دوشنبه 15 بهمن 1403 - 01:32

کد خبر 793889

دوشنبه 15 بهمن 1403 - 09:35:00


نویسنده مشهور آمریکایی: آیا واشنگتن قادر به مهار چین خواهد بود؟


فرارو/متن پیش رو در فرارو منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

فرید زکریا-واشنگتن پست| آیا می‌توان این لحظه را به لحظه اسپوتنیک تشبیه کرد؟ جهان با شگفتی شاهد انتشار مدل هوش مصنوعی «دیپ‌سیک» شده است؛ مدلی که در برخی زمینه‌ها عملکردی هم‌سطح با برترین مدل‌های آمریکایی دارد و در مواقعی حتی از آنها پیشی می‌گیرد. ایالات متحده مدت‌ها به برتری قاطع خود در حوزه‌هایی مانند تأمین مالی، دسترسی به تراشه‌های پیشرفته و نوآوری فناوری مطمئن بود، اما اکنون این اطمینان به نظر می‌رسد بیش از حد خوش‌بینانه بوده است.

 دیپ‌سیک؛ لحظه اسپوتنیک فناوری یا آغاز عصر جدید هوش مصنوعی؟
این رویداد می‌تواند از منظر تاریخی حتی اهمیت بیشتری نسبت به لحظه اسپوتنیک داشته باشد. در زمان رقابت فضایی بین اتحاد جماهیر شوروی و آمریکا، رقابت عمدتاً به حوزه فضانوردی محدود بود و کمتر کسی بر این باور بود که اقتصاد شوروی از نظر فناوری پیشرفته‌تر از آمریکا باشد؛ اما «دیپ‌سیک»، به‌عنوان محصول یک شرکت خصوصی چینی، با هزینه‌ای بسیار کمتر توانسته در یکی از مهم‌ترین فناوری‌های آینده، عملکرد فوق‌العاده‌ای از خود نشان دهد.

هنوز جزئیات دقیقی درباره هزینه‌های توسعه این مدل، میزان استفاده از مدل‌های متن‌باز غربی در فرایند آموزش یا احتمال دریافت حمایت‌های دولتی چین مشخص نشده است؛ اما در شرایطی که آمریکا طی سال‌های گذشته با اعمال محدودیت‌های صادرات تراشه و تحریم‌ها، تلاش‌های فراوانی برای حفظ برتری فناوری خود انجام داده، دستاورد «دیپ‌سیک» به‌وضوح چشمگیر و قابل‌توجه است.

این موفقیت دو درس مهم و دو پرسش اساسی را پیش روی جامعه فناوری قرار می‌دهد: در بلندمدت، سیستم‌های متن‌باز احتمالاً عملکرد بهتری نسبت به سیستم‌های بسته خواهند داشت. سیستم‌های متن‌باز را می‌توان مانند مجموعه‌ای از قطعات لگو در نظر گرفت که همراه با دستورالعمل‌های شفاف ارائه می‌شوند؛ در حالی که سیستم‌های بسته شبیه به لگویی آماده هستند که دستورالعمل‌های ساخت آنها محرمانه باقی مانده است. بسیاری بر این باورند که «دیپ‌سیک» از مدل‌های متن‌باز لیاما متعلق به متا و همچنین مدل‌های کوئین علی بابا بهره برده است. دسترسی به جزئیات داخلی سیستم‌ها و امکان همکاری گسترده‌تر، می‌تواند نوآوری سریع‌تر و مؤثرتری را به همراه داشته باشد؛ امری که در سیستم‌های بسته، جایی که تعامل بیرونی محدود است، به سختی محقق می‌شود.

محدودیت‌ها و نوآوری؛ آیا تحریم‌ها چین را قوی‌تر می‌کنند؟
محدودیت‌ها گاهی به پیامد‌هایی منجر می‌شوند که پیش‌تر پیش‌بینی نمی‌شد. پت جلسینگر، مدیرعامل پیشین اینتل، محدودیت‌ها را از منظر مثبت می‌نگرد؛ همان‌طور که هنر در فضا‌های بسته و محدود شکوفا می‌شود، مهندسان نیز در شرایط دشوار به ابتکار و خلاقیت بیشتری دست می‌یابند. نمونه‌های اخیر این پدیده در چین مشهود است؛ جایی که مهندسان با استفاده از تراشه‌های پایین‌رده‌تر و در محیطی تحت فشار تحریم‌ها موفق به ارائه راه‌حل‌های نوآورانه شده‌اند.

این روند تنها مختص «دیپ‌سیک» نیست. به عنوان نمونه، در سال ۲۰۲۳ شرکت هواوی گوشی هوشمندی با تراشه‌ای هفت نانومتری عرضه کرد؛ تراشه‌ای که به‌طور رسمی تحت تحریم‌های آمریکا قرار داشت. این دستاورد نشان می‌دهد که فشار‌های خارجی می‌توانند تولیدکنندگان تراشه چینی را از وضعیت رکود به سمت نوآوری سوق دهند.

دیدگاه لیانگ ونفنگ، مدیرعامل «دیپ‌سیک»، نیز حائز اهمیت است. او اظهار داشته که مهندسان این شرکت بیشتر به دلیل اشتیاق به تحقیق و توسعه فعالیت می‌کنند تا صرفاً کسب درآمد. این نگرش با رویکرد غالب در سیلیکون ولی تفاوت دارد، جایی که بسیاری از شرکت‌ها هدف اصلی خود را افزایش سود و گسترش خدمات ابری می‌دانند. مشابه این رویکرد می‌توان در فعالیت‌های دمیس هسابیس، رئیس «گوگل دیپ‌مایند»، مشاهده کرد؛ او که در سال ۲۰۲۴ جایزه نوبل شیمی را برای پیشرفت‌های علمی در هوش مصنوعی دریافت کرد، تلاش کرد تیم خود را از فضای تجاری سیلیکون ولی جدا نگه دارد تا بتوانند بر پژوهش‌های بنیادی تمرکز کنند.

سؤالی که «دیپ‌سیک» برای آمریکا مطرح می‌کند این است: آیا واشنگتن قادر خواهد بود پیشرفت فناوری چین را متوقف کند؟ برخی معتقدند که موفقیت «دیپ‌سیک» در واقع نشانگر اثربخشی تحریم‌های صادراتی است؛ چرا که این مدل برای توسعه به تراشه‌های انویدیا نیاز داشت که پیش از اعمال کامل تحریم‌ها تهیه شده بودند. بر این اساس، انتظار می‌رود که چین با دسترسی محدودتر به تراشه‌های پیشرفته، با چالش‌های بیشتری مواجه شود.

نبرد فناوری چین و آمریکا؛ جنگی بی‌پایان یا تهدیدی برای جهان؟
با این حال، تجربه نشان داده است که محدودیت‌های اقتصادی همیشه به نتایج دلخواه منجر نمی‌شوند. چین با اقتصادی گسترده و پیشرفته و داشتن میلیون‌ها متخصص نرم‌افزار، ظرفیت بالایی برای یافتن راه‌حل‌های نوآورانه دارد. برخلاف روسیه، چین از منابع انسانی فراوان و زنجیره‌های تأمین متنوعی بهره‌مند است که امکان حفظ و توسعه فناوری را فراهم می‌کنند. بنابراین، هرچند محدودیت‌ها ممکن است سرعت پیشرفت چین را کاهش دهند، اما به احتمال زیاد قادر به متوقف کردن روند نوآوری نخواهند بود.

پرسش اصلی این است که هزینه این رویکرد تا چه اندازه قابل‌قبول است. اگر محدودیت‌های صادرات فناوری و کنترل‌های تجاری بتوانند تنها چین را به مدت چند ماه یا حداکثر یک سال عقب نگه دارند، آیا هزینه‌های سنگین و خطرات متعاقب این سیاست ارزشش را دارند؟ این هزینه نه تنها شامل اقدامات تلافی‌جویانه چین؛ اقداماتی که ممکن است دسترسی ایالات متحده به مواد اولیه حیاتی را دشوار سازند؛ بلکه به بهای ایجاد یک اکوسیستم جهانی بسته نیز تمام خواهد شد. در چنین شرایطی، شرکت‌های فناوری آمریکایی فرصت رقابت با برترین رقبای جهانی را از دست می‌دهند. به عنوان نمونه، آیا تسلا می‌تواند همچنان نوآوری‌های پیشتازانه‌ای ارائه دهد اگر از رقابت جدی با رقبای چینی محروم بماند؟

این جدایی فناورانه پیامد‌هایی فراتر از حوزه اقتصاد به همراه خواهد داشت. هوش مصنوعی به مرکز یک رقابت تسلیحاتی جهانی نوین بدل خواهد شد؛ رقابتی بی‌قاعده و بدون مرز که در آن دو قدرت اقتصادی بزرگ دنیا به سرعت در جستجوی دستیابی به ابرهوش‌های نظامی خواهند بود و حتی این فناوری در حوزه‌های حساسی، چون تسلیحات هسته‌ای به کار گرفته خواهد شد. اگر هوش مصنوعی همان‌گونه که بسیاری انتظار دارند، به انقلابی‌ترین فناوری این قرن تبدیل شود، رهاسازی آن بدون نظارت کافی می‌تواند منجر به نتایجی بسیار هولناک‌تر از آنچه در عصر اسپوتنیک تصور می‌شد، گردد.


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط