دوشنبه 02 اردیبهشت 1404 - 01:51

کد خبر 877369

یک‌شنبه 01 اردیبهشت 1404 - 19:39:09


بخشی از کتاب/ جدا شدن از تلخی زندگی


خراسان/​​​​​​​عصرها که نور خورشید آرام‌آرام از لابه‌لای پنجره به اتاق می‌تابد، ذهنم پر از دغدغه و خستگی است. اما همیشه چیزی هست که می‌تواند این دنیای مضطرب را برای چند دقیقه کنار بزند: یک لیوان چای داغ کنار خانواده. صدای قل‌قل کتری، بخار شفاف و لطیف چای تازه‌دم، به خانه گرمی می‌بخشد. مادرم همیشه برای خودش زعفران یا هل به چای اضافه می‌کند؛ عطرش با خاطره‌ کودکی‌هایم گره خورده است. وقتی کنار سفره عصرانه جمع می‌شویم و چای در فنجان‌ها می‌درخشد، چشمانم برای لحظاتی از صفحه تلفن و خبرهای نگران‌کننده جدا می‌شود. پدرم قصه‌ای از جوانی‌اش تعریف می‌کند، مادرم با متانت به صحبت‌ها گوش می‌دهد، خواهرم می‌خندد. نگرانی‌های روزمره برای چند دقیقه پشت در می‌مانند؛ آرامش و انرژی تازه در جانم جاری می‌شود. حتی طعم شیرین چای و هم‌نشینی با عزیزان، انگار نفس تازه‌ای به روح خسته و فرسوده‌ام می‌بخشد. این لحظات کوتاه و ساده، یادم می‌آورند که می‌شود با یک لیوان چای و صمیمیت خانواده، زندگی را دوباره لمس کرد و دلگرم شد.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط