شنبه 25 اسفند 1403 - 20:27

کد خبر 842090

شنبه 25 اسفند 1403 - 18:49:00


صدای ما به سردار مومنی نمی‌رسد


هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

محسن صالحی‌خواه| سه‌شنبه هفته گذشته در تجمع حامیان قانون حجاب مقابل مجلس، کلمه مردم را زیاد می‌شنیدم. مردم می‌خواهند این قانون اجرا شود. مردم خسته شدند. مردم آمدند اعتراض‌شان را نشان دهند. به راستی این مردم چه کسانی هستند؟ آن‌هایی که قائل به این رفتارهای تند هستند تنها مردم ایرانند؟ یا آن‌هایی که این افراد متخلف و هنجارشکن می‌خوانند هم مردم هستند؟
 
بگذارید اینطور بگویم، مشکل اصلی کشور ما شکاف‌هایی‌ است که بسیاری از درون حاکمیت به آن دامن می‌زنند. با تقسیم مردم به خوب و بد، نادیده گرفتن بدها به‌زعم خودشان و دادن حق به خوب‌ها برای اینکه امیال خود را در جامعه پیاده کنند. وقتی می‌گوییم مردم، یعنی یک کشور با ۸۶ میلیون جمعیت را در نظر گرفته‌ایم. کشوری که باید تا حد امکان برای زیست همه آن‌ها مناسب باشد.

سه‌شنبه، محمدتقی نقدعلی، نماینده خمینی‌شهر می‌گفت با توجه به اینکه قانون حجاب و عفاف بین مجلس، شورای نگهبان و مجمع تشخیص در رفت و آمد بوده، آن‌هایی که این قانون را زیر سوال می‌برند در واقع - به قول او - به نهادهای رسمی کشور توهین می‌کنند.
 
بگذارید یک سوال سخت طرح کنیم. اصلاً این نهادهای رسمی کشور چرا به این نتیجه رسیده‌اند که فکر کردند می‌توانند چنین قانونی را در جامعه ایران حاکم و چند دهه اشتباه اجبار حجاب را به شکلی دیگر تکرار کنند؟

اتفاقاً برخلاف آنچه نقدعلی می‌گوید، این جامعه است که اکنون در مقام پرسش قرار دارد. اقلیتی محض آن‌طور که می‌خواهد در پستو - با استفاده از اصل ۸۵ قانون اساسی - قانون می‌گذارد و هیچ نظر متفاوتی را برنمی‌تابد. زمانی هم که اعتراضی به این کار صورت می‌گیرد، می‌گویند قانون است.

وقتی به ناچار به خاطر تبعاتی که این قانون دارد جلوی آن گرفته می‌شود، همان گروه فکری می‌توانند نظرشان را ابراز کنند و البته وقتی تحصن می‌کنند با دلجویی اعضای مجلس نیز مواجه می‌شوند چراکه آن‌ها از عدم ابلاغ این شبه‌قانون ناراحت شده‌اند.

سوال سخت بعدی این باشد؛ همین امروز بر فرض محال دولت لایحه‌ای برای حل مسئله حجاب بر خلاف نظر این جماعت به مجلس بیاورد، این لایحه از درِ مجلس داخل می‌شود؟

نمی‌شود هر آنچه خواستیم را بدون توجه به عواقب و حقایق مصوب کنیم و نامش را بگذاریم قانون. اگر هر چه قانون است قداست دارد و جای خدشه بر آن نیست. آن‌هایی که مقابلش ایستادند قانون‌شکنی کردند. یا تبعیض میان سفیدپوستان و رنگین‌پوستان در آمریکا هم قانون بود. آیا همه این قوانین خوب است؟

پلیس در تجمع هفته گذشته هیچ برخوردی با معترضین نداشت. حتی برخلاف تجمع ششم بهمن میدان پاستور که قبل از آغاز تجمع افراد را به صورت لسانی متفرق می‌کردند، این بار خبری از این کار هم نبود. کوچکترین تذکری نمی‌دادند. آن‌ها در واقع مقابل مجلس مستقر بودند که امنیت این تجمع را تامین کنند.

چقدر خوب است که داریم به این نقطه می‌رسیم. اما این استاندارد دوگانه در برخورد با حق ابراز نظر سیاسی از طریق تجمعات آرام، تلخ است. مگر می‌شود بخش قابل توجهی از جامعه از این حق محروم باشد اما اقلیت پرسروصدا از آن برخوردار؟ می‌دانیم که آن‌ها مجوزی برای برگزاری این تجمعات ندارند.

به‌طور رسمی اعلام شده است که خبری از مجوز نیست. تصور کنیم معترضان به قانون حجاب بخواهند همین کار را بدون مجوز انجام دهند. مثل مهری طالبی‌دارستانی، چهره جنجالی این روزهای تجمعات مختلف در توئیتر فراخوان بدهند و مردم را دعوت کنند که برای اعتراض به شبه‌قانون در فلان روز و فلان ساعت مقابل مجلس جمع شوند. چند نفر از کسانی که برای شرکت در این تجمع می‌آیند، رنگ نرده‌های مجلس را از نزدیک می‌بینند؟ 

این مسئله، برخورد تبعیض‌آمیز یا هر آنچه اسمش را بگذاریم متوجه سردار اسکندر مومنی، وزیر کشور دولت پزشکیان است. شاید او مثل وزیر سلف خود از پشت تریبون از اقدامات این به اصطلاح آمران به معروف که کارشان - به قول خودشان پاکسازی مترو و اتوبوس و شهر است - حمایت نکند، اما مانعی هم برای تحرکات آنان نیست. یک پله بالاتر، از مخالفان این قانون در حدی که حرف خود را به همین شکل ابراز کنند هم حمایتی نشان نمی‌دهد. گویا صدای ما به آقای مومنی نمی‌رسد. وقتی این حق برای آنان وجود دارد، چرا بخش دیگر جامعه از آن محرومند؟ همه برابرند و برخی برابرتر؟


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط