چهارشنبه 05 دی 1403 - 09:14

کد خبر 91829

چهارشنبه 24 خرداد 1402 - 15:55:54


برای قهرمان شدن با زندگی معمولی خداحافظی کنید


فارس/ چند روز پیش «نازنین‌فاطمه عیدیان»؛ دوندهٔ جوان کشورمان نائب‌قهرمان رقابت‌های آسیایی شد. تحسین و تشویق او به جای خود. اما سؤال اینجاست که چطور یک نفر از میان هزاران نفر که به ورزش دو میدانی مشغولند، نائب‌قهرمان آسیا می‌شود و دیگران نه؟ می‌دانیم که ورزشکاران حرفه‌ای، برنامه‌های منظم و سنگین تمرین ورزشی، بدنسازی، تغذیه و حتی خواب و استراحت دارند.
برای رسیدن به هر هدف دیگری جز «قهرمان ورزشی شدن» هم نیاز به برنامه داریم. در قسمت اول و دوم برنامهٔ زندگی، از لزوم برنامه‌ریزی گفتیم و بعضی از ویژگی‌های مهم یک برنامهٔ خوب را نام بردیم. تفکر راهبردی را به عنوان ناجی قهرمان‌های بالقوه از زندگی‌های معمولی معرفی کردیم و قول دادیم در قسمت‌های بعدی از این روش تفکر و برنامه‌ریزی بیشتر بگوییم. همراه‌مان باشید با «نرگس مهاجر»؛ کارشناس ارشد علوم تربیتی و مدرس تفکر و مدیریت استراتژیک که در این مسیر راهنمایمان خواهد بود.
هر مدل تفکر، ویژگی‌ها و بایدها و نبایدهای خودش را دارد. در تفکر راهبردی یا استراتژیک هم باید نکاتی را در نظر گرفت که قرار است برایتان بگوییم تا بتوانید برنامهٔ راهبردی زندگی خودتان را تدوین کنید.

* فعالیت‌های با ارزش را انتخاب کنید
عصر رسانه ما را به اقیانوسی با عمق یک سانتی‌متر تبدیل کرده است. از هر مهارت و اطلاعاتی که شاید هرگز به کارمان نیاید، جرعه‌ای برداشته‌ایم. این‌ها اطلاعاتی هستند که از ما نسخه‌ای بهتر از خودمان نمی‌سازد. طوری که باعث شود در یک یا چند چیز آن قدر خوب باشیم که از خودمان احساس رضایت کنیم. نرگس مهاجر با این توضیح می‌گوید: «تفکر معمولی، ما را به این نقطه نمی‌رساند. تفکر راهبردی لازم است. در تفکر راهبردی، فعالیت‌های با ارزش را انتخاب می‌کنیم. برای قهرمان شدن باید با زندگی معمولی خداحافظی کنیم».

* نقطهٔ مطلوب خودتان را بیابید
چرا بعضی از خانم‌ها تصور می‌کند اگر شبیه آقایان بشوند، موفق خواهند بود؟ چون ارزش‌های منحصر به‌فرد خود را نمی‌شناسند و طبیعتاً آنها را شکوفا نمی‌کنند.
مهاجر با این مثال یکی دیگر از ویژگی‌های تفکر راهبردی را متذکر می‌شود و می‌گوید: «در تفکر راهبردی، دنباله‌روی از دیگران جایی ندارد. خودمان باید فکر کنیم ببینیم نقطهٔ مطلوب ما کجاست؛ دقیق و صادقانه. باید تفاوت‌ها و تمایزهایمان با دیگران را بشناسیم، بر اساس آنها نقطهٔ کمال خودمان را تعیین کنیم و بکوشیم استعدادها و توانایی‌هایمان را شکوفا کنیم».


تفکر راهبردی مظهر تمرکز بر هدف است

* بر هدفتان متمرکز باشید
بسیاری اوقات ما برای خودمان برنامه می‌ریزیم. اما در انتها به جایی که حقیقتاً راضی‌مان کند نمی‌رسیم. دلیلش این است که از ابتدا مسیر و هدف مطلوب‌مان را دقیق و درست تعیین نکرده‌ایم. تفکر راهبردی یک مهارت است برای مشخص کردن جهت درست.
مهاجر می‌گوید: «تفکر راهبردی مظهر تمرکز بر هدف است. دقیق، ساده و روشن است و عزم و ارادهٔ رسیدن به هدف را در ما ایجاد می‌کند. در این تفکر دغدغهٔ اصلی‌مان توانمندسازی خودمان از طریق رشد دادن قابلیت‌های خودمان است. هدفی را مشخص می‌کنیم و می‌خواهیم به آن برسیم. این کار شور و شوق تازه‌ای به ما می‌دهد تا بر خودمان تمرکز کنیم و به اهداف‌مان برسیم».
تا اینجا، بعضی از ویژگی‌های مهم تفکر راهبردی را با هم مرور کردیم. این تفکر در مقابل تفکر معمولی قرار دارد. در تفکر معمولی، دنباله‌روی و تقلید از دیگران وجود دارد. همچنین پیچیده و پر رمز و راز و بدون خروجی است.


* کارهای غیرضروری و فرعی را کنار بگذارید
لطیفه‌ای هست که می‌گوید خبرنگاران به سراغ یکی از کسانی رفتند که قلهٔ اورست را فتح کرده بود. به پایین کوه که رسید از او پرسیدند چه شد اورست را فتح کردی، جواب داد: «بار خورد! من هم رفتم!». برنامه دقیقاً جلوی چنین اتفاقاتی را می‌گیرد و باعث می‌شود چیزی را که ضرورت و فوریت ندارد و اصلی نیست کنار بگذاریم.
مهاجر می‌گوید: «برنامه‌ریزی یک فرآیند است برای پیاده کردن راهبردها و رسیدن ما به هدف. اگر برنامه نداشته باشیم هر چه در مسیرمان قرار بگیرد انجام می‌دهیم؛ یعنی همان رویکرد «هر چه پیش آید خوش آید!». این طوری پر از کارهای ناتمام می‌شویم».پس آنچه در برنامه‌ریزی به دنبال تحقق آن هستیم، هدف است. حالا بیایید ببینیم چطور باید هدف‌گذاری کنیم.

 

ورزش، تحصیل و تهذیب سه بعد یک هدف‌گذاری خوب


* سه بعد مهم وجودی در تعیین هدف

برای تعیین هدف باید همهٔ نیازهایمان را با هم در نظر بگیریم؛ نیازهای روحانی و جسمانی. مثلاً تعیین کنیم که در یک افق ۱۰ساله، ۵ساله، ۳ساله یا حتی یک‌ساله می‌خواهیم در چه نقطه‌ای باشیم. همان طور که در گزارش قبل گفتیم باید در این مرحله سه بعد کلی را لحاظ کنیم: بعد جسمی، بعد تحصیلی، بعد تهذیب.

* بعد جسمی در تعیین هدف
مهاجر می‌گوید: «باید از نظر سطح سلامت جسمانی، خودمان را به نقطهٔ مطلوبی برسانیم». مثلاً باید ۳ سال آینده اضافه‌ وزنم را از بین ببرم؛ برنامهٔ تغذیه‌ای مناسب خودم را داشته باشم و به آن پایبند باشم. به اندازه‌ای که سلامتی‌ام را حفظ کنم ورزش کنم یا...
عقل سالم در بدن سالم است. اگر در راه رسیدن به هدف، از جسم خود غافل شویم، ممکن است بعد از رسیدن به موفقیت تحصیلی، علمی و... توان جسمی بهره‌مند شدن از مزیت‌های آن موفقیت را نداشته باشیم و ناچار شویم در اوج پیشرفت و تحقق هدفمان، با آن خداحافظی کنیم.

* بعد تحصیلی در تعیین هدف
باید تعیین کنیم که می‌خواهیم در (مثلاً) ۳ سال آینده در چه مقطعی، چه رشته‌ای و چه دانشگاهی مشغول تحصیل باشیم. مهاجر توضیح می‌دهد:«تحصیلات صرفاً آکادمیک نیست. معرفتی هم هست. مثلاً لازم است برای فراگیری و تکمیل اندیشه‌مان در حوزه‌های مختلف زندگی، یک دورهٔ مطالعاتی از آثار شهید مرتضی مطهری را بگذرانیم یا آموزش مهارت خاصی را ببینیم. همهٔ این‌ها را بسته به هدف و چشم‌اندازی که برای خودمان انتخاب می‌کنیم، باید مشخص کنیم و بنویسیم». تمام این آموزش‌ها در بعد تحصیلی تعیین هدف می‌گنجد.

* بعد تهذیب در تعیین هدف 
پاکسازی درون، اخلاقیات، درگیری‌های قلبی و روحی، اضطراب‌ها، دلهره‌ها، خشم‌ها و...؛ پرداختن به همهٔ این‌ها در این حوزه قرار می‌گیرد. ما بیشتر وقت و عمرمان را صرف تحصیلات دانشگاهی کرده‌ایم و از ابعاد دیگر وجودمان غافل شده‌ایم. مهاجر با بیان این نکته می‌گوید: «اخلاق فقط لبخند زدن و مهربانی کردن به دیگران نیست. یک علم است و باید فرا گرفته شود. باید یاد بگیریم چگونه یک انسان واقعی باشیم. بحث تربیتی و رشد را اگر درست در نظر نگیریم و به آن نپردازیم، رشدمان کامل و همه‌جانبه نخواهد بود».

بسیاری از ما می‌دانیم چه چیزی درست است، ولی خلافش هستیم. خودمان را گول می‌زنیم و می‌گوییم «من همینم! نمی‌توانم خودم را تغییر بدهم». در حالی که این دنیا، دنیای تغییر است و تا وقتی زنده هستیم می‌توانیم تغییر کنیم. مهاجر یکی از راهکارهای تغییر و مراقبت از تغییرات فردی را جدول مراقبتی و نظارت دقیق بر خود می‌داند.

در چشم‌انداز تعیین می‌کنید چگونه قرار است بدرخشید

* چشم‌انداز، نقطهٔ آغاز تفکر راهبردی
تفکر استراتژیک با چشم‌انداز آغاز می‌شود. لازم است در ابتدای آشنایی با این مفهوم بدانیم که هیچ محدودیتی در تعیین چشم‌انداز نیست. چشم‌انداز می‌تواند بسیار ماورایی، مثل یک آرمان باشد که در نگاه دیگران دست‌نیافتنی است. مهاجر با این مقدمه می‌گوید: «در گام اول برای ترسیم چشم‌انداز نباید هیچ محدودیتی را در نظر بگیرید. نقاط ضعف، موانع و واقعیت‌های زندگی‌تان را که نمی‌گذارند به آن چشم‌انداز برسید، حذف کنید. چون قرار است سقف فکر شما را نشان دهد. باید تعیین کنید که چطور می‌خواهید بدرخشید».
یادتان باشد که اگر هنوز زنده‌اید، یعنی رسالتی هست که باید آن را به انجام برسانید. رسالتی که تنها از دست شما برمی‌آید!



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط