چهارشنبه 28 فروردین 1404 - 16:35

کد خبر 872284

چهارشنبه 28 فروردین 1404 - 11:10:00


مسئولیت‌های وزارت ارشاد، روی هوا!  


فرهیختگان/ چقدر تا یک‌ساله شدن دولت چهاردهم مانده؟ تقریباً سه ماه و چند روز، البته اگر تحلیف را آغاز دولت بدانیم. کدام وزارتخانه‌ها تکلیفشان مشخص شده و سر و سامانی پیدا کرده‌اند؟ تقریباً همه به جز یکی دوتا. وزارت اقتصاد که وزیرش استیضاح شده و وزارت فرهنگ که به جز وزیر، اغلب مسئولیت‌هایش روی هواست. ماجرا از این قرار است که از زمان آمدن دولت چهاردهم تاکنون، کندترین وزارتخانه دولت، فرهنگ و ارشاد اسلامی بوده است.
معاونت فرهنگی وزارت ارشاد هنوز حکم سرپرستی دارد. جوادی که 13 آذر سال گذشته حکم گرفته، بیش از 4 ماه است که حکم سرپرستی‌اش قطعی نشده. اگر از پست معاونت پایین‌تر بیاییم به مدیران کل می‌رسیم. اوضاع در این سطح وخیم‌تر است، به طور مثال در معاونت هنری ارشاد 3 اداره کل ارشاد با سرپرست اداره می‌شوند.
اتابک نادری 4 ماه و چند روز است که سرپرست اداره کل هنر‌های نمایشی است و آیدین مهدی‌زاده یک ماه است که با حکم سرپرستی اداره کل هنر‌های تجسمی را می‌گرداند. احمد صدری اواسط دی ماه حکم سرپرستی دفتر موسیقی ارشاد را بر عهده می‌گیرد. این یعنی پای عمده مسئولیت‌های ارشاد عملاً روی هواست. حالا چرا؟ مدیریت یا سرپرست، چه اشکالی دارد؟

  سرپرستی مشکل نیست، بحران است
کافی است نگاهی به قانون خدمات کشوری بیندازیم. قانون‌گذار در ماده 94 قانون خدمات کشوری می‌گوید: «در موارد ضروری با تشخیص مقام مسئول مافوق، تصدی موقت پست سازمانی مدیریتی یا حساس به صورت سرپرستی اداره شود.» قانون‌گذار به شکل واضحی می‌گوید جز در موارد ضروری پست معاونت و یا مدیرکلی نباید به دست سرپرست بیفتد. حالا چرا قانونگذار اینقدر تأکید می‌کند که معاونت‌ها به دست سرپرست نیفتد؟ دلیلش واضح است، چون سرپرست‌ها همه‌چیز را به حالت موقتی درمی‌آورند.
جلوی مدیریت بلندمدت (شما بلندمدت را یک یا دو سال در نظر بگیرید) گرفته می‌شود و سرپرست‌ها، تمام منصوبانِ زیر دستشان در حالت موقتی می‌مانند. این یعنی در حال حاضر تمام دفاتر موسیقی کشور، ادارات هنر‌های نمایشی و ادارات هنر‌های تجسمی در تعلیق هستند و تمام مناصب مربوط به حوزه کتاب و معاونت فرهنگی هم همین وضعیت را دارند. این کارخانه‌داران کاغذ که درد دل‌هایشان را امروز به جوادی، سرپرست معاونت فرهنگی،می‌گویند، معلوم نیست همین فردا مجبور شوند تا دوباره سفره دلشان را برای سرپرست دیگری باز کنند.
اصلاً اگر داشتن سرپرست را هم در هرکدام از معاونت‌ها و اداره کل‌ها مثبت ارزیابی کنیم باز جای دیگری از کار ایراد دارد. بر اساس قانون، حداکثر زمان سرپرست ماندن یک شخص بر یک سازمان 3 ماه است. این درحالی است که این 3 ماه می‌تواند یک دوره دیگر هم تمدید شود و به 6 ماه برسد. تا اینجای کار معاونت فرهنگی در دوران تمدیدی به سر می‌برد و اگر تا یک ماه و چند روز دیگر در این پست بماند عملاً سرپرستی‌اش غیرقانونی خواهد بود. اتابک نادری در اداره کل هنر‌های نمایشی و احمد صدری در دفتر موسیقی هم همین وضعیت را دارند و در شرایط تمدیدی هستند.

   همه‌چیز معطل تابستان است
آنچه که درباره سرپرست‌های وزارت ارشاد گفتیم تنها گوشه‌ای از وضعیت ارشاد است. در گوشه و کنار دیگر معاونت‌ها و دفاتر کل و مدیران کل – به جز معاونت هنری- مسئولیت‌هایی دیده می‌شود که باز هم به دست سرپرست‌ها افتاده است. آنچه واضح است اگر تا آغاز تابستان ماجرای سرپرست‌های ارشاد به جایی نرسد، معاونت حقوقی ارشاد باید به فکر مسائل قانونی‌ای که برای این وزارتخانه پیش می‌آید، بیفتد.

   ایده وفاق در فرهنگ بی‌سرپرست است
دولت چهاردهم از همان ابتدای کار با ایده وفاق جلو آمد. اینکه چنین ایده‌ای در ابتدای امر به شکلی سطحی جلو برود و بخواهد به دیدار‌ها با افرادی خاص خلاصه شود، منطقی است اما این وضعیت برای سه‌ماهه آغازین دولت طبیعی به نظر می‌رسد. اما اگر این وضعیت به یک سال کشیده شود، به جای آنکه اقدامی مثبت تلقی شود، دیگر اقدامی نمایشی است که برای پر کردن اخبار سازمانی به کار بسته می‌شود. واضح است که دوران دستاورد‌سازی دیگر به پایان رسیده و باید دست به اقداماتی جدی زد. همان‌طور که رئیس‌جمهور هم در بازدید سرزده خود از وزارت فرهنگ در 24 فروردین ماه 1404 گفت: «اصحاب رسانه، فرهنگ و روحانیت نقش مهمی در جهت‌دهی افکار عمومی دارند و این وزارتخانه باید در عمل نشان دهد که در جامعه تحول ایجاد شده است. اگر چنین تغییری مشاهده نشد، باید در تصمیمات خود بازنگری کنیم.» با توجه به صحبت‌های پزشکیان به نظر می‌رسد، وضعیت کنونی ارشاد به ساختمان پاستور هم رسیده و ماجرای ارشاد بدل به مسئله رئیس‌جمهور هم شده است.
وقتی صحبت‌های رئیس‌جمهور در دیدار سرزده تمام شد، وزیر فرهنگ پشت تریبون قرار گرفت و درباره مانیفست دولت سخن گفت. او در یکی از جملاتش مسئولیت ارشاد را این‌گونه شرح داد: «وزارت ارشاد، مسئولیت برقراری ارتباط مؤثر با این گروه‌ها را به عنوان حلقه‌های واسط میان دولت و جامعه برعهده دارد.» اینکه حلقه وزیر ارشاد، وزارتخانه مربوط به خود را حلقه واسط میان مردم و جامعه می‌داند، امر مهمی است اما سؤال واضح اینجاست، این حلقه واسط در چند ماه اخیر دقیقاً چه کار کرده؟ آیا اگر ارشاد با همین روند پیش برود، ایده حلقه واسط بودنش که ذیل تفکر وفاق طرح می‌شود به اجرا می‌رسد یا به قول پزشکیان همه‌چیز نیاز به بازنگری دارد؟
با تمام این تفاسیر، وزارت فرهنگ دولت پزشکیان بخش مهمی از ایده دولت را بر عهده گرفته و به نظر می‌رسد راهکار‌های عملیاتی دولت تاکنون در حد و اندازه‌های سرپرست‌ها و دیدارهاست. سرپرست‌ها و دیدار‌هایی که هر دو ایده موقتند و اگر ارشاد تکلیفش را با خودش مشخص نکند، نیمه دوم امسال به جای آنکه حلقه واسطی میان دولت و مردم باشد، حلقه‌ای می‌شود دور وزارتخانه و وضعیت را هر روز برای بازوی فرهنگی دولت تنگ و تنگ‌تر می‌کند و امکان اتفاقات غریب در این وزارتخانه را افزایش می‌دهد. حالا باید دید تعطیلات نوروزی در وزارت ارشاد به پایان می‌رسد و حکم‌ها در چند روز آینده قطعی می‌شود یا همه‌چیز موکول می‌شود به آینده‌ای نزدیک که چندان هم نزدیک نیست؟! 


پربیننده ترین

آخرین اخبار


سایر اخبار مرتبط