سه‌شنبه 27 فروردین 1404 - 23:12

کد خبر 870244

دوشنبه 26 فروردین 1404 - 19:30:00


آینده مذاکرات؛ انعطاف حداکثری کم در مقابل کم


هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

بعد از پنج دهه رابطه آسیب‌دیده و تلنبارشدن مشکلات روی هم، حالا به اینجا رسیدیم که فعلاً با یکی از دغدغه‌های اصلی دو کشور دست‌وپنجه نرم کنیم و کار را جلو ببریم؛ بنابراین من در مجموع این دور را مثبت ارزیابی می‌کنم و امیدم هم همین است که اگر با همین رویکرد و همین وضعیت جلو برود، روند به سمت خوبی باشد.
 
 نصرت‌ ‏الله تاجیک| ۱- فکر می‌کنم دور اول تقریباً خوب انجام شد. هم خوب مدیریت شد و هم ابعاد مختلف در این دور دیده شد. اولاً دو طرف راضی بیرون آمدند؛ یعنی به عقیده من بازی را برد-برد تمام کردند. هر دو طرف گفت‌وگوها را مثبت و سازنده و امیدوارکننده خواندند. اگر همین رویکرد و همین وضعیت در دوره‌های بعدی هم ادامه پیدا کند و مشکل یا تحول خاصی پیش نیاید، حدس می‌زنم که روند، روند خوبی باشد و شرایط امیدوارکننده است. روند تا اینجا منصفانه بود. انتظار هم همین بود که روی کلیات صحبت شود. ظاهراً قرار شده فعلاً بحث روی مسئله هسته‌ای متمرکز باشد.

طبعاً مواردی هست که دغدغه‌های دو طرف است؛ ولی فعلاً موضوع، مسئله هسته‌ای است، یعنی مسئله هسته‌ای از طرف آمریکا و مسئله تحریم‌ها از طرف ایران. من اسمش را می‌گذارم استراتژی کم در مقابل کم. این هم خوب است. ما برای حل مشکلات باید آن‌ها را به اجزای کوچک تقسیم کنیم تا سریع‌تر قابل حل باشند. اگر می‌گوییم این دور خوب بوده است، باید دقت کنیم، منظور این است که ما از شرایطی که دو کشور تقریباً روابط خصمانه با هم دارند به این نقطه رسیده‌ایم.

بعد از پنج دهه رابطه آسیب‌دیده و تلنبارشدن مشکلات روی هم، حالا به اینجا رسیدیم که فعلاً با یکی از دغدغه‌های اصلی دو کشور دست‌وپنجه نرم کنیم و کار را جلو ببریم؛ بنابراین من در مجموع این دور را مثبت ارزیابی می‌کنم و امیدم هم همین است که اگر با همین رویکرد و همین وضعیت جلو برود، روند به سمت خوبی باشد.
 
۲- ضرب‌المثلی هست که می‌گویند شیطان در جزئیات است؛ یعنی تا زمانی که بحث‌های کلی مطرح است، خیلی راحت می‌شود تفاهم کرد، ولی وقتی وارد جزئیات می‌شویم، شرایط دیگری پیش روست. هفته آینده بناست روی مبنا، شکل و محتوای مذاکرات کار شود. اینجاست که دیگر ممکن است اختلافات رخ بنمایند. باید دقیقاً مشخص کنیم و ببینیم استراتژی طرف مقابل چیست. یک مسئله مبنایی این است که بدانیم آمریکا از چه منظری می‌خواهد به پرونده هسته‌ای نزدیک شود.

پرونده هسته‌ای، یک قطعنامه ۲۲۳۱ پشتیبان دارد و یک مذاکرات ۱۲ ساله. در حقیقت برجام، توان دیپلماتیک دنیا بود. ۵ قدرت اصلی شورای امنیت به اضافه آلمان و از این طرف ایران. کار سیاسی، دیپلماتیک و حقوقی بسیاری انجام شد و به دست آمد. ایران به راحتی حاضر نیست آن را از دست بدهد؛ بنابراین اول باید ببینیم آمریکا از چه منظری می‌خواهد وارد این مقوله شود.

آیا می‌خواهد برجام اصلاح شود؟ آیا می‌خواهد اصلاً برجام کنار برود؟ در آن صورت اگر قرار شد برجام کنار رود، آیا قرار است چرخ را از اول اختراع کنیم؟ این‌ها مباحثی است که دو طرف باید از جهت مبنایی خود را برایشان آماده کنند. آمریکایی‌ها الان می‌دانند که نمی‌خواهند ایران تسلیحات هسته‌ای داشته باشد. به عقیده من با این صداهای مختلفی که از آمریکا بیرون می‌آید، باید گفت آمریکایی‌ها می‌دانند چه نمی‌خواهند، ولی نمی‌دانند چه از ایران می‌خواهند. آیا ایران می‌تواند از آن دستاوردها و امکاناتی که بومی‌سازی شده و دارد، چشم بپوشد؟ بعید می‌دانم.

این قسمت واقعاً مقداری کار را سخت می‌کند. مفهومش این نیست که نشدنی است. باید بالاخره به فرمولی برسیم. امکانش هم هست که به این فرمول برسند. مثلاً ممکن است درخواست ایران این باشد که تمام تحریم‌ها برداشته شود، یعنی هم بین‌المللی و هم تحریم‌های خود آمریکا. اقتصاد ایران شکوفا شود و ایران هم بتواند به جامعه بین‌المللی برگردد. از طرف ایران هم فرض کنیم دسترسی نظارتی ۱۰۰ درصد باشد که مطمئن شوند ایران رویکرد نظامی به برنامه هسته‌ای‌اش نمی‌دهد یا مثلاً در همین حد غنی‌سازی را منجمد کند.

بالاخره این‌ها فرمول‌هایی است که باید در مذاکرات به‌وجود بیاید؛ ولی یکی از نکات مثبت دور اول هم این بود که بالاخره دو طرف با همدیگر پیام تبادل کردند. اگر این برود به سمت مراحل پیشرفته‌تری، به سمت اینکه به نوعی دو طرف کنار هم بنشینند، مثل همان چیزی که برای افغانستان یا عراق در بن و بغداد رخ داد و با آمریکایی‌ها نشستیم و مذاکره کردیم، این امکان وجود دارد. باید گشت که این فرمول‌ها پیدا شود، یعنی ما خیلی کار آکادمیک، مطالعاتی، نخبگانی و مشارکتی نیاز داریم که وزارت خارجه از این ادبیات و این امکانات استفاده کند.

۳- اگر دو طرف با رویکرد انعطاف حداکثری وارد مذاکرات شوند، کار جلو می‌رود. کارهای دیپلماتیک هم کارهای بسیار سخت و تنش‌آفرینی است، ولی صبوری می‌خواهد. ویژگی‌هایی هم در این دوره وجود دارد که کمک کند بتوانیم این مذاکرات را به نتیجه برسانیم؛ یعنی ظرف زمانی هم شاید تا حدی به دو طرف کمک کند. هم ایران نیازهایی برای رسیدن به نتیجه دارد، هم آمریکا. علاوه بر کلیت قضیه، ترامپ هم در مسئله اوکراین نتوانسته پیش برود و هم در غزه. خیلی علاقه‌مند نیست که مورد ایران هم تلاشش به شکست بیانجامد، کما اینکه می‌بینیم بعد از این دور اول، هم از سمت خودش و هم ویتکاف و هم به طور کلی برخورد مثبت بوده و استقبال شده است.

فکر می‌کنم اگر دو طرف با همین رویکرد و با استراتژی انعطاف حداکثری وارد قضیه شوند، جای امید هست؛ البته واقعاً شرایط سخت است. بحث‌های کارشناسی و بحث‌ها درباره میزان انعطافی که هر کدام حاضرند نشان دهند و دستاورد داشته باشند، طبعاً کار می‌برد. از طرف دیگر، به هر صورت طرف‌هایی هستند که خیلی علاقه‌مند نیستند ایران و آمریکا به هم نزدیک شوند.

طبعاً آن‌ها هم اقداماتی خواهند کرد. اسرائیل، اعراب، اروپا که علاقه‌مند نیست آمریکا از این روند کنارش بگذارد، یا حتی چین و روسیه که در برجام به نوعی پشتیبان ما بودند، انتظاراتی دارند. خوبی این دوره از کار ایران و فعالیت وزارت امور خارجه این است که تلاش می‌کند با اطراف برجام کار کند. اجلاسی در پکن داشتند و اجلاسی سه‌جانبه در روسیه. با اروپا هم کار کردند. من فکر می‌کنم باید تلاش شود که کمک همه اطراف را برای به‌نتیجه‌رساندن روندی که آغاز شده به کار بگیریم.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط