دوشنبه 20 اسفند 1403 - 01:06

کد خبر 835052

یک‌شنبه 19 اسفند 1403 - 18:12:00


پای ایران در میان است!


هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

 احمد زیدآبادی، روزنامه‌نگار و تحلیلگر سیاسی در کانال تلگرامی خود نوشت: «لی سونگ نمایندۀ چین در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی: “تأکید می‌کنیم آمریکا به عنوان عامل اصلی تخریب برجام، باید هرچه سریعتر گام‌های عملی برداشته، به تلاش‌های دیپلماتیک بین‌المللی بازگردد و با ایران وارد گفتگو شود.”

پیش از این دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آمادگی خود را برای گفتگو با جمهوری اسلامی اعلام کرده است. بنابراین، روی سخن مقام چینی به طور غیرمستقیم به سمت تهران است تا با آمریکا وارد گفتگو شود. روس‌ها هم به صراحت گفته‌اند که اختلافات ایران و آمریکا باید از طریق گفتگو و مذاکره حل شود.

سیاست “نفی مذاکره و گفتگو” بین دو کشور معمولاً در سطح جهان طرفداری ندارد و ظاهراً به همین دلیل، دولت ترامپ برای مذاکره با جمهوری اسلامی پیشقدم شده است تا از این جهت ایران را طرفِ “لجباز” در ماجرای تنش بین دو کشور نشان دهد و به انزوا بکشاند. این نکته‌ای است که رهبر جمهوری اسلامی نیز در سخنان روز شنبۀ خود به آن اشاره کرد. احتمالاً به همین علت، وی به جای نفی صریح مذاکره بر عدم تسلیم در برابر خواست آمریکا تأکید کرد.

به هر حال، حفظ سنگر “عدم مذاکره” در دنیای امروز بسیار سخت‌تر و پرهزینه‌تر از ورود به مذاکره است. به نظرم به زودی اجماعی جهانی دربارۀ ضرورت مذاکرۀ ایران و آمریکا شکل خواهد گرفت. همانطور که بارها تأکید کرده ام، مذاکره در دنیای سیاست صرفاً یک ابزار برای حل تخاصم است و به خودی خود معجزه‌ای نیست که کور کند یا شفا دهد.

اصلِ موضوع، چیزی است که دو طرف مذاکره روی میز می‌گذارند و تا مذاکره آغاز نشود، نمی‌توان به دقایق آن پی برد. تا این لحظه، هنوز آنچه آمریکا و ایران برای حل اختلافات بین خود از یکدیگر طلب می‌کنند، در هاله‌ای از ابهام قرار دارد.

بنابراین، تمام آنچه این روزها در رسانه‌ها و یا از زبان برخی افراد مطرح می‌شود، از دقت لازم برخوردار نیست.
واقعیت این است که خواست‌های طرف ایرانی از آمریکا ابهام بیشتری دارد. [دولت به معنای عام] هنوز مشخص نکرده‌اند که در چه شرایطی حاضرند از دایرۀ خصومت با ایالات متحده خارج شوند و در برابر رفع تحریم‌های اقتصادی کشور، چه امتیازات مشخصی ارائه دهند.

طرف آمریکایی نیز گرچه کمی صریح‌تر بوده اما هنوز چارچوب مشخصی را مطرح نکرده است. از فحوای کلام مقام‌های آمریکایی چنین برمی آید که آنان خواهان قطع کمک [دولت] به گروه‌های متحدش در خاورمیانه، ایجاد حد و مرزی برای برد موشک‌های بالستیک و برچیدن چرخۀ غنی‌سازی اورانیوم در ایران هستند. در مقابل، آنان ظاهراً حاضرند که تحریم‌های اقتصادی ایران را رفع کنند و راه سرمایه‌گذاری خارجی و تجارت آزاد ایران با دنیا را بگشایند.

جزئیاتِ هر کدام از این موارد اما روشن نیست. با این حال، ترامپ چنین معامله‌ای را برای هر دو طرف بسیار سودمند می‌داند و آن را بخصوص سبب جلوگیری از بروز جنگ و برخورد نظامی قلمداد می‌کند، حال آنکه برخی محافل داخلی ایران، آن را “خلع سلاح” و یا “تسلیم” ایران در برابر آمریکا توصیف می‌کنند.

ارزش سلاح چه از نوع متعارف و چه غیرمتعارف آن برای هر کشور، قدرت بازدارندگی آن از بروز جنگ و یا غلبۀ آن در صورت بروز جنگ است وگرنه کارکرد لازم را ندارد. برای من تا این لحظه مشخص نیست که آیا مقام‌های [دولتی] قدرت تسلیحاتی کشور را برای بازدارندگی در مقابل بروز جنگ، کافی و وافی می‌دانند و اطمینان دارند که در هر صورت جنگی در انتظار کشور نیست؟ یا اینکه جنگ را محتمل می‌دانند اما خود را طرف پیروز آن به شمار می‌آورند؟ یا اینکه شانس پیروزی را بالا نمی‌دانند و در عوض روی وارد کردن ضربه و آسیب متقابل شرط‌بندی می‌کنند؟

اینها پرسش‌هایی است که باید با بی‌طرفی علمی و دقت فراوان مورد بررسی قرار گیرند. داستان را نباید ساده فرض کرد. پای ایران در میان است.»


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط