سه‌شنبه 07 اسفند 1403 - 03:15

کد خبر 820486

دوشنبه 06 اسفند 1403 - 23:35:00


ریاست جمهوری امپراتور گرایانه؛ نگاهی به کارنامه یک ماهه ترامپ


اطلاعات/متن پیش رو در اطلاعات منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

ترامپ در پی جلب توجه بوده و هست و خواهد بود. در یک ماه گذشته او به معنای دقیق کلمه،آنچنان توجهات مردم آمریکا و جهان را جلب کرده که معادلی ندارد.

سید محمد کاظم سجاد پور| یک ماه از ریاست جمهوری ترامپ و استقرار  او در کاخ سفید به عنوان چهل و هفتمین رئیس جمهوری آمریکا گذشت، جامعه تحلیلگران در نقاط مختلف دنیا معمولاً ۱۰۰ روزگی ریاست جمهوری افراد مستقر در کاخ سفید، به تجزیه و تحلیل عملکرد رئیس جمهور جدید می‌پردازند. اما سروصدایی که دونالد ترامپ در یک ماه گذشته در آمریکا و جهان ایجاد کرده، تحلیلگران را برآن داشته که در یک ماهگی حضور مجدد او درکاخ سفید، عملکرد او و تیم همراهش را مورد ارزیابی قرار دهند و این خود نشانه‌ای از متمایز بودن ترامپ با دیگر روسای جمهوری آمریکا می‌باشد. 

حتی باید تأکید کرد که ترامپ دور دوم با ترامپ دور اول یعنی فاصله سال‌های ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰، متمایز است. به هر حال این پرسش مطرح است که این یک ماه چگونه قابل ارزیابی می‌باشد و این یک ماه در مورد چگونگی روند سال‌هایی که از ریاست جمهوری او در پیش است چه نشانه‌هایی را به نمایش می‌گذارد؟

در پاسخ باید گفت: «توجه جلب کردن گرایی»، «تغییر گرایی در جهت‌گیری‌های بین‌المللی» و «تحول گرایی در ساختار و سازه اداری داخلی» پدیده‌های قابل عنایتی می‌باشند. ترامپ در پی جلب توجه بوده و هست و خواهد بود. در یک ماه گذشته او به معنای دقیق کلمه،آنچنان توجهات مردم آمریکا و جهان را جلب کرده که معادلی ندارد. ترامپ با موضع‌گیری های غیرمتعارف و پیشنهادهای غیرطبیعی، از لزوم باز پس گیری کنترل کانال پاناما گرفته و تملک نوار غزه توسط آمریکا و از لزوم واگذاری گرینلند به آمریکا توسط دانمارک گرفته تا کانادا را ایالت پنجاه و یکم آمریکا انگاشتن، همه و همه در یک کلمه خلاصه می‌شود؛ او توانسته جلب توجه کند. 

جلب توجه از نظر ترامپ، در ذات خود، قدرت‌زاست. قدرت گرفتن افراد شاخص سیاسی، در گرو میزان توجهی که می‌توانند جلب کنند، قرار دارد. عبارتی در زبان معاصر برخی از سیاستمداران و سیاست‌شناسان آمریکای وارد شده که در خور اهمیت می‌باشد و آن اینکه «توجه جلب کردن، خود، قدرت است» هر چند که اولاً‌ هزینه‌های سیاسی این جلب توجه کردن‌ها بسیار بالاست و ثانیاً، تمایلات نهفته سیاستمدارانی چون ترامپ را روشن می‌کند، اما همین که حرف‌ها و سخنان ترامپ، توجه جلب می‌کند، برای او  به خودی خود، از اصالت برخوردار است.

توجه گرایی یکی از ویژگی‌های بارز سال‌های آینده ترامپ خواهد بود. اما صرفاً این توجه‌گرای نیست. ترامپ تغییر گراست. سیاست آمریکا در قضیه اوکراین، واقعاً تغییر پیدا کرده است. شکاف‌های ناشی از تغییرات وی در سیاست خارجی، مخصوصاً در اروپا و بین متحدان آمریکا در آن قاره، حائز اهمیت می‌باشد. از طنزهای تاریخ دیپلماسی چندجانبه در سازمان ملل آن است که در پایان سومین سال جنگ اوکراین، گروه غرب، دو قطعنامه به شورای امنیت پیشنهاد کرده است.

 یکی از آنها قطعنامه اروپائی‌هاست و دیگری از آن دولت ترامپ که در متن قطع‌نامه پیشنهادی دولت او ارجاعی به تجاوز روسیه به اوکراین نیست و آمریکا و روسیه، به طرز شگفت انگیزی در حال رسیدن به مواضع مشترک‌اند.

برای برخی از کارشناسان امور بین‌الملل تردیدی نیست که ترجیح ترامپ بازگشت به سیاست امپراتوری و هماهنگ کردن و مصالحه با دیگر امپراتوری‌هاست. برخی ذهنیت او را سازش با یک امپراتور یعنی پوتین و برخی با دو امپراتوری یعنی «شی چین» و «پوتین روسیه» را ارزیابی می‌کنند. به هر حال تغییرگرانی در لفظ و عمل سیاست خارجی ترامپ  ادامه خواهد یافت.

اما آنچه بیش از هر موضوع دیگری در خور اهمیت است تحولات داخلی آمریکا و نقش ترامپ و دولت او در این تحولات می‌باشد. آن قدر در یک ماه گذشته، دگرگونی اداری و سازمانی در آمریکا توسط ترامپ ایجاد شده که به کار بردن واژه انقلاب درونی، اغراق نخواهد بود. از نظر عده‌ای، ضدانقلابی توسط ترامپ علیه ارزش‌ها و نهادهای دموکراتیک این کشور در این ۳۰ روزه انجام گرفته که معادلی در تاریخ آمریکا ندارد.

ترامپ فقط یک دولت نیست؛ یک نهضت و جنبش اجتماعی است که در ظرف یک ماهی که به قدرت رسیده، زلزله‌ای در ارکان نظام سنتی و جا افتاده سیاسی و اداری آمریکا راه‌انداخته که اثرات آن عمیق خواهد بود.

در مورد این تحول داخلی باید گفت که اولاً مجموعه تصمیمات، سخنان و رفتار ترامپ، حرکت کردن به سمت ریاست جمهوری امپراتورگرایانه است. این بدان معنی می‌باشد که به سایر نهادهای حاکمیتی آمریکا، مخصوصاً نهاد قانون‌گذاری و کنگره اعتنائی نمی‌شود. دوم، آنکه اداره امور نه براساس قوانین، بلکه براساس بخشنامه‌ها و دستورالعمل‌های صادره از ریاست جمهوری خواهد بود. سوم آنکه وفاداری فردی به ریاست جمهوری عمده‌ترین شاخصه انتصاب به مشاغل حساس است و چهارم آنکه تا سرحد امکان، نهادهای نظارتی حذف و خنثی شوند. 

از بین بردن نهاد بازرسی  در ۱۳ دستگاه مهم در این راستاست و پنجم آنکه، دولت، کوچک و مقررات زدائی، گسترده خواهد شد. در همین مدت کوتاه عذر هزاران کارمند نهادهای فدرال خواسته شد. در یک کلام، آنچه که در برنامه بنیاد هریتیج با عنوان ۲۰۲۵ در بیش از ۹۰۰ صفحه تهیه شده و ترامپ در طول مبارزات انتخاباتی از آن فاصله گرفت، در این یک ماه، مو به مو اجرا شد و در آینده اجرا خواهد شد. بعلاوه طرح‌های «توسعه سیاست آمریکا اول» موسوم نیز دنبال شده و خواهد شد.هر آنچه گفته شد، در یک گزاره پژواک می‌یابد که ترامپ به سمت ریاست جمهوری امپراتورگرایانه در حرکت است،اما هیچگاه تمایلات امپراتورگرایانه و رویای امپراتور شدگی به راحتی پیش نرفته و نخواهد رفت. ترامپ راه دشواری در پیش دارد.


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط