چهارشنبه 03 بهمن 1403 - 22:51

کد خبر 780564

چهارشنبه 03 بهمن 1403 - 16:51:41


ناجی زندگی ۷۰ اعدامی این مرد است


فارس/ محمدخان مرادی‌نژاد از آن مردهای نیک روزگار است که با اشاعه فرهنگ صلح و سازش توانسته نزاع‌های زیادی را حل و فصل کند و خیلی‌ها را از پای چوبه‌دار نجات دهد.

«برای هر کسی رضایت نمی‌گیرم، هرگز قدمی برای فردی که با قساوت و بی‌رحمی جانی را گرفته و ناموس کسی را بی‌حرمت کرده برنداشته‌ام، اما خیلی‌ها هستند که به‌خاطر لحظه‌ای عصبانیت و دلخوری ناخواسته جانی را گرفته و از انجام آن کار از صمیم قلب پشیمان هستند، برای این‌ها حتی از مال خود گذشته و برایشان رضایت گرفته‌ام».

محمدخان مرادی نژاد از آن مردهای نیک روزگار است که بین لرستانی‌ها و خوزستانی‌ها شهرت بسیار دارد، مردی ۶۳ساله که از کودکی با پدر و پدربزرگش در مجلس‌های صلح و سازش بسیاری نشسته و آشتی‌دادن بین آدم‌ها را از آن‌ها به یادگار گرفته است.

این فرهنگی بازنشسته که اکنون پای ثابت خیلی از مجالس صلح شده به گفته دیگران مهره مار رضایت گرفتن دارد، دادگستری لرستان می‌گوید بیش از ۷۰ اعدامی را محمد خان طی این سال‌ها رضایتشان را گرفته و از پای چوبه دار نجاتشان داده و به آغوش خانواده بازگردانده است.

خودش می‌گوید: هر صبح که از خواب بلند می‌شوم بعد از حمد خداوند دنبال پرونده‌های قصاص می‌روم تا اگر کاری از دستم برای بنده‌ای برمی‌آید آن را انجام دهم، هیچ لذتی از این کار برایم بالاتر نیست.با آقای مرادی نژاد، مردی از خطه لرستان اما نامدار در میان استان‌های هم‌جوار به‌پاس انجام خدمات خیرخواهانه صلح و سازش لحظاتی را به گفت‌وگو نشسته‌ایم که ماحصل آن را می‌خوانید.

چه چیزی شما را به سمت تلاش برای صلح و سازش در پرونده‌های زندانیان و حل اختلاف سوق داد؟

از کودکی به همراه پدر و پدربزرگم در مجالس صلح و سازش حضور داشتم، اصلا شاید بتوان گفت کار آبا و اجدادی من برقراری صلح میان خانواده‌ها و طوایف بوده، به طوری که با ورودشان به هر جلسه‌ای به پاس احترام ریش‌سفیدی، اختلافات به راحتی حل می‌شد و من خود شاهد خیلی از این لحظات و گفت‌وگوها برای برقراری صلح بودم.سال ۶۰ در آموزش و پرورش در بخش راهنمای تعلیماتی اداره کل عشایری لرستان مشغول شدم، اولین ورود من به طور مستقل برای ایجاد صلح و سازش به همان سال برمی‌گردد، وقتی که بین چند خانواده عشایر به واسطه یک قتل اختلافاتی به وجود آمد ورود کردم و پس از برپایی چند جلسه گفت‌وگو با پاس معلم بودنم از یکدیگر گذشت کردند.از آن سال تا کنون تقریبا ماهی نیست که پرونده‌ای مختومه به صلح و سازش نداشته باشم. چه در زمان فعالیتم در آموزش و پرورش و چه بعدها پس از بازنشستگی، هر صبح که از خواب برمی‌خیزم به دنبال حل اختلاف و برقراری صلح و سازش میان افراد هستم.

و به یاد ماندنی‌ترین پرونده صلح و سازشی که داشتید؟ سال ۸۵ و در یک مورد درگیری بین طوایف خرم‌آباد، ۵ نفر به قتل رسیدند، ماجرا از این قرار بود که ابتدا یک نفر به دلیل اختلافات قبلی به قتل می‌رسد و بدنبال آن برای انتقام خون‌های دیگری ریخته شد.برای خاتمه دادن به این قتل‌ها، تلاش‌های زیادی از سوی محاکم و افراد و حتی مدیران استانی صورت گرفت، اما هر بار این مهم محقق نمی‌شد و درگیری بین طوایف بیشتر می‌شد، جانبداری برخی کدخداها نیز باعث شده بود که صلح و سازش انجام نشود تا اینکه به درخواست دادگستری به موضوع ورود کرده و پس از برپایی جلسات متعدد ماجرا ختم به سازش شد.

به گفته دادگستری لرستان شما بیش از ۷۰ اعدامی را از پای چوبه دار نجات دادید و هزاران اختلاف خانوادگی و طوایفی را به صلح و سازش منجر کرده‌اید، چگونه اعتماد طرفین را به دست می‌آورید؟ شنیدن حرف‌های طرفین دعوا به طور کامل و پرهیز از جانبداری و قضاوت‌های بی‌مورد موضوع مهمی است که در کسب اعتماد طرفین دعوا بسیار موثر است و من این را با تجربه از بزرگانم و حضور در جلسات متعدد صلح و سازش آموخته‌ام. مثلا هیچ‌گاه نشده به یک خانواده داغ‌دار بگویم که مردن حق است و از خون ریخته خودتان بگذرید، بلکه حق را اغلب به آن‌ها داده و گرفتن قصاص را برای آن‌ها امری طبیعی می‌دانم، با این وجود آرام آرام از برکات بخشش و آرامشی که این اتفاق برای طرفین ایجاد کرده و مانع ایجاد اختلاف‌های بعدی و نفوذ کینه بین افراد می‌شود صحبت کرده و به تدریج بین طرفین دعوا آشتی برقرار می‌کنم. گاهی برقراری صلح نیازمند نشست و برخاست‌های زیاد و داشتن صبر است، نباید برای گرفتن رضایت عجله کرد و حتی جانبداری از طرف خاصی را داشت.

پرونده‌ای بوده که با وجود تلاش بسیار اما موفق به سازش نشوید؟بله، مواردی بوده که با وجود تلاش اما موفقیت کسب نشده، اما تعدادشان خیلی کم بوده است، از طرفی ذاتا به هر پرونده‌ای برای رضایت گرفتن ورود نمی‌کنم، هیچ‌وقت برای فردی که با قساوت قتلی را انجام داده و یا ناموسی را بی‌حرمت کرده قدم از قدم برنداشته‌ام، گاهی هم با شنیدن صحبت‌ها متوجه می‌شوم پشیمانی در میان نیست و بازگشت به جامعه می‌تواند تبعات بدی را به همراه داشته باشد، ترجیح می‌دهم به این موارد ورود نکنم. بارها شده در مواردی سخنان تندی را هم شنیده‌ و یا تهدید شده‌ام اما کوتاه نیامده و اتفاقا همان پرونده‌ها را به صلح ختم کرده‌ام.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط