یک‌شنبه 02 دی 1403 - 21:00

کد خبر 84230

پنج‌شنبه 18 خرداد 1402 - 18:01:00


شفاف‌سازی ظریف


هم میهن/متن پیش رو در «هم میهن» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست.

بررسی گفت‌وگوی مجازی وزیر سابق امورخارجه و واکنش‌های مخالفان

می‌گویند جواد ظریف در گفت‌وگوی شش‌ساعته خود در کلاب‌هاوس حرف جدیدی نداشت بزند و حرف‌هایش تکرار مکررات بود. بله! درست می‌گویند! اما در این میان یک نکته ظریف نهفته است و آن اینکه این حرف‌ها صرفاً برای آنهایی تکراری بود که می‌شنوند اما گوش نمی‌کنند. اگر تکلیف برخی این باشد که مسئله‌ای درنیابند- سهواً یا عمداً- بدیهی است که سخنان ظریف برایشان تکراری و خسته‌کننده خواهد بود. اما ظریف چه گفت و چرا باید پذیرفت که این سخنان هنوز نو و قابل‌توجه هستند؟

جان کلام ظریف یک نکته بود و آن اینکه در کشور و به‌خصوص در حوزه سیاست‌خارجی درک درستی از برخی مفاهیم روابط بین‌الملل نظیر مذاکره، توافق، لابی‌کردن، کنش‌گری سیاست‌خارجی و پارادایم‌های گفتمانی روابط بین‌الملل وجود ندارد. در واقع سخن ظریف این بود که درک موجود از مواردی که در بالا ذکر شد، مبتنی بر واقعیت‌های موجود در عرصه‌های جهانی و منطبق بر توانایی‌ها، نیازها و پتانسیل موجود در کشور نیست. بدیهی است که هر دیپلماتی در عرصه سیاست‌خارجی باید به‌دنبال استیفای منافع ملی باشد. اما چطور یک دیپلمات می‌تواند منافع ملی را تامین کند درحالی‌که نمی‌داند دقیقاً به‌دنبال چیست؟ و وقتی نداند دقیقاً باید به‌دنبال چه باشد، بدیهی است که مسیرهایی که در پیش می‌گیرد نیز راه به مقصد نخواهند برد. وقتی نداند دقیقاً باید به دنبال چه باشد، ابزارهایی را که انتخاب می‌کند نیز کارآیی لازم را نخواهند داشت. وقتی نداند دقیقاً به‌دنبال چه باید باشد، تاکتیک‌ها و استراتژی‌هایی را که به خدمت می‌گیرد نیز یا ناکارآمد خواهند بود و یا موفقیت نسبی را نیز برای کشور به همراه نخواهند آورد. در نهایت وقتی نداند دقیقاً به‌دنبال چه باید باشد و در نتیجه، درک نادرست مسیرها، ابزارها، تاکتیک‌ها و استراتژی‌های نادرست و یا ناقص را به کار بگیرد، برای رسیدن به هدف به ورطه آرزومندی و شعاردادن خواهد افتاد و آرزو و شعار در عرصه سیاست‌خارجی سکه‌ای نارایج است. ظریف از تفاوت میان مذاکره و اقناع سخن به میان آورد؛ موضوعی بسیار مهم که در ذیل آن بحث حق و حقانیت در روابط بین‌الملل را به میان می‌کشد. مذاکره‌کننده‌ای به‌دنبال اقناع طرف مذاکره خود می‌رود و برایش تلاش می‌کند، که معتقد است موضع‌اش حق است و چون حقانیت دارد، دیگران نیز باید حقانیت او را بپذیرند. واقعیت اما این است که طرف مقابل مذاکره‌کننده نیز ممکن است چنین اعتقادی داشته باشد و آیا باید برای اقناع طرف مقابل تلاش کند؟ اگر قرار باشد مذاکره در چارچوب چنین روندی انجام شود، بدیهی است که توافقی در کار نخواهد بود. علاوه بر این، حق و حقانیت، اگرچه واژه‌های ارزشمند هستند، اما در عرصه روابط بین‌الملل و بر سر میز مذاکره معنایی انتزاعی دارند و نمی‌توان آنها را در قالب کلمات بر روی کاغذ توافق قلمی کرد. در روابط بین‌ کشورها این منافع ملی است که حرف اول و آخر را می‌زند، نه حقانیت. چه بسیار بوده‌ و هستند کشورهایی که به واسطه استیفای منافع ملی و مردم‌شان از بخشی از حق خود گذشته‌اند تا توافقی مرضی‌الطرفین شکل بگیرد؛ هرچند این کار نیز باید با اجماع نخبگان سیاسی و حمایت افکار عمومی انجام شود.

به‌هرحال این‌طور به نظر می‌رسد که آنچه ظریف مطرح می‌کند و آنچه مخالفانش مطرح می‌کنند به مثل اول مرغ بود یا تخم‌مرغ تبدیل شده و یا حداقل افرادی قصد دارند از روی عمد این بحث را به این مصداق برای این مثل تبدیل کنند. اما در نهایت این مردم و منافع ملی است که هزینه این اختلاف دیدگاه را می‌پردازند.

جملات کلیدی ظریف
 برخی نکاتی که جواد ظریف در اتاق کلاب‌هاوس مطرح کرد:

 من نماینده ایران در کنفرانس بن بودم؛ اما بدون شهید سلیمانی نمی‌شد آن حضور فعال را در کنفرانس بن مربوط به افغانستان داشت.

