چهارشنبه 29 اسفند 1403 - 20:21

کد خبر 846452

چهارشنبه 29 اسفند 1403 - 15:51:53


هیل: زمان افشای حقیقت درباره اوکراین فرارسیده


فارس/ وبگاه آمریکایی در تحلیلی با عنوان «متاسفانه، درباره اوکراین حق با ترامپ است»، حقیقت پشت پرده جنگ اوکراین را که رسانه‌های غربی از آن غافل شده‌اند، فاش می‌کند.

وبگاه خبری هیل آمریکا وابسته به کنگره این کشور در تحلیلی به قلم آلن جِی. کوپرمن نوشت اظهارات بحث‌برانگیز اخیر ترامپ درباره اوکراین مضحک به نظر می‌رسد، زیرا مخاطبان غربی بیش از یک دهه است که در معرض اطلاعات نادرست درباره اوکراین بوده‌اند.به اذعان این رسانه آمریکایی «اکنون زمان آن رسیده است که حقیقت را در مورد سه نکته اساسی روشن کنیم که نشان می‌دهند مسئولیت جنگ اوکراین فقط متوجه رئیس‌جمهور روسیه ولادیمیر پوتین نیست و خود اوکراینی‌ها و رئیس‌جمهور سابق آمریکا جو بایدن هم مسئولیت قابل‌توجهی در آغاز و تداوم آن دارند».در ادامه تحلیل هیل از عواملی که در آغاز و تداوم جنگ نقش داشتند را می‌خوانید:
دست‌های پشت پرده
اولاً، همان‌طور که شواهد فراوان پزشکی قانونی نشان داده و حتی دادگاهی در کی‌یف آن را تأیید کرده، این شبه‌نظامیان راست‌گرای اوکراینی بودند که در سال ۲۰۱۴ خشونت را آغاز کردند و این امر منجر به حمله اولیه روسیه به جنوب شرقی اوکراین از جمله کریمه شد. در آن زمان، اوکراین رئیس‌جمهوری طرفدار روسیه به نام ویکتور یانوکوویچ داشت که در انتخابات آزاد و عادلانه سال ۲۰۱۰ با حمایت گسترده روس‌تبارهای ساکن جنوب شرقی این کشور پیروز شده بود.در سال ۲۰۱۳، او تصمیم گرفت به‌جای ادامه مسیر برنامه‌ریزی‌شده برای همکاری با اروپا، همکاری اقتصادی با روسیه را دنبال کند. در واکنش، فعالان طرفدار غرب با اشغال عمدتاً مسالمت‌آمیز میدان مرکزی در پایتخت اوکراین موسوم به «میدان» (MaidanSquare) و ساختمان‌های دولتی اعتراض خود را بیان کردند. این اعتراضات تا اواسط فوریه ۲۰۱۴ ادامه داشت، زمانی که رئیس‌جمهور امتیازات قابل‌توجهی ارائه داد و در نتیجه، اکثر معترضان عقب‌نشینی کردند.اما درست در همین زمان، شبه‌نظامیان راست‌گرا که در نقاط مشرف به میدان مستقر بودند، شروع به تیراندازی به سمت پلیس اوکراین و معترضان باقی‌مانده کردند. پلیس به سمت شبه‌نظامیان آتش گشود و آن‌ها به دروغ ادعا کردند که نیروهای پلیس، معترضان غیرمسلح را کشته‌اند. اوکراینی‌ها خشمگین از این «قتل‌عام دولتی» ظاهری، به سمت پایتخت هجوم آوردند و رئیس‌جمهور خود را برکنار کردند که در نهایت برای حفظ جانش به روسیه گریخت.
پوتین در واکنش، نیروهایی را به کریمه اعزام کرد و سلاح‌هایی را به منطقه دونباس در جنوب شرق اوکراین فرستاد تا از روس‌تبارهایی حمایت کند که احساس می‌کردند رئیس‌جمهورشان به‌طور غیردموکراتیک برکنار شده است. هرچند این پیشینه، حمله روسیه را توجیه نمی‌کند، اما نشان می‌دهد که این حمله چندان هم بی‌دلیل نبوده است.
نقش‌آفرینی زلنسکی
دوم این که رئیس‌جمهور اوکراین ولودیمیر زلنسکی با نقض توافقات صلح با روسیه و تلاش برای دریافت کمک نظامی و عضویت در ناتو، به گسترش درگیری دامن زد. این توافقات که به مینسک ۱ و ۲ معروفند، در دوران ریاست‌جمهوری پترو پوروشنکو در سال‌های ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ برای پایان دادن به درگیری‌ها در جنوب شرقی اوکراین مذاکره شده بودند.بر اساس این توافقات، اوکراین موظف بود تا قبل از پایان سال ۲۰۱۵ خودمختاری محدودی را برای دونباس تضمین کند؛ شرطی که پوتین معقتد بود برای جلوگیری از پیوستن اوکراین به ناتو یا تبدیل شدن آن به پایگاه نظامی این ائتلاف کافی است. با این حال، اوکراین به مدت هفت سال از اجرای این تعهد خودداری کرد.زلنسکی در کارزار انتخاباتی‌اش در سال ۲۰۱۹ هم وعده داد که این توافقات را اجرا می‌کند تا از وقوع درگیری بیشتر جلوگیری شود؛ اما پس از پیروزی در انتخابات، از اجرای این وعده سر باز زد و ظاهراً ترجیح داد که ریسک جنگ را به جان بخرد تا اینکه در برابر روسیه ضعیف به نظر برسد.او واردات تسلیحات از کشورهای ناتو را هم افزایش داد که دیگر کاسه صبر پوتین را لبریز کرد. در نتیجه، در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲، روسیه استقلال دونباس را به رسمیت شناخت، نیروهایی را تحت عنوان حافظ صلح به آنجا اعزام کرد و از زلنسکی خواست که از درخواست کمک نظامی و عضویت در ناتو صرف‌نظر کند.زمانی که زلنسکی دوباره این درخواست را رد کرد، پوتین در ۲۴ فوریه حمله نظامی خود را گسترش داد. بنابراین، زلنسکی آگاهانه و یا ناآگاهانه زمینه‌ساز حمله روسیه شد.
نقش بایدن
سوم، نقش مهمی که جو بایدن در تشدید و تداوم درگیری‌ها ایفا کرد. در اواخر سال ۲۰۲۱، زمانی که پوتین نیروهای خود را در مرز اوکراین مستقر کرد و اجرای توافقات مینسک را خواستار شد، مشخص بود که اگر زلنسکی عقب‌نشینی نکند، روسیه برای حداقل ایجاد یک پل زمینی بین دونباس و کریمه حمله خواهد کرد.با توجه به اینکه اوکراین از نظر نظامی به‌شدت به کمک‌های ایالات متحده وابسته بود، اگر رئیس‌جمهور آمریکا زلنسکی را مجبور به پذیرش درخواست پوتین می‌کرد، توافقات اجرایی می‌شد. اما بایدن به‌جای اعمال فشار، تصمیم را به زلنسکی واگذار کرد و وعده داد که در صورت تهاجم روسیه، آمریکا «سریع و قاطع» واکنش نشان خواهد داد؛ موضوعی که زلنسکی آن را به‌عنوان چراغ سبزی برای سرپیچی از پوتین تفسیر کرد.اگر ترامپ رئیس‌جمهور بود، هرگز چنین چک سفید امضایی ارائه نمی‌کرد و در نتیجه زلنسکی چاره‌ای جز اجرای توافقات مینسک برای جلوگیری از جنگ نداشت. حتی اگر زلنسکی همچنان مقاومت می‌کرد و روسیه را به حمله تحریک می‌کرد، ترامپ به او اختیار وتوی مذاکرات صلح (رد مذاکرات صلح) را نمی‌داد؛ در حالی که بایدن با بی‌پروایی این اختیار را به او داد و اعلام کرد «هیچ توافقی درباره اوکراین بدون اوکراین نخواهد بود».
عاقبت جنگ
این وعده بایدن به طرز غم‌انگیزی اوکراین را جسور کرد تا جنگ را با این امید که در نهایت کمک نظامی قاطع ایالات متحده را دریافت خواهد کرد، ادامه دهد که در ادامه بایدن به دلیل ترس از تشدید هسته‌ای از تأمین آن امتناع کرد. به این ترتیب، بایدن امیدهای کاذبی در اوکراین ایجاد کرد و جنگی را که تنها در دو سال گذشته صدها هزار نفر را کشته یا زخمی کرده بی‌دلیل ادامه داد.اکنون طرح کلی توافق به منظور پایان دادن به جنگ واضح است، حتی اگر جزئیات آن هنوز نیاز به مذاکره داشته باشد. روسیه به تصرف کریمه و دیگر بخش‌های جنوب شرقی اوکراین ادامه خواهد داد، در حالی که باقی اوکراین به ناتو نخواهد پیوست اما تضمین‌های امنیتی از برخی کشورهای غربی دریافت خواهد کرد.غم‌انگیز این است که چنین طرحی حداقل دو سال پیش قابل دستیابی بود، اگر فقط بایدن کمک‌های نظامی را به مذاکره زلنسکی برای آتش‌بس مشروط کرده بود.حتی غم‌انگیزتر این است که هر توافق صلحی که پس از جنگ به وجود بیاید، برای اوکراینی‌ها بدتر از توافقات مینسک خواهد بود که زلنسکی به‌خاطر جاه‌طلبی‌های سیاسی و انتظار ساده‌لوحانه از حمایت نامحدود ایالات متحده، آن را نادیده گرفت.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط