جمعه 19 بهمن 1403 - 23:54

کد خبر 800382

جمعه 19 بهمن 1403 - 20:27:27


«بازی را بکش»؛ میان کلیشه‌های تکراری و تلاش برای نوآوری


تسنیم/ سینمای ایران در سال‌های اخیر به سمت روایت‌های اجتماعی و جنایی حرکت کرده که اغلب بر پایه داستان‌های واقعی بنا شده‌اند. بازی را بکش نیز در این دسته قرار می‌گیرد.

امیرحسین مکاریانی؛ سینمای ایران در سال‌های اخیر به سمت روایت‌های اجتماعی و جنایی حرکت کرده که اغلب بر پایه داستان‌های واقعی بنا شده‌اند. بازی را بکش نیز در این دسته قرار می‌گیرد؛ فیلمی که با بهره‌گیری از یک ماجرای واقعی، تلاش دارد به مقوله شرط‌بندی در فوتبال ایران بپردازد، اما در اجرا میان کلیشه‌های آشنا و تلاش برای ارائه یک پیام اخلاقی گرفتار می‌شود.

داستانی با دو لحن متفاوت

فیلم در ابتدا با یک مسیر آشنا آغاز می‌شود: قتلی در زمین فوتبال که در ادامه پای دادگاه، خانواده مقتول و مسئله رضایت را به میان می‌کشد. این فرمول که بارها در سینمای ایران تکرار شده، در بازی را بکش نیز به‌عنوان نقطه شروع انتخاب شده است. لحظه‌ای که قتل رخ می‌دهد، شاید در نگاه اول جذاب باشد، اما روند پیشبرد داستان تا دادگاه چندان غافلگیرکننده یا تازه نیست. ما با همان روایت‌های همیشگی مواجه هستیم؛ خانواده‌ای که برای گرفتن رضایت تحت فشار قرار می‌گیرد، احساسات متضاد شخصیت‌ها و کشمکش‌هایی که نمونه‌های آن را بارها در فیلم‌های اجتماعی ایران دیده‌ایم.

اما فیلم از میانه راه تلاش می‌کند مسیر خود را تغییر دهد. قتل دیگر تنها یک حادثه فردی نیست، بلکه پای یک مافیای گسترده‌تر در میان است. ورود موضوع شرط‌بندی به روایت، نقطه‌ای است که فیلم را از مسیر متداول خود خارج می‌کند و به آن بُعدی تازه می‌بخشد. این تغییر جهت، در نگاه اول، می‌توانست یک نقطه قوت باشد، اما مشکل اینجاست که فیلم در حفظ ریتم خود دچار مشکل می‌شود. از لحظه‌ای که قتل به یک پرونده فساد در فوتبال گره می‌خورد، فیلم از یک درام جنایی تبدیل به یک اثر افشاگرانه می‌شود که در برخی لحظات بیش از آنکه درگیر روایت باشد، به شعار دادن تمایل پیدا می‌کند.

جشنواره فیلم فجر ,

مشکلات در اجرا و عدم تعادل در روایت

یکی از ضعف‌های فیلم، عدم انسجام در لحن روایی آن است. نیمه اول، یک درام اجتماعی با مایه‌های جنایی است که بر تنش‌های شخصی و خانوادگی تمرکز دارد. نیمه دوم، ناگهان به سراغ مفاهیمی همچون شرط‌بندی، فساد در ورزش و پشت‌پرده فوتبال ایران می‌رود. این تغییر لحن اگرچه به خودی خود بد نیست، اما فیلم موفق نمی‌شود میان این دو بخش پلی مناسب بزند.

علاوه بر این، ریتم روایت در جاهایی به‌شدت کند می‌شود. برخی صحنه‌ها بیش از حد طولانی هستند و برخی دیگر بدون پرداخت کافی کنار گذاشته می‌شوند. مثلاً وقتی شخصیت موسی در مسیر کشف حقیقت قرار می‌گیرد، فیلم به‌جای آنکه به تعلیق داستانی تکیه کند، به توضیح و دیالوگ‌های مستقیم روی می‌آورد که از تأثیرگذاری آن کم می‌کند.

بازی‌ها و نمادپردازی در فیلم

در میان بازیگران، محسن کیایی که علاوه بر تهیه‌کنندگی، در فیلم نیز نقش‌آفرینی کرده، توانسته شخصیت موسی را با پیچیدگی‌های لازم ارائه دهد. هدی زین‌العابدین نیز در قالب شخصیتی که درگیر بحران است، عملکرد خوبی دارد. اما برخی شخصیت‌های دیگر به‌ویژه در نیمه دوم، در حد تیپ باقی می‌مانند و پرداخت عمیقی دریافت نمی‌کنند.

یکی از نکات مثبت فیلم، استفاده از برخی نمادپردازی‌های تصویری است. برای مثال، صحنه‌ای که موسی در زمین فوتبالی گل‌آلود بازی می‌کند، استعاره‌ای از وضعیت او در دل فساد و بحران است. این تصاویر، هرچند اندک، اما از جمله لحظات تأثیرگذار فیلم محسوب می‌شوند.

فیلم با یک پایان شوکه‌کننده همراه است؛ پایانی که تلخی آن در ذهن مخاطب باقی می‌ماند. اما این تلخی بیش از آنکه نتیجه‌ای منطقی از مسیر داستان باشد، به نظر می‌رسد که برای ایجاد یک ضربه احساسی انتخاب شده است. درواقع، فیلم به‌جای آنکه راه‌حلی برای پرسش‌های مطرح‌شده ارائه دهد، صرفاً تلاش می‌کند با یک پایان غیرمنتظره، اثرگذاری خود را حفظ کند.

بازی را بکش فیلمی است که در نیمه اول خود گرفتار کلیشه‌های سینمای اجتماعی ایران می‌شود و در نیمه دوم تلاش دارد مسیری متفاوت را طی کند. هرچند ورود به مقوله شرط‌بندی در فوتبال و فساد ورزشی می‌توانست نقطه قوتی برای فیلم باشد، اما روایت ناپایدار و افتادن در دام شعارهای اخلاقی، از تأثیرگذاری آن کاسته است. بازی‌های خوب برخی از بازیگران و لحظات نمادین فیلم، نقاط قوتی هستند که نمی‌توان نادیده گرفت، اما در نهایت، این فیلم بیش از آنکه یک روایت منسجم و جذاب باشد، مجموعه‌ای از ایده‌های خوب اما ناتمام است.


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط