دوشنبه 22 بهمن 1403 - 03:14

کد خبر 802036

یک‌شنبه 21 بهمن 1403 - 09:30:00


سرمقاله اعتماد/ انحراف ساختاری و تامین امنیت عاطفی


اعتماد/ «انحراف ساختاری و تامین امنیت عاطفی» عنوان یادداشت روز در روزنامه اعتماد به قلم محمد ملاکی است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

پدیده «انحراف ساختاری» که بخش اعظم آن انحرافات اجتماعی، یعنی کجروی و تخطی از ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی را در بر می‌گیرد در طول تاریخ زندگی اجتماعی بشر وجود داشته و آموزش و پرورش به تنهایی قادر به پیشگیری از این پدیده نبوده و نخواهد بود و به تعبیر «دورکیم» «تصویر وجود جامعه‏‌ای عاری از آن محال است». لذا می‌توان معضل انحرافات اجتماعی را هم به عنوان یک مساله اجتماعی و هم به مثابه یک مساله امنیتی، آن هم از نوع امنیت عاطفی بررسی کرد. مع‌الوصف این نکته را باید در نظر داشت که در گذشته، شکستن نظم اجتماعی و انحراف از هنجارها، در جوامع سنتی به ندرت اتفاق می‏افتاد و اقوام و قبایل بر حسب سنت‏ها و عرف جامعه از هنجارهای فرهنگی تبعیت می‌کردند. این جوامع در یک نوع تعادل سنتی به سر می‏بردند و با انحراف اجتماعی به عنوان یک مساله اجتماعی مواجه نبودند. امروزه مشکل اساسی همین جوامع سنتی هستند که موجبات انحرافات اجتماعی را به وجود می‌آورند و بعضا آموزش و پرورش را نهادی ناکارآمد می‌پندارند.در صورتی که از جمله کارکردهای عمده هر نظام فرهنگی نیز امنیت‌بخشی به زندگی اجتماعی و تداوم آن، تکوین هویت اجتماعی و ایجاد و حفظ همبستگی است.لذا این پرسش مطرح می‌شود که چه عاملی باعث شده جوامع سنتی که خود بازدارنده انحرافات اجتماعی بوده‌اند اکنون نقش محوری در رفتارهای کجروانه و ناهمنوا با ارزش‌های اجتماعی دارند؟ در پاسخ به این پرسش اساسی می‌توان به نقش مدرنیته به معنای تغییرات ساختاری، فرهنگی و اجتماعی اشاره کرد که از قرن 18 و 19 به بعد در جوامع غربی آغاز شد و به تدریج به دیگر نقاط جهان نیز سرایت کرد. این تغییرات شامل پیشرفت‌های علمی، صنعتی و اقتصادی، تغییرات در ساختار خانواده و نقش‌های اجتماعی و تحول در نظام‌های سیاسی و فرهنگی به وجود آورد که از مهم‌ترین تغییرات ساختاری می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد.
 1- تغییر هنجارها و ارزش‌ها:   با ورود مدرنیته، هنجارهای سنتی و ارزش‌های اجتماعی تحت تاثیر قرار می‌گیرند. این تغییرات ممکن است منجر به سردرگمی و تضاد میان نسل‌ها شود و در نتیجه با کاهش پایبندی به اصول اخلاقی و اجتماعی انحرافات اجتماعی مانند جرم و بزهکاری افزایش پیدا کند.
 2- فردگرایی:  یکی از ویژگی‌های مدرنیته، ترویج فردگرایی است. این امر می‌تواند به تضعیف پیوندهای اجتماعی و خانوادگی منجر شود. وقتی افراد بیشتر به خود و نیازهای فردی خود توجه کنند، احتمال انزوا و اختلالات اجتماعی افزایش می‌یابد.
 3- تکنولوژیک شدن زندگی:  پیشرفت‌های تکنولوژیک و توسعه شبکه‌های اجتماعی می‌تواند به بروز رفتارهای انحرافی مانند اعتیاد به اینترنت، خشونت‌های سایبری و سایر اشکال ضد اجتماعی منجر شود. افراد ممکن است کمتر با محیط واقعی خود ارتباط برقرار کنند و بیشتر به فضای مجازی و تعاملات آنلاین روی آورند.
 4- فاصله طبقاتی و نابرابری اقتصادی:  مدرنیته ممکن است به ایجاد نابرابری‌های اقتصادی و اجتماعی منجر شود. این نابرابری‌ها می‌توانند احساس ناامنی و ناامیدی را در گروه‌های خاصی از جامعه ایجاد کنند و در نتیجه موجب بروز انحرافات اجتماعی مانند شورش‌ها، بزهکاری و فعالیت‌های مجرمانه شوند.
 5- فرهنگ مصرف‌گرایی:  با گسترش اقتصاد بازار و فرهنگ مصرف‌گرایی، افراد به دنبال رضایتمندی فوری می‌روند. این نگرش ممکن است فرد را به سمت رفتارهای ضد اجتماعی سوق دهد، به ویژه وقتی که اهداف و ارزش‌های اجتماعی در این زمینه کنار گذاشته شوند.
6- گسست اجتماعی:  مدرنیته می‌تواند به گسست‌های اجتماعی منجر شود. تغییرات سریع و ناگهانی در نظام‌ها و ساختارهای اجتماعی ممکن است منجر به احساس بی‌ثباتی و عدم امنیت در میان افراد شود که خود می‌تواند به بروز رفتارهای انحرافی منجر شود.
 7- تغییر در هویت فرهنگی:  ورود مدرنیته و فرهنگ‌های جهانی باعث از بین رفتن یا تغییر هویت‌های محلی و فرهنگی می‌شود. این تغییرات می‌توانند به انحرافات اجتماعی و رفتارهای هنجارگریز بینجامند، به ویژه در جوامعی که با هویت فرهنگی و اجتماعی خود در تقابلند. به‌طور کلی مدرنیته می‌تواند به عنوان یک مولفه موثر در بروز انحرافات اجتماعی عمل کند، اما همچنین می‌تواند زمینه‌ای برای تحول مثبت و ایجاد تغییرات اجتماعی پایدار باشد، اگر به درستی مدیریت شود. در جامعه ما نیز با توجه به ارزش‌های دینی، اخلاقی، فرهنگی و اجتماعی و ساختار جمعیتی بسیار جوان جامعه و وجود مشکلات عدیده اقتصادی، انحرافات به عنوان یکی از بغرنج‌ترین و پیچیده‌ترین مسائل اجتماعی است که موجب جریحه‌دار ساختن وجدان جمعی و چالش امنیت اخلاقی و اجتماعی شده است، به‌طوری که شاهد نگـرانی عمـده نخبـگان سیـاسی و علـمی جامعه هستیم. چنانچه اخلاق و ارزش‌های اجتماعی را هسته اساسی نظم اجتماعی بدانیم، انحرافات اجتماعی به مفهوم رفتاری که به‌طور مستمر برخلاف ارزش‌ها و هنجارهای اجتماعی عمل می‌کند، آسیبی اجتماعی تلقی می‌شود که نتیجه قطعی و مسلم آن، سلب امنیت اخلاقی و اجتماعی است. علاوه بر این، انحراف ساختاری و تامین امنیت عاطفی دو مفهوم مرتبط هستند که می‌توانند بر کیفیت زندگی افراد، به‌ویژه در زمینه‌های اجتماعی و آموزشی تاثیرگذار باشند. 
1- انحراف ساختاری : در بسیاری از انقلابات رخ می‌دهد و چنانچه پیشگیری یا اصلاح نشود منجر به نظام‌های توتالیتر می‌شود. انحراف ساختاری به نوآوری مشکلات و نقایص در ساختارهای انسانی و اجتماعی اشاره دارد که مانع از عملکرد صحیح سیستم‌ها می‌شوند. این انحرافات می‌توانند به دلیل عدم هماهنگی بین سیاست‌ها، نهادها و زیرساخت‌های موجود یا به دلیل فقدان برنامه‌های موثر پدید آیند که در مورد تامین امنیت عاطفی، انحرافات ساختاری معمولا به شکل زیر می‌تواند بروز یابد: 
عدم شفافیت در نقش‌ها و مسوولیت‌ها: در نهادهای آموزشی، اگر نقش معلمان، مشاوران و مدیران به وضوح مشخص نباشد، این مورد می‌تواند به عدم پاسخگویی در تامین احساس امنیت عاطفی دانش‌آموزان منجر شود، نمونه بارز آن نقش مربیان پرورشی در مدارس که علاوه بر فصلی و مناسبتی بودن، در کمبود نیروی انسانی نیز موثر است. 
نقص در سیاستگذاری‌ها: عدم وجود سیاست‌های کارا در راستای امنیت عاطفی می‌تواند به ایجاد فضاهای نامناسب در مدارس و محیط‌های اجتماعی منجر شود.به عنوان مثال حراج اموال عمومی در قالب مولد‌سازی که از آن برداشت نادرست در جهت مسکنی برای درد استفاده شده و الا اصل مولد‌سازی اگر مبنا نو به نو شدن باشد از اهمیت بالایی برخوردار است.
2-  تامین امنیت عاطفی:  تامین امنیت عاطفی به معنای فراهم کردن یک محیط امن، حمایتگر و بدون قضاوت است که در آن افراد می‌توانند احساسات و نیازهای خود را به راحتی ابراز کنند. این امنیت به تقویت روحیه و افزایش بهره‌وری افراد، به ویژه در محیط‌های آموزشی کمک می‌کند.
3-  ارتباط انحراف ساختاری و تامین امنیت عاطفی- تاثیر بر سلامت روان: زمانی که ساختارهای اجتماعی و آموزشی انحراف دارند، افراد ممکن است احساس اضطراب، سردرگمی و تنهایی کنند. این وضعیت می‌تواند به ضعف امنیت عاطفی منجر شود.
نقص در حمایت اجتماعی: انحراف در ساختارها می‌تواند به فقدان حمایت اجتماعی کافی برای دانش‌آموزان و اعضای جامعه منجر شود. در نتیجه احساس شیء‌گشتگی و ناامنی عاطفی افزایش می‌یابد.
فشار رقابتی: سیستم‌های آموزشی که بر نتایج و نمرات تاکید می‌کنند و به عواطف و احساسات اهمیت نمی‌دهند، می‌توانند فشارهای غیرضروری بر دانش‌آموزان وارد کنند. این فشار می‌تواند به کاهش امنیت عاطفی و احساس ناکارآمدی منجر شود. برای بهبود تامین امنیت عاطفی و کاهش انحرافات ساختاری می‌توان از آموزش و پرورش شروع کرد که نقش سرمایه‌سازی را برعهده دارد، چراکه انحراف ساختاری و تامین امنیت عاطفی دو جنبه اساسی از زندگی اجتماعی هستند که باید به‌طور همزمان مورد توجه قرار گیرند. با اصلاح ساختارها و ایجاد فضاهای امن و حمایتگر و کاربست 5 رویکرد نوین می‌توان به بهبود کیفیت زندگی افراد و افزایش امنیت عاطفی آنها دست یافت.
٭کاربست نخبگان و کارشناسان متخصص در حوزه تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی 
٭آموزش و توانمندسازی معلمان: بهبود مهارت‌های بین‌فردی و عاطفی معلمان می‌تواند به ایجاد محیط‌های حمایتگر کمک کند.
٭توسعه سیاست‌های جامع: ایجاد سیاست‌های جامع و منعطف که به نیازهای عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان توجه داشته باشد، می‌تواند به رفع نقایص ساختاری کمک کند.
٭ایجاد فرهنگ گفت‌وگو: تشویق به برقراری ارتباطات باز و شفاف بین دانش‌آموزان، معلمان و خانواده‌ها می‌تواند به احساس امنیت عاطفی بیشتر کمک کند.
٭توجه به تنوع: در نظر گرفتن تفاوت‌های فردی و فرهنگی در محیط‌های آموزشی و ایجاد فضاهایی برای بیان احساسات می‌تواند به کاهش انحرافات ساختاری کمک کند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط