ورزش 3/در سال ۲۰۲۵، علی قلی‌زاده، به یکی از ستون‌های لخ پوزنان تبدیل شده و بازگشت او به ایران را باید منتفی دانست.
او سرانجام بار فشار ناشی از فصل فاجعه‌بار پیشین را از دوش خود برداشت؛ فشاری که او را مجبور می‌کرد فوراً چیزی را در زمین ثابت کند. حالا آرامش بیشتری اطراف اوست، نیلز فردریکسن به او آزادی عمل بیشتری داده و با همکاری راسموس کارستنسن نتیجه‌اش بهترین نسخه از علی قلی‌زاده است که تا به حال در لباس لخ پوزنان دیده‌ایم.  
شروعی ناامیدکننده
تابستان ۲۰۲۳، وقتی لخ پوزنان در مرحله مقدماتی جام‌های اروپایی به شکلی تحقیرآمیز مقابل اسپارتاک ترناوا حذف شد، علی قلی‌زاده، گران‌ترین خرید تاریخ باشگاه، به دلیل مصدومیت نتوانست به هم‌تیمی‌های جدیدش کمک کند. این داستان در پاییز هم تکرار شد؛ لخ در لیگ ناامیدکننده بود و روند بهبودی بازیکنی که قرار بود برای جام‌های اروپایی آماده باشد، مدام به تعویق می‌افتاد. هواداران، ناتوانی تهاجمی تیم یان ون دن بروم را به غیبت این ملی‌پوش ایرانی ربط می‌دادند و طولانی شدن مصدومیتش، خشم آن‌ها را بیشتر می‌کرد.  
بازگشت او اما انتظارات را برآورده نکرد. قلی‌زاده در اولین بازی‌ها با لباس جدید، سایه‌ای از بازیکنی که در پوزنان انتظارش را داشتند، نبود؛ هیچ اثری از جادو دیده نمی‌شد. سپس برای جام ملت‌های آسیا رفت که همزمان با اردوی آماده‌سازی بهار بود. پس از بازگشت، چند بازی ضعیف در اکستراکلاسا انجام داد و دوباره مصدوم شد. گران‌ترین خرید تاریخ لخ، که توماش ژونسا با دقت برایش برنامه‌ریزی کرده بود، به نماد شکست شرم‌آور تیم ماریوش روماک تبدیل شد.  
انتقادات تند و تردیدها
همه از قلی‌زاده انتقاد می‌کردند. می‌گفتند لخ یک بازیکن ازکارافتاده خریده که انگیزه ندارد و مصدومیت‌ها تمام توانایی‌هایش را نابود کرده‌اند. پیش از فصل جاری، برخی معتقد بودند او برای نیلز فردریکسن بیش از حد کند است تا در پست وینگر بازی کند. در شروع فصل، روی نیمکت بود؛ آدریل با لوا او را در رقابت داخلی برای سمت راست شکست داد و دینو هوتیچ، که فصل را با دو ضربه آزاد تماشایی آغاز کرد، گزینه اول تعویضی بود.  
قلی‌زاده راهی طولانی را طی کرد تا به یکی از رهبران لخ تبدیل شود. وقتی مصدوم به پوزنان آمد، تردیدها شروع شد. پس از بهبودی هم بی‌رنگ و بو بود و وقتی فصل را با لقب طعنه‌آمیز "MVP بدترین‌ها" (به دلیل مصدومیت‌ها) تمام کرد، انتقادها اوج گرفت. کسی باور نداشت که او هنوز بتواند به لخ کمک کند، به‌ویژه وقتی در سمت راست به بالوا و هوتیچ می‌باخت. حتی وقتی تابستان پیشنهادهایی از پرسپولیس ایران آمد، کسی ناراحت نشد. چند عملکرد خوب پس از ورود به زمین کافی نبود تا انتظارات هواداران را برآورده کند، به‌خصوص برای بازیکنی که باید بدهی نمادینش را در زمین جبران می‌کرد.  
بازگشت به زندگی
با این حال، قلی‌زاده در پوزنان ماند و در بازی‌های اخیر به یکی از رهبران تیم در حال احیا تبدیل شد. او حالا در تعیین سرنوشت بازی‌ها نقش دارد، تماشایی‌تر شده و سرانجام به انتظارات هواداران و پیش‌نمایش توانایی‌هایش در پاییز نزدیک می‌شود. بازی‌های آخر ۲۰۲۴ نشان داد که می‌تواند با توپ کارهای بزرگی کند، اما در ۲۰۲۵ قرار بود ثابت کند این توانایی فقط به چند بازی محدود نیست. تا حالا موفق بوده است.  
وقتی اکثر هواداران از او ناامید شده بودند، قلی‌زاده نشان داد هنوز می‌تواند بازی کند. تابستان، درِ تابوتی که پس از فصل قبل در آن بود را باز کرد. در چستوهوا از نیمکت وارد شد و جان تازه‌ای آورد، در لوبین پاس گل داد و سرانجام در ورزشگاه بولگارسکا اولین گلش را زد. او به دنیای زنده‌ها برگشت، اما هنوز تا رهبری لخ فاصله داشت. فرم او ناپایدار بود و بین نیمکت و ترکیب اصلی در نوسان بود. پیشرفت دیده می‌شد، اما نه در حد گران‌ترین خرید تاریخ در ۲۰۲۳.  
فقط یک پیش‌نمایش
پس از تابستان خوب، قلی‌زاده دچار افت شد. از پاس گل مقابل یاگیلونیا بیالوستوک، شش بازی بدون تأثیر داشت. لخ کمی افت کرد و نیاز به انگیزه داشت، اما قلی‌زاده غایب بود و بیشتر نیمکت‌نشین بود تا بازیکن اصلی. اما نوامبر آمد و او بهترین نسخه خودش را نشان داد. مقابل لژیا ورشو با شوتی زیبا گل زد، پاس گل داد، با آفونسو سوسا هماهنگی عالی نشان داد و در دفاع هم جنگید. او بالاخره در سمت راست لخ جا افتاد و مقابل کاتوویتسه هم گل زد.
شانزده ماه پس از آمدن به پایتخت ویلکوپولسکا، او نشان داد می‌تواند در لحظات کلیدی سرنوشت‌ساز باشد. فصل جاری او بسیار بهتر از قبل است، هرچند این کار سختی نبود. پاییز چند لحظه زیبا داشت، اما ثبات نداشت. مشخص نبود لخ می‌تواند به او تکیه کند یا نه. گران‌ترین بازیکن تاریخ باشگاه نباید بین نیمکت و ترکیب سرگردان باشد. پاییز توانایی رهبری را نشان داد و بهار قرار بود آن را عملی کند.  
رقابت، انگیزه‌‌ای برای او
سال ۲۰۲۵ برای قلی‌زاده آسان شروع نشد. لخ، جذب پاتریک والمارک را قطعی کرد و قلی‌زاده بازی مقابل ویدزو لودز را از بیرون تماشا کرد. در گدانسک، قربانی تغییر تاکتیکی پس از کارت قرمز الکس داگلاس شد و در بازی با راکوو چستوهوا و زاگلبیه لوبین، والمارک، که به سمت راست منتقل شده بود، جایش را گرفت. والمارک مقابل زاگلبیه نمایشی خیره‌کننده داشت و نشان داد به‌عنوان وینگر معکوس در سمت راست راحت‌تر است. قلی‌زاده با رقابتی سخت روبه‌رو بود.  
این رقابت اما او را به حرکت وا داشت. وقتی والمارک مصدوم شد، قلی‌زاده در بازی خارج از خانه مقابل پوگونبه ترکیب اصلی رسید و حالا برای حفظ جایگاه‌اش همه کار می‌کند. او باید از این فرصت استفاده کند و ثابت کند که با وجود تردیدهای به‌جا، خریدی کاملاً شکست‌خورده نیست.  
او در فرم خوبی است، جای ثابتی در ترکیب دارد و در سیستم نیلز فردریکسن عالی جا افتاده است. این بهترین لحظه او برای درخشیدن است. در بازی آخر مقابل استال میلتس، قلی‌زاده یکی از بهترین‌های تیم بود. مسئولیت خلق موقعیت را به عهده گرفت، به مرکز زمین می‌آمد تا هافبک‌ها را سبک کند و در سیستمی که فردریکسن ساخته، راحت بود. حتی می‌توان گفت او بزرگ‌ترین سودبرنده حضور راسموس کارستنسن در ترکیب است که ضعف‌هایش را جبران می‌کند.  
همکاری خوب
از وقتی آنتونیو میلیچ جای میخال گورگول را در دفاع چپ گرفت، آفونسو سوسا کمی عقب‌تر می‌آید و با دریبل توپ را جلو می‌برد. این فضایی در پست شماره ۱۰ ایجاد می‌کند که قلی‌زاده به‌خوبی پرش می‌کند. او می‌داند کی باید به مرکز بیاید و بازی‌سازی کند. این بازیکن سابق شارلروا در نقش هافبک تهاجمی عالی است و لخ از او سود زیادی می‌برد. در گلی که کارستنسن زد، قلی‌زاده توپ را از عقب گرفت، با نفوذ به مرکز شروع کرد و با پاس‌های دقیق خطر ساخت.
قلی‌زاده وقتی به کناره‌ها محدود نباشد، بهتر است. با آزادی بیشتر، موقعیت‌های خلاقانه می‌سازد، به هم‌تیمی‌ها پیشنهاد می‌دهد، جای‌ها را عوض می‌کند و به حمله لخ جان می‌بخشد. اینجا کارستنسن بهتر از پررا به او می‌آید. پررا هم مثل قلی‌زاده به مرکز می‌رود و تداخل ایجاد می‌کند، اما کارستنسن نزدیک خط بازی می‌کند، گزینه‌های بیشتری به قلی‌زاده می‌دهد و با سرعتش کندی او را پوشش می‌دهد. او و سوسا که از خط دوم می‌آید، دریافت‌کننده پاس‌های تیز قلی‌زاده هستند که تبدیل به امضای خاص او شده‌اند. رهبر بی‌چون و چرای لخ.