چهارشنبه 08 اسفند 1403 - 00:03

کد خبر 821341

سه‌شنبه 07 اسفند 1403 - 22:30:00


نکاتی از برخوردهای سلیقه‌ای و قهری با سریال «تاسیان»/ دیگر هیچکس مست نمی‌شود!  


فیلم نیوز/ سریال «تاسیان» بعد از انتشار سه قسمت توقیف شد تا یک پروژه تاریخی دیگر قربانی برخوردهای سلیقه‌ای و قهری گروهی شود که برای اظهارنظر یا اعتراض درباره یک اثر حاضر نیستند اندکی تحمل و تأمل داشته باشند. در رابطه با توقیف «تاسیان»، آنچه بیشتر از همه مورد بی‌توجهی قرار گرفته، زحمات تیم پژوهش و تولید است و وقت و هزینه مخاطبانی که سه هفته متوالی پای تماشای این سریال نشسته‌اند. صحبت‌های اخیر تینا پاکروان؛ کارگردان سریال کاملا گویای این مسئله است که از ابتدا با طرح سریال مشکلی وجود نداشته و این توقیف ناگهانی، محصول واکنش‌های گروه‌هایی تندروست که نه به تنوع و تغییر اهمیتی می‌دهند و نه حاضرند با آثاری فراتر از الگوهای همیشگی و کلیشه‌های رایج روبه‌رو شوند؛ گروهی که حالا با صدور حکم توقیف این سریال گمان می‌کنند مشت محکمی بر عوامل تحریف تاریخ ایران زده‌اند!

 سریال «تاسیان» بعد از پخش سه قسمت توقیف شد.
یک) توقیف «تاسیان» بعد از انتشار سه قسمت، یادآور ماجرای عجیب سریال «سرزمین کهن» است. سال 1392 بعد از اینکه قسمت سوم سریال «سرزمین کهن» پخش شد، به خاطر یکی از دیالوگ‌های شخصیت اردکانی، بختیاری‌ها با پلاکارد و شعارنوشته آمدند بیرون و معترض شدند که کمال تبریزی، کارگردان سریال به بختیاری‌ها توهین کرده است. آن زمان هرچقدر کارگردان و عوامل تولید توضیح داده‌اند که چنین قصدی نداشته‌اند و اگر معترضین اجازه دهند سریال پیش برود متوجه اصل قضیه خواهند شد، کسی گوشش بدهکار نبود. مدیران تلویزیون به جای اینکه پشت کارگردان بایستند و از اثری که این‌همه برایش وقت و انرژی صرف شده دفاع کنند، با معترضین همراه شدند. حتی ذره‌ای فکر نکردند تبریزی که دست‌پروده سینمای بعد از انقلاب است، طبیعتا نمی‌آید یکی از اقوام کشورش را منفی نشان دهد و می‌داند چطور باید مسائل را کنار هم قرار دهد تا هم معنای مدنظرش منتقل شود و هم به کسی آسیبی نرسد. رئیس صداوسیما برای دلجویی از معترضان سریال را متوقف کرد و لباس بختیاری پوشید و همراهشان رقصد تا از دلشان دربیاورد. سال 1402 «سرزمین مادری» بعد از ده سال روی آنتن رفت. مخاطبان ماجراهای بعد از قسمت سوم را تماشا کردند و فهمیدند از اول هم هیچ توهینی درکار نبوده و اگر فقط یک مقدار صبر می‌کردند کار به توقیف ده ساله نمی‌کشید. نتیجه این شد که مخاطبان ده سال از تماشای ادامه سریال محروم شدند و نتیجه تلاش‌های بازیگرانی که می‌توانستند به واسطه نقش‌آفرینی در این سریال جایگاهی به دست بیاورند، برباد رفت. هیچ‌کس هم پاسخی برای این نداشت که واقعا نمی‌شد به جای اینهمه دادوقال و اعتراض، کمی صبر کرد و اجازه داد سریال پیش برود و حرفش را بزند و بعد اگر باب میل نبود جلوش گرفته شود؟

 پوشش و حجاب مهسا حجازی در سریال «تاسیان» از جمله موارد مورد مناقشه هست.
دو )حالا «تاسیان» هم مثل «سرزمین کهن»، گرفتار همین رفتارهای سلیقه‌ای است. عده‌ای معترضند که چرا دوران پیش از انقلاب تا این حد جذاب به تصویر کشیده شده؟ چرا ساواک بی‌رحم نیست و شکنجه نمی‌کند و ناخن نمی‌کشد؟ و چرا لباس‌ها قشنگ است و مراسم رقص وجود دارد و مشروب‌خواری ترویج می‌شود و چراهای دیگری که همه‌شان حاکی از واکنش‌های سلیقه‌ای است؛ واکنش‌هایی برخاسته از تفکری قهری و بدون تحمل و اندکی تأمل.

 «تاسیان» دو مین تجربه سریال سازی تینا پاکروان است که داستانش در بستر تاریخ معاصر روایت می‌شود.
سه ) تینا پاکروان از دهه هفتاد وارد سینما شده و کنار دست کارگردان‌های بزرگ زیادی فعالیت داشته و دست‌کم می‌داند در چه کشوری سریال می‌سازد و مواجهه‌اش با مسائل تاریخی باید چه سمت‌وسویی داشته باشد. از فرهنگی بیگانه با چشمانی بسته وارد عرصه سریال‌سازی نشده. سال‌ها از همکاری با مسعود کیمیایی و بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی درس گرفته و در سریال‌های تاریخی به کارگردانی محمدرضا ورزی و ضیاءالدین دری که از نظر صداوسیما به اصطلاح تراز بوده است فعالیت کرده. پاکروان قطعا به حساسیت‌ها آگاه است و با علم به همه این ضوابط وارد عمل شده است. بنابراین قطعا چنین کارگردانی نمی‌آید سریالی بسازد که در آن ساواک سفید نشان داده شود و به مخاطبان اینطور القا کند که زمان شاه همه‌چیز گل‌وبلبل بوده و مردم ایران الکی انقلاب کرده‌اند. در قسمت‌های ابتدایی تمرکز سریال روی طبقات مرفه جامعه است؛ خانواده مردی کارخانه‌دار که با سران نظام بده‌بستان‌هایی دارد و به فکر بالا بردن منافعش است. دختر چنین شخصیتی نباید خوش‌پوش به نظر برسد؟ در مهمانی‌هایش مشروب سرو نمی‌شود و مراسم رقص وجود ندارد؟ قطعا اگر چنین دختری را با روسری و پوشش متداول زن‌های طبقه متوسط نمایش می‌داد باید معترض می‌شدیم که واقعیت‌ها را ندیده است. به قول پاکروان مگر می‌شود نشان داد مردی از این طبقه با این طرز فکر، سر صلات ظهر وضو بگیرد و نماز بخواند؟ طبیعتا باید زندگی چنین فردی با سایرین متفاوت باشد و اتفاقا با همین رنگ و لعاب هم نمایش داده شود تا در مقایسه‌اش با سایر مردم تفاوت‌ها آشکار شود. واقعا چه چیزی مورد اعتراض است؟
چهار ) مشکل اصلی زمانی پیش می‌آید که انتظار می‌رود همه کارگردان‌ها با یک تفکر خاص و با الگویی از پیش تعیین شده پیش بروند و فیلم و سریال بسازند؛ الگوهایی که «معمای شاه‌‌»‌ها و «کلاه‌پهلوی»‌ها و سریال‌های سری‌دوزی‌شده‌ی دهه فجر تلویزیون از آن بیرون آمده‌اند. الگویی که از همان رویکرد خوب‌ها و بدهای روی تخته سیاه دوران مدرسه وام گرفته شده؛ اینکه همه باید یا سفید باشند یا سیاه مطلق. هیچ‌کس حق ندارد حتی فکرش را بکند که این فرمول اندکی تغییر کند و جزئیات دیگری هم به آن اضافه یا از آن کم شود. دقیقا به همین دلیل است که دیگر کسی برای سریال‌های تلویزیونی یا سینمایی‌هایی از این دست تره هم خرد نمی‌کند. به همین دلیل است که سریالی مثل «معمای شاه» با آنهمه بودجه و هزینه ساخته می‌شود و به جای کوچکترین اثرگذاری، به کاریکاتوری خنده‌دار تبدیل می‌شود که نه تنها نسل جدید که نسل خود انقلاب هم به آن می‌خندند. معلوم نیست مدافعان این دیدگاه غالبی تا چه زمانی قرار است روی همان منوال قدیمی پیش بروند. پس کی قرار است در ایران سریال‌های تاریخی با شخصیت‌های پیچیده‌ای هم داشته باشیم؛ شخصیت‌هایی که می‌توانسته‌اند بزنند بکشند و نابود کنند، اما در عین‌حال عاشق هم باشند و روابطی صمیمانه با همسر و فرزندانشان هم داشته باشند. چرا نمی‌توانیم باور کنیم شاید بین اعضای ساواک هم فردی عاشق وجود داشته؟ شاید فردی به خاطر عشق وارد ساواک شده باشد و بعدتر پشیمان شده یا حتی به سمت شکنجه کردن دیگران هم پیش رفته باشد. کجای این قابل باور نیست؟ چرا اجازه نمی‌دهیم کارگردانی که اتفاقا از دل همان سریال‌های ساخته شده براساس الگوهای غالبی بیرون آمده، به‌جای دست گذاشتن روی کلیشه‌ها، پازلی را با قطعاتی جدیدتر و متفاوت‌تر ارائه کند؟ ما که می‌دانیم نتیجه همانی می‌شود که باید. با شناختی که از تینا پاکروان و پیشینه‌اش داریم خوب می‌دانیم نهایتا قرار نیست چوبی لای چرخ انقلاب بگذارد پس چرا اجازه نمی‌دهیم ماجراها پیش برود و پازل تکمیل شود و وقتی تکلیف سیاه‌ها وسفیدها روشن شد، آنوقت درباره‌اش نتیجه بگیریم.
پنج ) چند روز اخیر عده‌ای در توئیتر و اینستاگرام علیه سریال شوریده‌اند و از تحریف تاریخ و ترویج شراب‌خواری و رقص و بی‌حجابی صحبت به میان آورده‌اند. چند تا سریال پیش از انقلابی سراغ داریم که اثری از این موارد در آنها نباشد؟ در «کلاه پهلوی» و «معمای شاه» و سریال‌های تاریخی دیگر تلویزیون سرمایه‌دارها و ساواکی‌ها مشروب نمی‌خوردند؟ اصلا قبل از انقلاب که هیچ. همین حالا مگر در سریال‌های «زخم کاری» و «ازازیل» و «پوست شیر» و «گردن‌زنی» و … شاهد چنین مواردی نیستیم؟ مشکل اصلی فقط «تاسیان» است که در جمع سرمایه‌دارها و ساواکی‌ها شراب‌خواری را نمایش می‌دهد؟ درباره واقعی بودن پوشش و استفاده از کلاه‌گیس هم که این مسیر در خود تلویزیون هموار شده بود. اولین‌بار در سریال «نفس» بود که برای باورپذیر شدن حضور زنان در خیابان‌های پیش از انقلاب از کلاه‌گیس استفاده شد. حالا چه اتفاق جدیدی افتاده است؟ اگر در سریال «گاندو» خانمی با کلاه‌گیس ظاهر شود مشکلی پیش نمی‌آید و در «تاسیان» تبدیل می‌شود به ترویج بدحجابی؟

 باید منتظر ماند و دید مشکل «تاسیان» چه زمانی حل می‌شود.
شش) همه می‌دانیم که بالاخره مشکل «تاسیان» حل می‌شود و این سریال در اختیار مخاطبان قرار می‌گیرد و تا قسمت آخر هم دیده می‌شود. همه هم می‌دانیم ماجرای توقیف و اینطور مسائل فقط باعث می‌شود توجه مخاطبان بیشتر از قبل به سریال جلب شود و مخاطبانش چندین برابر بالاتر رود. چندبار دیگر باید چنین مسائلی را تجربه کرد؟ کی قرار است متوجه شوند که دیگر زمان این‌جور برخوردهای سلیقه‌ای گذشته و توقیف و حذف و این‌جور واکنش‌ها جواب نمی‌دهد؟
سریال «تاسیان» از جمله محصولات اختصاصی پلتفرم «فیلیمو» است که بعد از گذشت سه قسمت دستور توقیف آن صادر شد و قسمت چهارم آن جمعه هفته به احتمال فراوان منتشر نخواهد شد.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط