هم نیست چه برسد به تخریب! 
این جنس رفتار‌ها یا بداخلاقی‌های سیاسی در فضای سیاسی ایران، امر مرسومی نیست، افکار عمومی آن را پس می‌زند و در باور عمومی اقدامی خلاف اخلاق به شمار می‌رود. اما در سال‌های گذشته نمونه‌هایی از این شبه‌افشاگری‌ها با هدف ترور و تخریب و برای تسویه‌حساب‌های سیاسی از سوی جنا‌ح‌های سیاسی مخالف صورت گرفته است. انتشار تصاویر خصوصی وزیر راه دولت سیزدهم، ازجمله این موارد است. علاوه بر این در میانه رقابت‌های انتخابات زودهنگام نیز شایعاتی درمورد زندگی شخصی یکی از نامزد‌ها با همین هدف صورت گرفت. تنها کارکرد این تخریب‌ها، ضربه به رقیب سیاسی و ترور شخصیتی او بود و ماجرا از کشمکش‌های میان جناح‌های سیاسی فراتر نمی‌رفت. شایعه‌پراکنی‌ای که در مورد زندگی شخصی وزیر خارجه ایران نیز صورت گرفته در همین چهارچوب قرار می‌گیرد. با این تفاوت که وزیر خارجه درحالی سیبل تخریب و تهمت قرار می‌گیرد که شرایط ایران در منطقه و جهان بیش از گذشته اقتضا می‌کند که حتی اگر اختلافی در پایین‌ترین سطوح مطرح می‌شود، حل‌وفصل شده و حتی پای آن به رسانه‌ها نیز کشیده نشود، چه برسد به ساخت شایعه و ادعای غیرواقعی؛ چراکه کوچک‌ترین بهانه‌ای می‌تواند، باب آشوب‌آفرینی و برهم ریختن روان جامعه را فراهم کند. 

   لطفاً نگاهی به وضعیت منطقه بیندازید بعد سیاسی‌کاری کنید
خاورمیانه در روز‌های پرآشوبی قرار دارد، نمی‌شود این تحولات را نادیده گرفت. اوضاع در سوریه همچنان بی‌ثبات است، صهیونیست‌ها نیز در خاک سوریه درحال پیشروی‌اند. کمتر از دوهفته دیگر، ترامپ وارد کاخ سفید می‌شود و با توجه به کابینه ضدایرانی که در وزارت خارجه چیده است، ایران باید هوشمندانه، محتاطانه و مقتدرانه رفتار کند. از آن‌طرف در سال پایانی برجام، تروئیکای تهدید اسنپ‌بک را روی میز گذاشته و احتمال فعال کردن آن هم به‌گفته تحلیلگران کم نیست. مذاکرات با طرف اروپایی نیز در دومین مرحله خود قرار دارد، از سمت دیگر برمبنای آنچه رسانه‌های انگلیسی از قول منابع آگاه منتشر کردند، تهدیدهایی از احتمال حمله به تأسیسات هسته‌ای ایران به گوش می‌رسد؛ تهدیدهایی که اگرچه تازگی ندارد اما با برساخت رسانه‌ای احتمال این می‌رود به دنبال کشاندن ایران پای میز مذاکره و دریافت امتیاز از ایرانند. در چنین فضایی، طبیعتاً دستگاه سیاست خارجی قوی و دیپلماسی قدرتمند می‌تواند برای عبور و مواجهه با این بحران‌ها کمک‌کننده باشد. پیش از این و در جریان بحران‌های دیگر منطقه در اتفاقات لبنان، غزه و شیطنت صهیونیست‌ها دستگاه وزارت خارجه و عباس عراقچی نمایش قدرتمندانه‌ای با محوریت دیپلماسی و تأکید بر صلح داشتند که نمونه‌های در آن ماجرای فرود هواپیما در بیروت و استفاده وزیر خارجه از دیپلماسی عمومی خود را نشان داد. امری که اثر داخلی آن هم منجر به مقابله با پروژه تضعیف ایران می‌شد. در چنین شرایطی تخریب چهره وزیر خارجه آن هم با هدف قرار دادن زندگی شخصی او چه خروجی‌ای خواهد داشت و اساساً باید چه برداشتی از این تلاش برای تخریب داشت؟ 

   تسویه‌حساب برایتان مهم‌تر از منافع ملی است؟ 
به نظر می‌رسد برای برخی گروه‌های سیاسی مخالف دولت، تسویه‌حساب‌ دعوا‌های انتخاباتی آنقدر اهمیت دارد که حاضرند برای ضربه زدن به دولت، دست به هر اقدام غیراخلاقی بزنند. از آنجا که ماجرا از جانب یکی از اکانت‌های وابسته به یک مؤسسه خاص کلید ‌زده شد، خط و ربط تخریب تقریباً پیداست. اگرچه پست منسوب به این اکانت در حال حاضر پاک و تلاش شده اینطور القا شود که آن اکانت پروژه‌بگیر نیست اما در اصل ماجرا تفاوتی ایجاد نمی‌شود. وقتی اصل مقابله با مخالف بر تحقیر و تخریب و تهمت بنا می‌شود، بدنه حامی این جریان، برهمان مبنا و بدون در نظر گرفتن ملاحظات رفتار می‌کند. 

   کوته‌بینان سیاست را تهدید می‌کنند
اگرچه در جریان حاشیه‌سازی اخیر تلاش برای تخریب نتیجه معکوس داد، فضاسازی کذب جواب نداد و جریان تخریب، در نگاه افکار عمومی نیز مورد شماتت قرار گرفت و پس ‌زده و مجبور به عقب‌نشینی شد، اما نمی‌شود این موضوع را انکار کرد جریانی که برای تخریب گام برداشته، در پایین‌ترین درجه از درک سیاسی و حتی حدود و ثغور تاختن به گروه مخالف خود قرار دارد. اینکه در میانه بحران منطقه‌ای برای تخریب وزیر خارجه که در خط مقدم مقابله با بحران قرار دارد، گام برداشته شود و مهم‌تر اینکه به انتشار اطلاعات غیرواقعی از زندگی شخصی وزیر خارجه پرداخته شود، نشان می‌دهد جریان تخریب کوچک‌ترین درکی از ظرافت‌های سیاسی ندارد و تنها یک متر جلوتر از خود را می‌بیند و این درک وجود ندارد که تبعات رفتار نسنجیده آن‌ها می‌تواند گاهی بزرگ‌تر از ادامه یک دعوای داخلی باشد. علاوه بر این باید توجه داشت در حال حاضر عباس عراقچی تنها وزیر خارجه دولت نیست، او رئیس دستگاه دیپلماسی ایران است که در حال حاضر برای تحقق منافع ملی ایران به رایزنی و تعاملات دیپلماتیک می‌پردازد، مواجهه با مقام وزارت خارجه در چهارچوب گرایش‌های سیاسی و جناحی در راستای تکمیل این پروژه است و برای برخی بیش از آنکه منافع ملی اصل باشد، سود و زیان جناحی و باند و دسته آن‌ها اولویت قرار دارد. موضوعی که این بار پررنگ‌تر خود را نشان داد و اگرچه تلاش شد ارتباط اکانت‌های دامن‌زننده به این شایعات و ارتباط آن با سخنران مشهور انکار شود اما وقتی بدنه حامی با این اصول و با استاندارد تخریب به هر قیمت مخالف تربیت می‌شود، خروجی آن چیز دیگری نیز نخواهد بود. 

   بازی در زمین تخریب اخلاقی برنده ندارد
این جنس رفتار‌ها و تسویه‌حساب‌های سیاسی بدون توجه به اصول اخلاقی تنها مختص به یک جریان سیاسی نیست، پیش از این در ماجرای مرحوم رستم قاسمی نیز چنین رفتار‌ها و مواضع خارج از اخلاقی از جانب جناح سیاسی موسوم به اصلاح‌طلبان نیز دیده شد. البته خروجی حرکت در مسیر تخریب رقیب بیش از آنکه هدف اصلی را محقق کند، به آن جناح سیاسی خاص ضربه می‌زند و فضای سیاسی جامعه را مسموم می‌کند، منجر به پس زدن دعوا در نگاه افکار عمومی می‌شود و خروجی آن ابتذال فضای سیاسی جامعه می‌شود. بهتر آن است پروژه‌بگیران حتی برای حفظ حیثیت سیاسی خودشان هم که شده در زمین تخریب اخلاقی چهره‌های سیاسی بازی نکنند. 
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط