چهارشنبه 17 بهمن 1403 - 06:07

کد خبر 796951

چهارشنبه 17 بهمن 1403 - 11:15:00


مسئله ارسال پالس در پرونده هسته‌ای


هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 رضا رئیسی| درج عنوان «مسئول پرونده هسته‌ای» در کنار نام دریابان علی شمخانی، آن‌هم در پایگاه اطلاع‌رسانی دولت، یک بازدید معمولی را با سیلی از واکنش‌های منفی و پرسش‌های تند و گزنده در افکارعمومی روبه‌رو ساخت تا جایی که دیپلمات‌های همیشه محافظه‌کار را هم مجبور ساخت، سکوت را بشکنند و در کمتر از 24ساعت، در قالب بیانیه رسمی، کاری را که طی چند ماه مسکوت گذاشته بودند، به انجام برسانند و به شکل علنی و رسمی اعلام کنند که پرونده مذاکرات هسته‌ای و روند تدبیر امور اجرایی در حوزه دیپلماسی به خانه بازگشته است.
 
بیست و دو سال از بازگشایی پرونده هسته‌ای گذشته است، سال‌های پرفرازونشیبی که هیچ‌گاه به نقطه غایی و ساحل آرامش نرسیدیم و پرونده مختومه و راهی بایگانی نشد و در این اثنی عمر و جوانی چند نسل در لابه‌لای چرخش و گردش سانتریفیوژها و سفرهای پرشمار دیپلمات‌ها از بغداد و استانبول و آلماتی تا نیویورک و ژنو و وین، سپری شد و بنابر اقوال مختلف اقتصاد ایران تاوان 1200میلیارد دلاری را متحمل و قطار توسعه کشور از ریل خارج و سفره‌های مردم روزبه‌روز خالی‌تر شد. 
 
اینگونه شده است که یک خبر ساده و معمولی، آستانه تحمل مردم را مخدوش و چنین واکنش‌برانگیز می‌شود، آنها بعد از همه این سال‌ها، تنها خاطره خوش لختی نفس‌گیری و آرامش در سایه‌سار برجام را در ذهن دارند و می‌خواهند کسانی سکاندار فرجام‌رسانی پرونده هسته‌ای آن‌هم در دوران بازگشت ترامپ غیرقابل‌پیش‌بینی، باشند که تداعی‌کننده آن خاطرات خوش اما گذرا از رویکرد عقلانی و راهگشا در عرصه دیپلماسی را در کارنامه دارند. بیست‌ودو سال وقت کمی برای تجربه‌اندوزی و گذر از مرحله آزمون و خطا نیست و مردم یک منظومه پروپیمان برای تحلیل و صحت‌سنجی پیش روی خود دارند و شاید بتوان گفت دیگر مردم عادی کوچه و بازار هم یک‌پا تحلیلگر حوزه دیپلماسی و مذاکرات هسته‌ای شده‌اند و توانایی درک و تشخیص یافته‌اند.

در این میان، نکته مهم و کلیدی آن است که طرف‌های خارجی نیز با مرور تجربیات گذشته، دستمایه مطلوب و شناخت مرغوبی از فعل و انفعالات در سپهر سیاست داخلی ما یافته و با دقت و فراست فضا را رصد می‌کنند و بسیار مهم و ضروری است که چه پالس و پیامی از آرایش و صورت‌بندی حوزه سیاست داخلی و سرریز آن در حوزه سیاست خارجی می‌گیرند و طبیعی است که آنان نیز استراتژی خود را معطوف به کنش راهبردی و روند عملیات اجرایی دستگاه دیپلماسی ما، چینش و گزینش می‌کنند. 

از یاد نبریم که طی مدت کوتاهی با اجماع مطلق قدرت‌های جهانی، شش‌قطعنامه الزام‌آور و شدیداللحن در تهدید و تحدید ایران به بهانه پرونده هسته‌ای ایران از تصویب شورای امنیت سازمان ملل متحد گذشت. این در حالی بود که اندکی بعد و نزدیک به همان سال‌ها، سوریه گرفتار جنگی خانمان‌سوز با صدها هزار کشته و میلیون‌ها آواره شد؛ اما حتی یک قطعنامه علیه آن صادر نشد و دو کشور روسیه و چین تمامی قطعنامه‌های پیشنهادی طرف‌های غربی را وتو کردند. این در حالی بود که سوریه در هیچ‌یک از ابعاد مختلف ژئوپلیتیک، ژئواستراتژیک و ژئواکونومیک، قابلیت هماوردی با ایران را نداشته و بالطبع اهمیت همسانی با ایران برای چین و روسیه نداشت؛ اما این دو کشور حاضر نشدند از اهرم حق وتوی خود برای ایران استفاده کنند. 

واضح‌ترین دلیل چنین رویکردی که در خاطرات برخی دیپلمات‌ها نیز بدان اشاره شده است، آن بود که طرف‌های روسی و چینی گفته بودند که وقتی از داخل ایران واکنش چندان منفی نسبت به صدور قطعنامه و وضع تحریم را ندیدیم؛ بلکه با عباراتی چون کاغذپاره بودن قطعنامه و تحریم نعمت است، مواجه شدیم، طبیعی بود که انگیزه‌ای برای مخالفت نداشته باشیم.

اکنون هم ماجرا همانی است که بود، برخی در داخل به دلایل مختلف منتفع از فرآیندهای موجود هستند و طبیعی است که در مسیر مذاکرات و پیش‌زمینه‌ها و پیوست‌های آن به هر طریق ممکن اخلال ایجاد کنند و بر دستگاه دیپلماسی واجب است که با قاطعیت و صراحت زمینه‌های آن را در داخل با بهره‌گیری از استراتژی مشخص و هدفمند مسدود کرده و اجازه فضاسازی و مانورهای ایذایی به کارشکنان داخلی نداده و به موازات آن پالس‌های استحکام و قاطعیت و ثبات و انسجام داخلی در روند و مسیر حل و فصل این پرونده پرفرازونشیب را به جهان مخابره کنند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط