پنج‌شنبه 16 اسفند 1403 - 17:04

کد خبر 831586

پنج‌شنبه 16 اسفند 1403 - 13:27:46


شرایط استقلال و آینده‌ پیش‌ رو؛ هواداران امیدوار باشند؟


طرفداری/اینکه ملاک انتخاب سرمربی، تماماً رزومه و اتکا به فهرست عناوین قهرمانی‌‌اش باشد، امر موجه‌ای نیست. باتوجه به شرایط باشگاه‌ها و سطح حرفه‌ای بودن‌شان به ویژه آن دسته که با مشکلات سیاسی، تحریمی و زیرساخت‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند، این شاخص باید در اولویت‌های بعدی مدیران قرار گیرد.
موضوعی که باشگاه‌های ایرانی به ویژه استقلال در سال‌های اخیر به آن بی‌توجه بودند. مربیانی که از حیث تاکتیک و رزومه خوب هستند ولی برای کار در ایران به چشم یک فرصت و کسب درآمد می‌نگرند تا موفقیت باشگاه و پیاده‌سازی ایده‌ها. 
ویلموتس و موسیمانه این مدلی بودند. در تاریخ معاصر فوتبال ما تا زیاد هستند از این دست پروژه‌ها. این دست مربیان از همان ابتدا بنای ماندن نداشتند و هنگام عقد قرارداد سر مدیرانِ نابلد باشگاه‌ها کلاه می‌گذاشتند. متأسفانه باشگاه‌ها هم چوب را می‌خوردند و هم پیاز را. 
به نمونه‌های ناموفق اشاره کردم. اما بد نیست به یک نمونه‌ی موفق هم اشاره کنم. شروع قرارداد پرسپولیس با برانکو. او هم دلش با ایران بود و هم شرایط و محدودیت‌های کشور ما را درک می‌کرد و هم بخاطر هواداران پرسپولیس از تأخیر در پرداختی‌ها گله‌ای نداشت. استراماچونی هم باشگاه استقلال را دوست داشت و تا حدی تحمل کرد و از یک جایی به بعد تحمل بیش از حد سبب خدشه‌دار شدن کاریزمایش می‌شد به همین دلیل به رغم میل باطنی‌اش رفت. وگرنه به قصد رفتن نیامده بود. 
اما ویلموتس، موسیمانه (و حتی ماتزاری با آن همه افاده) مشخص بود که برای اخاذی و سواستفاده از موقعیت‌شان پیشنهاد سرمربی‌گری در ایران را پذیرفتند. آن‌ها پیشنهاد‌ کار در ایران را به مثابه لقمه چرب و نرمی به حساب می‌آوردند که بدون فعالیت به ثروت انبوه برسند. با رصد پرونده‌ها می‌توان گفت چنین رویه‌ای به یک عادت دامنه‌دار در میان این دست مربیان تبدیل شده بود.
نظریِ جویباری که دوشنبه شب در برنامه فوتبال برتر دعوت بود آگاهی خود را از چنین وضعیتی به اطلاع مردم رساند. اما باز زمانی که باشگاه در دو مرحله از این عارضه آسیب دیده بود. 
یکی در موضوع قرارداد موسیمانه، با علم بر اینکه می‌دانستند مربی وفاداری نیست و باشگاه قبلی‌اش را (الوحده) به همین شیوه ترک کرده بود و دوم سوزاندن زمانِ یک ماهه در مذاکرات طولانی با ماتزاری که در مورد او هم می‌دانستند مربی بد قلقی است. 
به توافق نرسیدن با ماتزاری و توافق صادقانه‌ بوژوویچ در دقیقه‌ی ۹۰ را باید «عدو شود سبب خیر» گفت. به گمانم بوژوویچ همان گزینه‌ای محسوب می‌شود که استقلال به دنبالش بود. و حالا که بر حسب اتفاق به یک فرصت ایده‌آل تبدیل شده باید با رفتاری حرفه‌ای او را حفظ نمود و خواسته‌های معقولِ وی را برای موفقیت در سال‌های آتی فراهم ساخت. 
با سکان‌دار شدن شریعتمداری بر هلدینگ و این چیدمان هیأت‌مدیره و خریدهای نیم‌فصل اسکواد استقلال جان تازه‌ای گرفته است. طبق ادعای چندباره‌ نظری جویباری در تلویزیون «بهتر هم می‌شود.» دستِ باز آن‌ها نشان می‌دهد این تیم برای موفقیت هیچ کم ندارد.
فقط می‌ماند مدیریت حاشیه‌ها و همین‌طور مسلط بودن بر احساسات و تعصبات که میثاقی در چند نوبت به طور مصداقی به مدیرعامل استقلال آن‌ها را گوشزد کرد. موضوعی که واقعاً توی ذوق می‌زد. مدیران و مربیان استقلال برای موفقیت از چنین گفتمانی باید پرهیز کنند.


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط