مدتی است که توپخانه تندروها و مخالفان دولت چهاردهم فعال شده و آنان همه توان خود را برای تخریب رقبای خود به کار گرفته اند و از هرتریبونی که بتوانند شعارهای تند و تیزی را روانه پاستور می کنند. برخی تندروها نیز حتی پای خود را فراتر گذاشته و با واژه های زشت و توهین آمیزی چون «بی شرف» و «غلط کردی» از تریبون های رسمی چون خانه ملت، مخالفان خود را خطاب قرار می دهند. 

در این میان، مصطفی میرسلیم، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام، در گفت و گویی مکتوب با خبرگزاری خبرآنلاین، درباره ادبیات تند و توهین آمیز برخی تندورها تاکید کرد: « این رفتار غیراخلاقی ناشی از فقدان آموزش سیاسی لازم در قالب برنامه‌های حزبی است.» و همچنین از اصلاح وضع ناهنجار کنونی روایت کرد. 

این عضو حزب موتلفه درباره علت دعوای اصولگرایان گفت: «ما هیچگاه نتوانستیم جایگزینی برای مرحوم شهید بهشتی پیدا کنیم. او کاملا به ابعاد سازماندهی حزبی و آموزش نسل جدید آگاهی داشت و اقدام کرد ولی پس از شهادت او و ۷۲ تن از یاران متعهدش این کار به عقب افتاد و نتیجه آن فقدان کنونی شخصیت های باتجربه و مقبول حزبی برای رهبری جریانات سیاسی است.»

مشروح گفتگوی مکتوب با مصطفی میرسلیم را در خبرگزاری خبرآنلاین می خوانید؛

*******

* آقای میرسلیم! یکی از موضوعاتی که طی این چندسال مطرح می شود، بحث کادرسازی نیروهای سیاسی است، برخی انتقاد دارند که چرا نسل جدیدی از نیروهای سیاسی تربیت نشدند و فضای سیاسی بیشتر دست همان نسل قدیمی قرار دارد. آیا این موضوع به روحیه انحصارطلبی نسل اول انقلاب بر می گردد و اینکه نمی خواهند تجربیات خودشان را به بقیه منتقل نکنند؟

 بعد از پیروزی انقلاب کار جدی حزبی بویژه برای تربیت نیروی جوان با فاجعه‌ای که منافقان در ۷ تیر ۱۳۶۰ آفریدند، متوقف شد و تقریبا تمام برنامه های آموزشی معطل ماند یا رها شد. موضوع انحصار طلبی را تایید نمی کنم زیرا نمونه آن را می توانیم در مرحوم عسگراولادی ذکر کنیم که در ۱۳۸۲ از ادامه دبیرکلی حزب مؤتلفه اسلامی، علی‌رغم اصرار شورای مرکزی، خودداری کرد و به مرحوم محمدنبی حبیبی واگذار نمود.

 رفتارهای سیاسی غیراخلاقی ناشی از فقدان آموزش سیاسی لازم است

* نسل جوانی که الآن وارد فضای سیاسی شده، باعث تغییراتی در ادبیات سیاسی شده و به نوعی با ادبیات زشت، به چهره های سیاسی نظام توهین می کنند؟ نظر شما چیست و چرا سیاسیون از الفاظ بی ادبیانه استفاده می کنند؟

 این رفتار غیراخلاقی ناشی از فقدان آموزش سیاسی لازم در قالب برنامه‌های حزبی است. البته عمومیت ندارد و هم اکنون جوانان با استعدادی در برخی تشکل های سیاسی آمادگی لازم را برای زندگی سیاسی اخلاق‌مدار بدست آورده‌اند. وضع ناهنجار کنونی قطعا اصلاح خواهد شد.

در آینده قطعا تحول مثبتی صورت خواهد گرفت

* چقدر با وجود این چهره ها به فضای سیاسی الآن خوش‌بین هستید؟ آینده سیاسی ایران را چطور ترسیم می کنید؟

مردم سالاری بدون حزب معنایی ندارد و از موفقیت دور می شود. در مردم‌سالاری دینی به طریق اولی فعالیت های سیاسی و انتقادها باید سازنده و اخلاق‌مدار باشد. در آینده قطعا تحول مثبتی در این زمینه ناگزیر صورت خواهد گرفت. وزارت کشور مسئولیت مهمی برای این ساماندهی برعهده دارد که امیدوارم بتواند از پس آن برآید.

* برخی ها معتقدند علت دعوای اصولگرایان و انشقاق میان آنان، نبود یک ریش سفید است. چرا بعد از چهره هایی چون آیت الله مهدوی کنی، عسگراولادی دیگر کسی نتوانست نقش ریش سفید را بازی کند؟

 این نکته درستی است و ما حتی هیچگاه نتوانستیم جایگزینی برای مرحوم شهید بهشتی پیدا کنیم. او کاملا به ابعاد سازماندهی حزبی و آموزش نسل جدید آگاهی داشت و اقدام کرد ولی پس از شهادت او و ۷۲ تن از یاران متعهدش این کار به عقب افتاد و نتیجه آن فقدان کنونی شخصیت های باتجربه و مقبول حزبی برای رهبری جریانات سیاسی است.

حدادعادل، محسن رضایی و باهنر وجهه حزبی لازم را ندارند

* چرا اصولگرایانی چون آقایان حدادعادل، محسن رضایی، باهنر و ... علی رغم اینکه تلاش کردند نقش ریش سفیدی را ایفا کنند، موفق نشدند؛ مانند انتخابات اسفند ۱۴۰۲ و انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۳. 

آنها افراد موجه و شخصیت های دلسوز و متعهدی هستند ولی وجهه حزبی لازم را ندارند و مراحل و مدارج حزبی را طی نکرده‌اند. کار حزبی را نباید شوخی بگیرید.

* به نظر می رسد حزب موتلفه آن‌ قدرت کنشگری سابق را ندارد، نظر شما چیست؟

 حزب مؤتلفه سعی کرد فقدان حزب جمهوری اسلامی را جبران کند اما با مشکلات مالی و اجرائی مواجه شد و نتوانست سرعت لازم را در پیشبرد برنامه های خود کسب کند. برنامه ریزی جدیدی آغاز شده که نوید موفقیت برای آینده نزدیک می‌دهد.