جمعه 05 بهمن 1403 - 01:44
مشهد «سیدحسن نصرالله»؛ بخش 15 سفرنامه «لبنان» مهاجرانی
اعتماد/متن پیش رو در اعتماد منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست
سیدعطاءالله مهاجرانی| در مسجدی در نزدیکی خانه محمد آقا، جمعیتی از خانوادههایی که از بمباران جنوب به شمال پناه آورده بودند، دیده میشد. در دو طرف صحن حیاط مسجد دو میز بود. جوانانی مشخصات افراد را مینوشتند تا برایشان سرپناه و مأوایی پیدا کنند. برخی خانوادههای ساکنان منطقه گفته بودند میتوانند در خانه خود افرادی را بپذیرند. گشتی در صحن مسجد زدیم. برای نماز قرار شد به مسجد امام موسیصدر برویم. مسجد در منطقه دیگری بود. در واقع از کوچههای پر شیب و نشیبی پایین و بالا رفتیم تا به مسجد رسیدیم. به امام موسی صدر گفته بودند که در این منطقه حدود سه تا چهار هزار نفر از شیعیان زندگی میکنند؛ اما مرکزی و مسجدی برای تجمع ندارند. امام مسجد در سخنرانی کوتاه و بلیغ خود درباره جهاد و مقاومت صحبت کرد. پس از نماز دعایی که در سالهای شکلگیری انقلاب در ایران در نمازهای جماعت و جمعه خوانده میشد. دعای پیروزی و امید به پیروزی با افزوده معنیداری خوانده شد. خوشبختانه معدل سنی نمازگزاران کمتر از چهل سال بود!
لااله إلاالله وحْدهُ وحْدهُ وحْدهْ، أنْجز وعْده و نصر عبْده، و هزم الأحْزاب وحْده و هزم اسراییل وحْده! فلهُ الْمُلْکُ و لهُ الْحمْدُ یُحْیِی و یُمِیتُ و هُو على کُلِّ شیْءٍ.
این دعا را به روایت مفضل بن عمر از امام صادق علیه السلام پس از فتح مکه وقتی پیامبر صلواتالله علیه وارد صحن مسجد الحرام شد در کنار حجرالاسود دستهایش را به آسمان بالا برد و این دعا را خوانده بود. بخشِ «هزم اسراییل وحْده!» را امام جماعت به مقتضای موقعیت افزوده بود. جمعیت نمازگزار با شور و شوق و صدای رساتر و فریاد بلندتری این بخش را خواندند. ما هم حس سالهای انقلاب برایمان تداعی شده بود. و حس همراهی با مردمی که در برابر ارتش اسراییل و بمبارانها و حمایت امریکا و اروپا و کشورهای عبری- عربی مقاوم و سربلند ایستادهاند. به تابلو مسجد نگاه کردم نام دکتر ماهر حسین- که اکنون معاون دوم رییس مجلس اعلای شیعیان لبنان هستند - نقش شده بود. ماهر حسین در حقیقت همان رویای امام موسی صدر را دنبال میکند. تاسیس مراکز خیریه و ساماندهی امور شیعیان اهتمام اوست. پدرش شیخ خلیلحسین در سال ۱۹۶۱ جمعیت خیریهای در همین منطقه قریالخمس تاسیس کرده است. دکتر ماهر حسین جراحیحاذق و مشهور و مورد اعتماد مردم است. بعد از نماز، مهدی، پیرمردی را به من معرفی کرد. خوشرو و در اواخر سالهای دهه هشتاد عمر. گفت در لبنان از نزدیکان شهید مصطفی چمران بوده است. در سالهای ابتدای جنگ هم به ایران آمده و در «ستاد جنگهای نامنظم» با شهید چمران همکاری میکرده است. یعنی رزمندهای در کنار شهید چمران. در چشمانم نگاه کرد. با اندوهی عمیق که در چشمانش برق میزد. پرسید: شما چمران را دیده بود؟! گفتم بله، خیلی زیاد در مجلس اول همکار بودیم. منهم عضو کمیسیون دفاع بودم. او صاحب «نفس مطمئنّه» بود. او به این کیمیا دست یافته بود. مثل دریا آرام بود و مثل دریا توفانها را در سینه خود داشت. پیرمرد مرا در آغوش گرفت. انگار این آغوش دوم با حس آشنایی با چمران متفاوت از آغوش معارفه اول دیدار بود. به پیرمرد گفتم برخی اشخاص حتی یادشان حال و هوای معنوی دارد و بهجتافزاست. یاد آنها انسان را روشن میکند. در ذهنم این شعر سیمین بهبهانی درخشید: «یاد بعضی نفرات روشنم میدارد!»
دیر وقت شب به بیروت بازگشتیم. به دلیل اینکه مسیر طرابلس به بیروت به گونهای است که نسبتا از ارتفاع به پایین حرکت میکنیم. مناظر و چشماندازها وسیعتر است. نمیدانم چرا قطعه فلوت سحرآمیز موزارت با دیدن مسیر در ذهنم تداعی میشد.
دیر هنگام شب به ضاحیه سر زدیم. ضاحیه در حقیقت مهمترین منطقه و مرکز شیعیان در بیروت است. بعدا بشاراللقیس برایم گفت این تدبیر امام موسیصدر بود که شیعیان اگر بخواهند در لبنان موقعیت مناسب پیدا کنند و از حالت و وضعیت حاشیهنشینی نجات یابند و نقشی متناسب با جمعیت و پیشینه خود در لبنان داشته باشند باید در بیروت حضور پررنگتری پیدا کنند. حافظ اسد هم موافق بود و از این ایده حمایت کرد. به همین خاطر شرایط و مقتضیاتی فراهم شد تا جوانان لبنانی از جنوب برای تحصیل و آموزش حرفه به بیروت میآمدند و در بیروت مستقر میشدند. گفته میشد که ضاحیه یک میلیون جمعیت دارد. بیش از نود درصد این جمعیت شیعه هستند. البته در قیاس با مناطق مسیحینشین بیروت یا حتی مناطق سنینشین یک نگاه شتابزده نشان میدهد که شیعیان نسبت به مسیحیان و اهل سنت نما و سیمای خانهها و محلههایشان فقیرانه است.
انگار در بیروت سه شهرداری متمایز وجود دارد! آب و رنگ خیابانها و میدانها و چراغها و خطکشی خیابانها و کیفیت آسفالت متفاوت است. در این سالهایی که گذشت یعنی در پنجاهساله اخیر تمرکز فشار بر ضاحیه بوده است.
در جنگ داخلی لبنان و نیز بمبارانهای اسراییل گویی هدف اصلی ضاحیه بوده است. در این روزها و شبها هم همیشه ضاحیه بمباران میشود. مانند بمباران محلهای که سید حسن نصرالله زندگی میکرد. با هشتاد بمب سنگرشکن یک تنی. محله تاریک است. تودههای خاک قرمز در کنار غیبت ساختمانها که در بمباران فرو ریختهاند. بار پنجم است که به ضاحیه میآیم. غیر از دیداری که در سال ۱۳۷۰ با شورای مرکزی حزبالله به رهبری شهید سید عباس موسوی در سفارت ایران داشتم. آن وقت معاون رییسجمهور و رییس کمیته حمایت از فلسطین بودم. دو بار دیگر به شکل اختصاصی به عنوان وزیر فرهنگ و ارشاد و نیز مدیر مرکز گفتوگوی تمدنها با سید حسن نصرالله ملاقات داشتم. در مرکز تحقیقات حزبالله برایم سخنرانی و جلسه پرسش و پاسخ ترتیب داده بودند. از مرکز برای سید حسن نصرالله تعریف کردم. گفتم ما در ایران هم چنین مرکزی با این دقت که مواضع شخصیتهای سیاسی و فرهنگی لبنانی و منطقه و جهان را به شکل روزآمد پیگیری و آرشیو کند نداریم. پرونده خودم را نشانم دادند! تمامی مواضعم به زبانهای مختلف آرشیو شده بود. مسوول آرشیو با طنز ملایمی گفت: «سید تو که همه نشریات را پر کردهای!» گفتم من پر نکردم، شما پر کردید! طنز مشهور پیکاسو را برایش گفتم. افسر نازی هنگامی که تابلو گورنیکای پیکاسو درباره ویرانیهای جنگ را دیده بود؛ پرسیده بود: این کار شماست؟ پیکاسو گفته بود: « کار شماست!» سید حسن نصرالله گفت. دوستان ما در مرکز تحقیقات به همان توانایی مجاهدان اسلحه در دست در جبهه مقاومتند. هر دو گروه شایستهاند. البته ما در مرکز تحقیقات افرادی را داریم که جزو رزمندگان نخبه ما هستند. در دستی کتاب و در دستی تفنگ.
اکنون توده خاک سرخ در برابر من است. خاک سیاه یا چرنوزیوم حاصلخیزترین خاک برای کشاورزی است. مثل خاک گندمزارها در اوکراین و در کنارههای رودخانه افسانهای دنِ آرام. خاک سرخ گویی مست شهادت است! مگر نه اینکه ما از خاکیم و به خاک باز میگردیم. گویی شهادت اکسیری یا کیمیایی است که خاک را به رنگ حود در میآورد. شهید از جنس خاک نمیشود.
کیمیا داری که تبدیلش کنی
گر چه جوی خون بود شیرش کنی!
کیمیای شهادت خاک را به رنگ خون در آورده است. آن هم شهیدی مانند سید حسن نصرالله که سید شهیدان لبنان و جبهه مقاومت است. بیت اوحدی را زیر لب زمزمه میکنم. برای شهیدان امام علی و امام حسین علیهم السلام سروده است:
قلبِ سیاهِ سیمِ تنم زرِّ ناب شد
زین خاک سرخ فام، که همرنگ کهرباست
کیمیای شهادت این خاک قلب سیاه را طلا میکند! چگونه!؟ با تغییر دیدگاه نسبت به زندگی و مرگ. انسان چگونه زندگی میکند؟ به روایت شمس با خودش و برای خودش زندگی میکند؟ تعیش بِنفْسِه؟ یا با خدا زندگی میکند و برای خدا دم میزند و جهاد میکند. « تعیش بِربِّه» زندگی با خود تمام میشود.
پایان سخن شنو که ما را چه رسد
از خاک درآمدیم و بر باد شدیم
نه پایان سخن این نیست. مرگ آغاز ماجراست. پیام مرگ سرخ متفاوت از مرگ سیاه یا خودکشی است. از مرگ سرخ زندگی میروید. شادی و سرور و بقا میتراود. چنان که خداوند فرمود: «شهیدان زندهاند و شادمان از آنچه خداوند بهره آنان کرده است.» خاک سرخ حرف میزند. صائب دیده است!
چو لاله سر زند از خاک سرخ رو صائب
به آب تیغ، شهیدی که شُست از جان دست
شهید در پی داشتن نیست. در اندیشه بودن است. در اندیشه آزادی است و نه رهایی.
من در اندیشه آنم که روان بر تو فشانم!
نه در اندیشه که خود را ز کمندت برهانم
مرگ سیاه نوعی دلمردگی و نومیدی و حسرت را بر جای میگذارد که چرا؟ سید حسن نصرالله ۶۴ سال زندگی کرد. تمام زندگیش را میشود در قابی مرصع و تماشایی و الهی و اسطورهای برای همیشه تماشا کرد. از آن قابهایی است که بر رف تاریخ در مسیر چهاراه گذار انسان قرار میگیرد. شهادت سید حسن نصرالله در واقع کمال زندگی او بود. سر فصلی جدید در زندگی او. محله یا منطقه تاریک بود. نیمه شب بود. گاه موتوری در ضاحیه دیده میشد. مجمّع ثقافی که محل سخنرانیهای عمومی سید حسن نصرالله بود، بمباران شده بود. به روضهالشهداء رفتیم. فضا تاریک بود. گاه در کنار مزار شهیدی فردی دیده میشد. میبایست با احتیاط از کنار سنگ مزار شهیدان عبور کنیم. پدر و پسر شهیدی مزارشان کنار یکدیگر بود. به تاریخ شهادتها نگاه کردم؛ در فاصله دوهفته شهید شده بودند. میتوانم بگویم در فضای بمباران بیروت. بمباران ضاحیه و شهادت سید حسن نصرالله، بمباران مجمع ثقافی، فضا بسیار غریبانه بود. گویی در فضا اندوه سنگینی موج میزد. با هر دم موجی از غم سینه شما را میآکند. جوانی با پیراهن مشکی و هیجان به سمت ما آمد. با مهدی صحبت کرد. با من هم سلام و علیک. گفت: «آمده است تا هر کمکی از دستش ساخته باشد انجام دهد. گفت در شهر خودشان، یکی ازشهرهای شمال ایران در کار ساخت و ساز خانه است. اما نتوانسته نسبت به سرنوشت مردم لبنان بیتفاوت باشد. گفت هر کاری بگویند و هر خدمتی از دستش ساخته باشد انجام میدهد.» رفتم از توی خودرو بسته بیسکویتی کهداشتم برایش آوردم. گفتم حتما خدا وسیلهساز است و راهی پیدا میکند. ناگاه با چشمانی که از تعجب و هیجان برق میزد ، گفت: « اِ اِ شما آقای مهاجرانی هستی!؟» دیده بوسی کردیم. گفتم خداوند به همین نیتها و انگیزه الهی و انقلابی و انساندوستانه جزای خیر میدهد. گفت بعد از شهادت سید حسن نصرالله بیطاقت شده بودم.
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
گل دوم منچستریونایتد به رنجرز توسط فرناندز
-
گل اول رنجرز به منچستریونایتد توسط دسرس
-
عصبانیت الخلیفی از نام امباپه
-
حضور الکس فرگوسن برای تماشای بازی منچستریونایتد و گلاسکو رنجرز
-
انتقاد از داور بازی یونایتد
-
گل بهخودی باتلند؛ گل اول منچستریونایتد به رنجرز
-
برطرف شدن نقایص قانونی فدراسیون فوتبال در اساسنامه جدید فدراسیون
-
20 گل برتر دیوید بکام با پیراهن شیاطین سرخ
-
انصارلله: تصمیم دولت آمریکا مضحکهای بیش نیست
-
اینبار مصاحبه باورنکردنی فکری علیه آرش برهانی
-
داور بازی تاتنهام یادش رفت VAR وجود دارد!
-
مهدی کیانی در 45 سالگی از فوتبال خداحافظی میکند!
-
سیستم مورد نیاز بازی Ninja Gaiden 2 Black مشخص شد
-
نمایندگان ایران رقبای خود را شناختند
-
فلورنتینو پرز با تهدید اخراج، بحران رئال را حل کرد!
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
قالیباف: مشکل اقتصاد آن است که مردم را از تصمیمات و برنامهریزیها حذف کردهایم
پنجشنبه 04 بهمن 1403 - 22:22:00
اظهارات قالیباف در مورد اجرای دوباره طرح کالابرگ الکترونیکی در کشور
پنجشنبه 04 بهمن 1403 - 22:11:17
عوامل تاثیرگذار بر بازار طلا و سکه
پنجشنبه 04 بهمن 1403 - 22:15:00
پیشبینی یک کارشناس از قیمت ارز؛ دلار ۷۲ هزار تومان میشود؟
پنجشنبه 04 بهمن 1403 - 21:35:17
ممنوعیت واردات خودروی کارکرده با سن بالاتر از ۵ سال
پنجشنبه 04 بهمن 1403 - 21:25:44