 چه شد که بوش گفت محور شرارت؟ در ژانویه 2002، دو هفته قبل از سخنرانی بوش، یک کشتی حامل سلاح برای عرفات در کرانه باختری توسط اسرائیل کشف شد؛ این کشتی «کارن‌ای» نام داشت و مدعی شدند که برای ایران است؛ این واقعه باعث امنیتی‌سازی مجددی از سوی اسرائیل شد.

 اروپایی‌ها توانستند بعد از ترامپ اجماع امنیتی علیه ترامپ شکل دهند، اما علیه ایران شکل نگرفت.

 احمدی‌نژاد و شعار «قطار بی‌ترمز و فرمان هسته‌ای» او به کمک امنیتی‌سازی ایران آمد.

 قطعنامه 1929 علیه ایران، یکی از بدترین قطعنامه‌ها در طول تاریخ شورای امنیت بود؛ با حمایت چین و روسیه هم بود.

 تمام مذاکرات و صورت‌جلسات را برای رهبری می‌فرستادیم؛ ایشان هر وقت می‌خواستند نظر می‌دادند و هر موقع می‌خواستند نظر نمی‌دادند.

 رهبری در هر مورد مخالف بودند می‌گفتند، و ما حتی در مواردی که توان پیگیری مطالبه‌ای را نداشتیم، اول به ایشان اطلاع می‌دادیم و پس از کسب مجوز اقدام می‌کردیم.

  [در اوائل دهه 2000] کلمه به کلمه بحث‌ها و مذاکرات در افغانستان را با سردار سلیمانی هماهنگ می‌کردم.

 اختلاف من و اکبری از CTBT (پیمان منع جامع آزمایش هسته‌ای) شروع شد؛ او به‌شدت در وزارت دفاع آن زمان علیه CTBT صحبت و فضاسازی کرد.

 اکبری گفت من سردمدار مخالفت با CTBT بودم؛ پایه‌ریزی دعوای هسته‌ای از همین موضوع شروع شد.

 هدف طائب از گاندو، زدن من بود؛ فکر می‌کرد من نایاک را تأسیس کرده‌ام.

 مذاکرات مسقط تابوشکنی بود که توسط برادر عزیزم دکتر صالحی انجام گرفت که به‌رغم کارشکنی شدید جلیلی و مخالفت احمدی‌نژاد برگزار شد.

 شش قطعنامه فصل هفتی، ایران را وادار به مذاکره با آمریکا کرد؛ ناگزیر بودیم.

 الحمدلله مداح‌ها و اینقدر انگلیسی‌شان خوب شده که می‌توانند بگویند ظریف زبان انگلیسی بلد نیست.

 هرکس بگوید در روابط بین‌الملل می‌توان تضمین گرفت، عوام است.

 اگر برجام اینقدر خیانتی بدتر از ترکمانچای است، چرا آن را دور نمی‌اندازید؟ پاره کنید و دفنش کنید. ما دو سال است کاره‌ای نیستیم هنوز دوستان به‌دنبال همان برجام هستند.

 دوستان عاشق ترامپ هستند و دوست داشتند او پیروز شود.

 می‌گویند یک دیوانه‌ای یک سنگی انداخته در چاه که صد عاقل نمی‌توانند درش بیاورند. اگر اینطور است چرا این عاقل‌های شما همچنان دنبال همان برجام هستند؟

 خدمتی که صالحی در برجام کرد، بی‌نظیر بود؛ سر تعظیم در مقابل ایشان فرود می‌آورم.

 در زمان مذاکرات، سعودی موفق شد برجام را برای شش ماه به تأخیر بیاندازد.

 فرق Lift و Suspension را از آقای [پیروز] مجتهدزاده بپرسید که فکر می‌کنند لیفت یعنی آسانسور‌.

 ما نمی‌گفتیم موشک نسازید، اما آن شعاری را که روی موشک نوشته بودند، نمی‌دانیم با چه کسی هماهنگ کرده بودند.

 سردار سلیمانی از روس‌ها و آمریکایی‌ها انتقاد داشت.

 از بهبود رابطه با عربستان به شرط آنکه با چشم باز باشد به‌شدت استقبال می‌کنم.

 در یکی از نادرترین موارد، سعید جلیلی هم به‌شدت مخالف حمله صورت گرفته به سفارتخانه عربستان سعودی بود.

 اتفاقات اخیر در چارچوب توافق با آژانس و برخلاف مصوبه مجلس است؛ این اقدامات برای دفع شر انجام می‌شود، درحالی‌که «ما به ازا» باید بگیرند.

 ترامپ می‌خواست من را در فرانسه ببیند، اما من اجازه ملاقات نداشتم.

 یکی از سناتورهای نزدیک به ترامپ، در سفری به نیویورک سراغ من آمد و گفت ترامپ از شما برای حضور در کاخ سفید دعوت کرده، وقتی به تهران منتقل کردم و گفتم در صورت عدم موفقیت مجازات را می‌پذیرم اما پیام به مراحل عالی نرسید و در سطوح پایین رد شد.

 اقدام روسیه در اوکراین از نظر من به‌عنوان یک ناظر، تجاوز است.
مطلب قبلی: نگاه خارجی بعدیمطلب بعدی: تقابل مفاهمه با اقناع در مذاکرهقبلی 



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط