شنبه 07 مهر 1403 - 06:46

کد خبر 90559

سه‌شنبه 23 خرداد 1402 - 19:15:00


داستانک/ "چرا یول براینر مریض شد؟" نوشته سروش صحت_ قسمت سوم


آخرین خبر/ ‌‌جوان پرسید "چه سیگاری؟" یک لحظه ماندم چه جوابی بدهم، گفتم "فرقی نداره" جوان یک بسته مالبروی قرمز به طرفم دراز کرد. رویم نشد بگویم یک دانه سیگار می خواهم نه یک بسته، اصطلاح "نخ" را که آنموقع اصلا بلد نبودم، باعجله پاکت سیگار را گرفتم و پریدم توی کوچه که همان بغل بود. در پاکت سیگار را مثل در بیسکوئیت باز کردم، یعنی بدون اینکه بدانم سیگار اگر در معرض هوا بماند زود خشک می شود و سیگار خشک گلو را می سوزاند تمام بالای پاکت را کندم.‌

‌سیگارها کنار هم ردیف شده بودند، یکی را برداشتم و تازه فهمیدم که نه کبریت دارم و نه فندک، دوباره برگشتم پیش جوان سیگارفروش. وقتی در کوچه اولین پک را به اولین سیگار زندگی ام زدم آنچنان به سرفه افتادم که داشتم خفه می شدم ولی نمی دانم چرا ادامه دادم و به زور نصف سیگار را کاه دود کردم و بعد چون از شدت سرگیجه و سرفه داشتم می مردم بقیه سیگار را خاموش کردم و پاکت بازشده را توی ساک سفری ام انداختم و در حالی که جانم داشت بالا می آمد تاکسی گرفتم و رفتم "چهارشیر"‌

‌"یول براینر" با آن بدن ورزیده و افراشته و با آن چشم های زنده و روشن و با آن کله طاس اما زیبا که در فیلم های هفت دلاور و تاراس بولبا مسحورش شده بودم حالا بیمار شده بود و دیگر توش و توان نداشت و چشم هایش دیگر زنده نبود، حتی نمی توانست بایستد و با اندک رمقی که در جانش مانده بود رو به دوربین می گفت "همین الان سیگار را برای همیشه کنار بگذارید... دیگر حتی یک دانه سیگار هم نکشید" می گفت "ریه های ما به اکسیژن احتیاج دارند، نه به دود سیگار"‌

‌ مادرم می دانست که یول براینر را دوست دارم، برای همین برای همین هروقت این آگهی از هرکانالی پخش می شد صدایم می کرد تا یول براینر رنجور که ریه هایش دیگر کار نمی کرد را ببینم و بفهمم سیگار چه بلایی به سر آدم می آورد و متاثر شوم. واقعا هم  یول براینر را که در آن حال می دیدم متاثر می شدم ، بعد به اتاقم می رفتم و از فرط تاثیر، سیگاری روشن می کردم و به زمانه بدنهاد و کژسرشت فحش می دادم.‌

‌هروقت می خواستم تصمیمی بگیرم سیگار می کشیدم. سیگار می کشیدم و به خودم قول می دادم که جمعه ها کوه بروم و کمتر سیگار بکشم و قله توچال را فتح کنم. سیگار می کشیدم و به خودم قول می دادم که بیشتر از وقتم استفاده کنم، بیشتر کتاب بخوانم، بیشتر ورزش کنم و کمتر وقتم را به بطالت بگذرانم. سیگار می کشیدم و خودم را...‌‌

ادامه دارد.....‌
‌‌برگرفته از sehst_story

قسمت قبل:

1402/03/21 - 19:15



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط