پنج‌شنبه 01 فروردین 1404 - 01:52

کد خبر 846513

چهارشنبه 29 اسفند 1403 - 22:50:00


سؤال حضرت زینب (س) از پدر در لحظات آخر عمر شریف حضرت


حوزه/ حضرت زینب (س ) می گوید: هنگامی که پدرم علی (ع ) بر اثر ضربت ابن ملجم بستری گردید، نشانه های مرگ را در رخسار آن حضرت دیدم، به او عرض کردم: ام ایمن به من چنین و چنان حدیث کرد (که پنج تن در یک جا جمع بودند و پیامبر (ص ) ناگهان غمگین شد و علت غم را پرسیدند، جریان شهادت حضرت زهرا (س ) و علی (ع ) و حسن و حسین (ع ) را شرح داد) می خواهم از شما آن را بشنوم.
امام علی (ع ) فرمود: دخترم! حدیث ام ایمن صحیح است، گویا تو و دختران رسول خدا (ص ) را می نگرم که به صورت اسیر با کمال پریشانی وارد این شهر (کوفه ) می کنند، به گونه ای که ترس آن دارید که مردم به سرعت شما را بقاپند ((فصبرا صبرا...)).
((صبر و استقامت کنید، سوگند به خداوندی که دانه را شکافت و انسان را آفرید، در آن روز در سراسر روی زمین ولی خدا غیر از شما و دوستان و شیعیان شما، وجود ندارد، رسول خدا (ص ) به ما چنین خبر داد و فرمود: در این هنگام ابلیس با بچه ها و اعوان خود در سراسر زمین سیر می کنند، و ابلیس به آنها می گوید: ((ای گروه شیطانها، ما انتقام آدم (ع ) از فرزندانش گرفتیم، و در هلاکت آنها سعی بلیغ کردیم، بکوشید تا مردم را نسبت به آنها به ترید و شک بیندازید و مردم را به دشمنی آنها وادار نمایید...))[1]

پی نوشت:
[1] بحارالانوار، ج 45، ص 183.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط