یک‌شنبه 30 دی 1403 - 06:44

کد خبر 775676

شنبه 29 دی 1403 - 23:04:47


فرهیختگان نوشت: مگر از کار مُلک بی‌خبری؟


فرهیختگان/متن پیش رو در فرهیختگان منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 (تو که در طنز صاحب‌نظری، مگر از کار مُلک بی‌خبری؟ /طنز گفتن پایه می‌خواهد، نقد پرمایه می‌خواهد) این بخشی از شعری است که ابوالفضل زرویی‌نصرآبادی در دهه 80 خطاب به ابراهیم نبوی، طنزپرداز دوم خردادی آن روز‌ها منتشر کرد. نبوی پنجشنبه در 64 سالگی در مریلند آمریکا، خودکشی کرد. او در سال‌های اخیر، مدام از بازگشت به ایران صحبت می‌کرد، با این تفاوت که تا روز‌های آخر زندگی‌اش، مواضع متناقض و البته رادیکالی درمورد مقدسات و نظام حکمرانی ایران داشت که بیش از پیش بازگشت به ایران را برای او دشوار می‌کرد. حالا به بهانه درگذشت او بار دیگر موجی درمورد لزوم بازگشت ایرانیانی که مهاجرت کرده‌اند و حالا خواهان بازگشتند، به راه افتاده است. موضوعی که قابل تأمل، بررسی و البته مهم است، در نظام حکمرانی نیز گام‌هایی برای هموار کردن بازگشت برخی از ایرانیان فراهم شده است. با این حال این گزاره برای همه این چهره‌ها صدق نمی‌کند، سابقه اقدامات ضدایرانی برخی از این افراد را نمی‌توان نادیده گرفت و صرفاً با برخوردی احساساتی، در غم و سوگ آن‌ها برای ایران نوشت، اشتباهی که به نظر می‌رسد در یکی دو روز اخیر و بعد از فوت ابراهیم نبوی در حال وقوع است. 

من مؤدب‌ترین طنز‌نویس ایرانی بودم
«من جزء مؤدب‌ترین طنزنویسان پارسی‌نویس هستم.» این تعبیر را ابراهیم نبوی، در سال 87 از خود ارائه می‌کند و در ادامه هم اشاره می‌کند، تعابیری که او در طنز به کار می‌برده در آثار افرادی مثل ایرج میرزا، عبید زاکانی و دیگر طنزنویسان مرسوم است. بخش زیادی از شهرت نبوی به طنز‌هایی برمی‌گردد که در روزنامه دوم خردادی «جامعه» در قسمتی به نام «ستون پنجم»می‌نوشت. روزنامه توس، نشاط و عصرآزادگان دیگر رسانه‌های اصلاح‌طلبی بودند که یادداشت‌های طنز و اغلب گزنده او در آن منتشر می‌شد. همین اظهارات و واکنش‌های تند او بود که منجر به بازداشتش شد. لحن تند او در انتقاد باعث شد تا ابوالفضل زرویی‌نصرآباد، طنزنامه‌ای خطاب به نبوی بنویسد. مرحوم زرویی‌نصرآباد در بخشی از این طنزنامه نوشت: «تو در این روزگار وانفسا، داخل باغ نیستی، چه‌بسا/شده در خطبه‌های آدینه، هتک اهل‌قلم نهادینه//تو که در طنز و نقد استادی، نه که از هفت دولت آزادی/می‌نویسی در آریا و نشاط/ تند و بی‌احتیاط و باافراط». نبوی بعد از محکومیت‌های چندباره در میانه سال 82 از ایران خارج شد و به بلژیک رفت. ابراهیم نبوی در مصاحبه‌ای که در سال 92 از او منتشر شده بود، مدعی شد: «قصد او این بوده که تنها یک سالی از ایران خارج شود و بعد از آن دوباره بازگردد.» با این حال اما او فعالیت خود را در رسانه‌هایی مثل صدای آمریکا، بی‌بی‌سی، دویچه‌وله و بی‌بی‌سی شروع کرد و ادامه داد. نبوی همان خطی که در رسانه‌های داخلی دنبال می‌کرد را حالا با لحنی تندتر در خارج از ایران ادامه داد، استفاده از ادبیات فحاشانه به قول خودش به سبک ایرج میرزا، مهم‌ترین شاخصه ادبیات نبوی بود که البته او آن را در ادبیات ایران، مرسوم و مورد پسند می‌دانست. نبوی از اوایل سال 90 بار‌ها از علاقه‌اش به بازگشت به ایران گفت اما مواضع او در10 سال اخیر، همخوانی با علاقه‌اش برای بازگشت به ایران نداشت. او در حالی که می‌گفت: «اسرائیل نمی‌خواهد ایران وجود داشته باشد.» اما در عین حال بعد از شهادت سیدحسن نصرالله، به او توهین کرد و برای شهید نصرالله از لفظ «تروریست» استفاده کرد. نبوی سابقه توهین به مقدسات دین اسلام و ائمه اطهار و همچنین توهین به امام زمان(عج) در سال 94 را در کارنامه پر از اهانت و فحاشی خود دارد. 

بازگشت به ایران بشرطها و شروطها
بعد از فوت ابراهیم نبوی برخی در سوگ او از علاقه‌اش برای بازگشت به کشور نوشتند و حسرتی که تا همیشه با او همراه بود و همین غم نیز باعث شد تا او به زندگی خود پایان دهد. موضع‌گیری برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب در داخل کشور بار دیگر، قصه بازگشت ایرانیانی که خارج از کشورند و زمانی مواضعی تند علیه ایران داشتند را داغ کرد. آنچه مطرح و به آن تأکید می‌شد، ضرورت فراهم کردن شرایط بازگشت این افراد است. اگرچه قانون اختصاصی و مشخصی در خصوص ایرانیان خارج از کشور تنظیم و تدوین نشده، اما در ذیل قوانین مختلف و برنامه‌های توسعه‌ای اشاراتی به وضعیت ایرانیان خارج از کشور شده است. در تمام این سال‌ها نیز همواره به این موضوع تأکید شده ایرانیانی که از کشور خارج شدند، به این شرط که مستقیماً اقدامی علیه مصالح و امنیت ملی انجام نداده باشند، می‌توانند به کشور برگردند. بعد از ناآرامی‌های 1401 اما با صراحت بیشتری این موضوع از جانب مسئولان و مقامات دولتی مطرح شد که ایرانیانی که به خارج از کشور رفتند، می‌توانند برگردند. بهمن سال گذشته بود که وزیر سابق فرهنگ گفت: «کمیته‌ای به نام پرسمان طراحی شده تا ایرانیانی که می‌خواهند به کشور بازگردند در این سامانه ثبت‌نام کنند.» بااین حال این بازگشت هم همواره مشروط به نداشتن پرونده قضایی بوده است. 

تو خود حجاب خودی
بازگشت یا عدم بازگشت ایرانیانی که زمانی مواضعی ضدایرانی داشتند را نمی‌توان ساده دید و صرفاً دستگاه حکمرانی را مقصر دانست. واقعیت این است ممنوعیتی برای ورود ایرانیانی که زمانی از کشور خارج شدند، نیست اما تضمینی نیز وجود ندارد که ورود برخی از این چهره‌ها که عموماً سابقه سیاسی دارند، با برخورد قضایی همراه نشود. چهره‌های سیاسی و روزنامه‌نگارانی که عموماً در میانه دهه 80 از ایران خارج شدند را می‌توان در سه دسته قرار داد؛ بخشی از آن‌ها افرادی‌اند که در موقعیت مشخصی مواضعی تند علیه ایران داشتند و به مرور زمان این مواضع تعدیل و به واقعیت نزدیک شد، نکته مهم دیگر آنکه آن‌ها اقدامی هم برخلاف امنیت و مصالح ملی انجام ندادند. برخی دیگر نیز افرادی بودند که علاوه بر مواضع تندی که علیه ایران گرفته بودند همکاری هم با رسانه‌ها و سازمان‌های ضدایرانی داشتند و همه تلاش خود را برای تحقق براندازی در ایران ادامه دادند و حالا نیز شرایط برای آن‌ها تفاوتی نکرده است. برخی دیگر از این افراد هم چهره‌هایی‌اند که به‌رغم تندروی و مواضع رادیکال علیه ایران و همکاری با رسانه‌های فارسی‌زبان امروز معتقدند بهترین گزینه موجود برای ایران نظام جمهوری اسلامی است. شاید ابراهیم نبوی را بتوان در دسته سوم قرار داد اما تناقض در موضع‌گیری و اظهارات او بیش از تغییر نظر و دیدگاه او درمورد ایران برجسته است. ابراهیم نبوی درحالی‌که از علاقه‌اش برای بازگشت به ایران صحبت می‌کرد اما همچنان قلم تند و گزنده و اغلب توهین‌آمیزی در خصوص برخی مقدسات مذهبی ایرانیان داشته است. نبوی در این مدت می‌توانست نسبت به اظهاراتش اظهار پشیمانی کند و به‌خاطر توهین به مقدسات عذرخواهی کند اما این کار را انجام نداد. نبوی را می‌بایست جزو آن دسته از مردم دانست که تا زمانی که کارکرد دارند، به مطرح کردن مواضع ضدایرانی خود ادامه می‌دهند و زمانی که کارکرد خود را از دست می‌دهند به دنبال بازگشت به ایران هستند. درواقع مهم‌ترین مانع بازگشت ابراهیم نبوی به ایران خود اوست. 

لطفاً رمانتیک نشوید
ضرورت هموارکردن شرایط برای بازگشت چهره‌های سیاسی و غیرسیاسی ایرانی به کشور انکارنشدنی است. لازم است قوانین مدونی در این رابطه تنظیم شود و همزمان نیز برخوردی روادارانه با در نظر گرفتن مصالح و امنیت ملی با این افراد داشت اما نباید در دام فانتزی‌سازی هم افتاد، تمام اقدامات برخی این افراد را نادیده گرفت و آن‌ها را افرادی تماماً ایران‌دوست معرفی کرد. رفتاری که این روز‌ها از جانب برخی سیاسیون و حتی مقامات دولتی درمورد درگذشت ابراهیم نبوی دیده می‌شود اما عموماً از این حیث است، بیشتر برمبنای احساسات است، خروجی این موضع احساسی نیز مقصر نشان دادن نهاد‌ها و دستگاه‌های داخلی آن هم یک‌سویه و یک‌طرفه است. اگرچه نقص و ضعف‌هایی در مواجهه با ایرانیان خارج از کشور وجود دارد و جبران آن نیز ضروری است، اما نباید فراموش کرد در میان این افراد که لازم است شرایط برای بازگشت آن‌ها فراهم شود، چهره‌هایی نیز حضور دارند که تا آنجا که توانستند برای آسیب به نظام حکمرانی ایران قدم برداشتند و بعد از آن که مطمئن شدند رویایشان محقق نمی‌شود، ندا سر دادند که می‌خواهند به ایران برگردند. طبیعی است که برخورد با این افراد نمی‌تواند همانند سایر افراد باشد؛ چرا‌که آن‌ها خود مانعی جدی برای بازگشتشان هستند. 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط