شنبه 07 مهر 1403 - 05:01
«نویسندهی در سایه» کتاب یدک کیست؟
وینش/ کتابی که پرنس هری (پسر شاه فعلی انگلستان از پرنسس دیانا و برادر ویلیام ولیعهد فعلی) درمورد حواشی زندگی خصوصی و خانوادگی خود نوشته است، به نام «یدک» عنوان «تندفروشترین» [نه پرفروشترین] کتاب همهی دورانها شناخته شد. چه میشود کرد، افکار عمومی بهویژه در غرب، به شدت نسبت به داستانهای زندگی این خانواده کنجکاو است. این روزها جی. آر. مورینگر «نویسندهی در سایه» یا گوست رایتر [ ghost-writer ] کتاب شاهزاده هری با عنوان یدک [Spare] مقالهای در مجلهی نیویورکر نوشته و در آن رابطهاش با شاهزاده هری و شیوه نوشتن کتاب را شرح داده است.
چند روز پیش تاجگذاری پادشاه جدید انگلستان بود. سال گذشته پسر کوچکِ شاه جدید از پرنسس دایانا کتاب خاطرات خود را که حاوی مطالب جنجالی درباره زندگی خانوادهی سلطنتی بود منتشر کرد. هری برادر کوچک ویلیام ولیعهد انگلستان است. او یک بار هم با ازدواجش با ریچل مگان مارکل آمریکایی-آفریقایی و مدل سابق جنجالساز شده بود.
این روزها جی. آر. مورینگر «نویسندهی در سایه» یا گوست رایتر [ ghost-writer ] کتاب شاهزاده هری با عنوان یدک [Spare] مقالهای در مجلهی نیویورکر نوشته و در آن رابطهاش با شاهزاده هری و شیوه نوشتن کتاب را شرح داده است. گفتنی است که یدک سال گذشته به عنوان «تندفروشترین» [نه پرفروشترین] کتاب همهی دورانها شناخته شد.
انتشار چنین کتابهایی بحثهای مهمی را دربارهی صنعت نشر و تولید کتاب پیش میکشد: پدیدهی «نویسندهی در سایه»، نویسندگانی که در ازای دریافت پول زندگینامهی شخصیتهای مشهور را برای آنها مینویسند؛ نقش کتاب در کنار مطبوعات برای دامن زدن به علاقهی عمومی به سرک کشیدن درون خانوادهی سلطنتی که هم به گونهای افشای آن است و هم اسطورهسازی بیشتر از آن و کمک به تداوم سلطنت؛ شخصیت بینابینی [شاید بعضیها بگویند فرصتطلبانهی] برخی از اعضای خانوادهی سلطنتی مانند هری که چون یک شهروند عادی رفتار میکنند، اما در ضمن از موقعیت موروثی خود و امتیازات آن بهره میبرند؛ این پرسش که چنین کتابهایی آیا خود در کنار مطبوعات زرد یا تابلوئید قرار میگیرند یا منتقد آنها هستند … و مسائل دیگر.
دو مقالهی زیر را از روزنامهی گاردین ترجمه کردهایم. یکی نقد کتاب یدک است و دیگری گزارشی از نوشتهی اخیر مورینگر در نیویورکر. این مورینگر خود نویسنده و روزنامهنگار قدری است و زندگینامهی خودش توسط جرج کلونی به فیلم برگردانده شده است. در ضمن عنوان کتاب که لفظ انگلیسیاش هست Spare به معنی قطعهی یدکی و زاپاس اشارهای است به اینکه برادر ولیعهد در انگلستان در میان مردم به این عنوان شناخته میشود. اصطلاحی هست در انگلیسی به عنوان the heir and the spare یعنی وارث [تاج و تخت] و ذخیره یا یدکش. موقعیت هری همین موقعیت یدک است.
نویسندهی در سایهی شاهزاده هری میگوید سر «بیعاطفگی» پاپاراتزیها و رسانهها با هری توافق داشتند
نویسنده: هلن سالیوان
جی آر مورینگر نویسندهی در سایهی مشهور کتاب یدک در نوشتهای به صیغهی اول شخص گفته به این دلیل با نوشتن خاطرات هری موافقت کرده که «از پسره خوشم آمد» و دیگر اینکه خودش به تازگی مادرش را از دست داده بود.
مورینگر مینویسد: «فکر کردم آیا هیچ شباهتی به هم داریم. داشتیم و گمانم به دلیل شگفتانگیزی. دایانا، شاهزاده خانم ولز، ۲۳ سال پیش از نخستین مکالمهی من با هری مرده بود، و مادر من، دروتی مورینگر، تازه از دنیا رفته بود، و اندوه ما به یک اندازه تازه بود.»
«خودخواهانه از این ایده استقبال کردم که با کسی، با متخصصی، دربارهی این احساس پایانناپذیر که آدم دوست دارد مادرش را ببیند صحبت کنم».
نوشتن کتاب دو سال طول کشید. در این مدت مورینگر و هری در روزهای بیماری فراگیر کووید، «بیستوچهار ساعته» از طریق زوم و رد و بدل کردن پیغامهای متنی با هم در تماس بودند. وقتی محدودیتهای سفر شُل شدند، مورینگر راهی کالیفرنیا شد تا در مهمانخانهی ملک هری و همسرش اقامت کند، جایی که «مگان و پسرش موقع راهپیماییهای عصرگاهیشان به دیدارم میآمدند. مگان که میدانست من دلم برای خانوادهام تنگ میشود همیشه برایم یکیدو ظرف غذا و شیرینی میآورد.»
مورینگر مینویسد وقتی خبر نوشتن خاطرات پخش شد «یک کارشناس خانوادهی سلطنتی بهمان گفت حواسمان را جمع کنیم چون به خاطر درگیر شدن من در این کار پدر هری قاعدتاً «دنبال جایی برای پنهان شدن میگردد». اشارهی آن کارشناس به خاطرات خود مورینگر بود و آنچه او از آن به عنوان «مسائل پدر خودش» نام برده بود. مورینگر دربارهی پدر غایبش و روابط نزدیک خودش با مادر مجردش در خاطراتش The Tender Bar به تفصیل نوشته است.
یدک شد «تندفروشترین» کتاب «نانفیکشن» همهی دورانها. موفقیت آن همچنین باعث توجه تبآلود رسانهها به آن شد و مورینگر شرح میدهد که چطور خبرنگارها و پاپاراتزیها شروع کردند به فضولی کردن در زندگی خصوصی او و تعقیب ماشینش. بعد سروکلهشان دور و بر کودکستان پسرش پیدا شد و پرسه زدنهاشان اطراف خانهاش: «یک بار چهرهی زنی را پشت پنجرهام دیدم. انگار خواب میدیدم، به طرف پنجره رفتم و پرسیدم «تو کی هستی؟» از آن طرف شیشه گفت خبرنگار Mail on Sunday هستم.»
وقتی پیش هری گله کردم که چه شایعاتی دور و بر کتاب در گردشاند، از جمله اینکه گویا جرج کلونی ما را به هم معرفی کرده است، او «سرش را بالا گرفت و گفت: به دنیای من خوش آمدی پسر. این وقتها او دیگر من را پسر خطاب میکرد.»
مورینگر که برای آندره آقاسی و بنیانگذار «نایک» فیل نایت هم کتاب نوشته است، شرح میدهد که چطور با تقاضای هری برای گنجاندن برخی خاطرات دوران خدمت نظام او مخالفت کرده است. او مینویسد که هری «نمیتوانست این آرزوی خود را که با این کتاب به همهی دروغهایی که دربارهاش گفته بودند پاسخ بدهد، بگذرد.»
کتاب شامل جزئیات خبرسازی است، از جمله اینکه چطور هری در نوجوانی مواد مخدر مصرف میکند، مشاجرهای بین او و برادرش پرنس ویلیام، و دعوا با شاهزاده خانم مگان سر لباس ندیمههای عروس. و اینکه پوشیدن لباس فرم نازی در یک مجلس بالماسکه در سال ۲۰۰۵ به ترغیب برادرش ویلیام و زن او کیت بوده است.
او خانوادهاش را متهم میکند که «مقدار عظیمی پیشداوری ناخودآگاهانه» دارند و نتوانستهاند از مگان در برابر حملات مطبوعات دفاع کنند. هری روز ششم می به تنهایی برای مراسم تاجگذاری پدرش به انگلستان آمد. ششم می در ضمن مصادف بود با جشن تولد پسرش آرچی. او بعد از پایان مراسم به سرعت محل را ترک کرد.
دوشنبه ۸ می ۲۰۲۳
جی آر مورینگر نویسنده رد سایه کتاب پرنس هری
تابلوئید یا افشای تابلوئید
نویسنده: شارلوت هیگینز
سلطنت بر داستانپردازی و روایت استوار است. یک واقعیت برساخته است که در آن از آدمهای بالغ خواسته میشود باور کنند که یک انسان چیزی است فراتر از یک انسان ــ که او حامل چیز مرموزی است به نام ذات توصیفناپذیر بریتانیایی بودن. زمانی این داستان بر قدرت سیاسی و نظامی استوار بود، و فرض بر این بود که خداوند مستقیماً از آن حمایت میکند. این روزها این قصه بر بنیاد بسیار سستترِ عادتها، رمز و راز قانون اساسی نانوشتهی بریتانیا [بریتانیا قانون اساسی مدون ندارد] و چشماندازهای تماشایی استوار است: یک جور نمادگرایی بدون موضوع. تشریفاتی مانند مراسم تدفین ملکهی فقید صرفاً تزئینی نیستند؛ اینها وسایلی هستند که نهاد سلطنت میکوشد از طریق آنها تداوم خود را تضمین کند. سلطنت تئاتر است، قصهگویی است، توهم است.
اینها همه توضیح میدهند که چرا خاندان سلطنتی برای داستاننویسان جذاب است، از آلن بنت بگیر تا پیتر مورگان [نویسندهی سریال «تاج»]: ماجراهای خاندان سلطنتی چیزی شبیه افسانه هستند. و ظاهراً هیچکس بیشتر از خود خاندان سلطنت به این افسانهها نچسبیدهاند. در خاطرات پرنس هری تکهی جذابی وجود دارد که در آن او علاقهی پدرش به شکسپیر را توصیف میکند: اینکه چطور او مرتب پسرش را به استراتفورد میبرد، چطور «هنری پنجم را میپرستید. او خودش را با پرنس هال مقایسه میکرد.» هری خودش خواندن هملت را امتحان کرد. «بله، شاهزادهی تنها، دلمشغولیاش پدر مردهاش، شاهد این که مادرش عاشقِ … غاصب تاج و تخت پدرش میشود. بستمش.» هری خودش یک بار نقش کنراد را بازی میکند، یکی از مینیونهای کمیک دان جان در هیاهوی بسیار برای هیچ. خوب هم بازی میکند، که برای خودش هم حیرتآور بود. میگفت: «عضو خاندان سلطنتی بودن خیلی هم با حضور بر صحنه فرق ندارد.»
پرنس هری مینویسد که خوانندهی خیلی خوبی نیست. خواندن آدم را به تفکر برمیانگیزد؛ تفکر اندوه میآورد؛ بهترین کار این است که خیلی درگیر عواطف نشوی. اما حقیقت اینکه او در حق خودش ظلم میکند. او خوانندهی سیریناپذیری است، منتها خوانندهی مطبوعات. ظاهراً او سالهای طولانی هرچه را راجع بهش نوشته شده خوانده است، در جاهایی از «لندن ریویو آو بوکس» گرفته تا «سان» تا اعماق متعفن پستترین رسانههای اجتماعی.
حرفی که پدرش مرتب در کتاب تکرار میکند این است که «نخوان پسر عزیزم»؛ هری مینویسد به اعتقاد درمانگرش او به خواندن اینها معتاد شده است. یدک دربارهی عذاب یکی از اعضای خاندان سلطنتی است در عصر تلفنهای هوشمند و اینستاگرام؛ عذابی در یک سطح دیگر حتی در مقایسه است با رنجی که مادرش کشید؛ و مسلماً شاهزادهخانم مارگارت که توسط خواهرش از ازدواج با مردی که دوستش میداشت منع شد. (برای هری ملکه الیزابت «عمه مارگو» است، پیرزن خونسردی که «با ابرو در هم کشیدنی میتوانست یک گیاه خانگی را بخشکاند» و یک بار برای کریسمس یک خودکار نفیس به او هدیه داد)
داستان سلطنت میتواند تداوم داشته باشد اگر کاراکترهایش مرئی باشند، از اینجاست رابطهی همزیستی ضروری اما به ندرت سرراست خاندان سلطنتی با رسانهها. یدک مدعی است که تصویر اعضای خاندان سلطنتی در بخشهایی از مطبوعات ــ جز مواردی که با جنایتهای تکاندهنده، موضوعات کاملاً جعلی، ایذا و آزار تحملناپذیر و نژادپرستی آشکار سروکار داریم ــ غالباً یک نوع بازی «حاصلجمع صفر» بوده است که در آن سخنگوی یکی از اعضای خانواده میکوشد به بهای اعتبار دیگری برای کارفرمایش کسب اعتبار کند. هری میگوید که او در نقش معمولش به عنوان «یدک» همواره قربانی این فرایند بوده است. حقههای روایی و کلیشههایی به قدمت تپهماهورها در این تحریفها به کار گرفته شدهاند: فرزند راهگمکرده ناخلف؛ برادرهای در جنگ. در مورد مگان، چیزی حتی فرسودهتر: زن شبهجادوگر.
هری از مطبوعات هوادار مونارشی به طور خاص متنفر است. مینویسد خبرنگار خاندان سلطنتی تلگراف «همیشه حالم را به هم میزند.» حتی آوردن نام ربکا بروکس برایش سخت است. و دربارهی رئیس او روپرت مرداک مینویسد: «خیلی به سیاستهایش اهمیت نمیدادم، سیاستهایی که از سیاستهای طالبان راستترند». هری هر اندازه هم از اندازهی امتیازاتش بیخبر باشد ــ اوائل کتاب مینویسد «به نظر شیک میآید و گمانم هست» که در کودکی غذایمان در ظرفهای نقره توسط پیشخدمتها سرو میشد ــ ابداً اسنوب نیست، و گمانم از نظر روحیاتش راست هم نیست.
در قطعهی تکاندهندهای او حرفهایش را با رواندرمانگرش دربارهی مقالهی سال ۲۰۱۳ هیلاری مانتل [رمان نویس معاصر بریتانیایی ۱۹۵۲-۲۰۲۲، نویسندهی رمانهای تاریخ مانند تالار گرگ و آینه و نور] در LRB [لندن ریویو آو بوکس] دربارهی کیت میدلتون به بحث میگذارد. این مقاله سروصدایی کرد، به دلخواه به غلط به عنوان نوشتهای علیه کیت تلقی شد. هری به یاد میآورد از اینکه مانتل خانوادهی سلطنتی را «پاندا» خوانده چه اندازه منزجر شد ــ این جانورهای فوقالعادهی بزک شدهای که امروزه در باغوحشها نگاهداری میشوند. «اگر یک روشنفکر مشهور میتواند ما را به عنوان حیوان نفی کند، دیگر به زن و مرد خیابان چه امیدی میتوان بست؟»
با این همه او تا اندازهای منظور مانتل را میفهمد. مینویسد کلماتش «همیشه نظرم را به عنوان هم بسیار تیزبینانه و هم بیاندازه بیرحمانه جلب میکردند. آخر ما حقیقتاً در باغوحش زندگی میکردیم.» او با شرح ناآمادگیاش برای روبهرو شدن با کاهش پول دریافتیاش در سال ۲۰۲۰ مینویسد: «بیمعنی بود. آدم در سالهای سی زندگیاش بخشی از دریافتیاش توسط پدرش قطع شود … آن هم در شرایطی که من هرگز نخواسته بودم از نظر مالی به پدرم وابسته باشم. من به اجبار به این موقعیت سوررئال رانده شده بودم، این ترومن شو پایانناپذیر که در آن من هرگز پولی در جیب نداشتم، هرگز ماشین نداشتم، هرگز کلید خانهای در جیبم نبود، هرگز آنلاین چیزی سفارش نداده بودم، هرگز بستهای از آمازون برایم نیامده بود و تقریباً هرگز سوار قطار زیرزمینی نشده بودم.»
مانتل در مقالهاش خاطرنشان میکند که «هری نمیداند کدام یکی است؟ یک شاهزاده یا یک شخص.» یدک مسلماً کوشش هری است برای این که یک شخص باشد، روایت خودش را داشته باشد. دربارهی آزاردهندگان مطبوعاتیاش مینویسد: «من عضو خاندان سلطنتی بودم و از دید آنها این یعنی بدون شخصیت بودم. قرنها پیش مردان و زنان خاندان سلطنتی موجودات آسمانی بودند؛ حالا به آنها چون حشره نگاه میکنند. چه کیفی دارد کندن بالهایشان.» این تشبیه آخر البته خاطرهی شکستهبستهای است از شکسپیر. گلاستر نابینا شده در لیرشاه میگوید: «آیا ما در دست خدایان چون مگسهایی در دستان پسرکان شیطانیم، که ما را برای بازیگوشی میکشند.». خدایان در روایت هری نه المپی هستند و نه پادشاهان، بلکه عکاسان و خبرنگاراناند.
یدک هم القای محبت میکند، هم سرخورده میکند و هم به نحو غریبی جذاب و پوچ است. هری چون در مرکز حقیقتش مینشیند نزدیکبین و تنگنظر میشود؛ همزمان نفرتانگیز و محبوس در حقههای قصهگویی تابلوئید، سبکی که خودزندگینامهاش به قلم نویسندهای در سایه نگاشته شده است. او اگر چیز بیشتری از جشنهای پنجاهمین سالگرد سلطنت ملکه الیزابت در سال ۲۰۰۲ دیده بود، میفهمید که این برداشتش که «بریتانیا مست بود … هرکس ورژنی از یونیون جک پوشیده بود» کاملاً غلط است. اقشاری از بریتانیاییها بیتفاوت بودند، برخیها خصمانه.
مشاهدات او دربارهی تاریکی آپارتمانش در زیرزمین قصر کنزینگتون، این که پنجرههایش به خاطر ملک چهاردرچهار همسایه نورگیر نبودند، برای کسانی که توانشان به داشتن خانه یا گرم کردن آن نمیرسد اهانتآورند. نتیجهی منطقی دیدگاههایی که او اکنون دارد باید یک نوع جمهوریخواهی باشد، اما نیازی به گفتن نیست که چنین نیست. او مینویسد: «مسالهی من هرگز با مفهوم سلطنت نبوده است». با وجود این، چیزی که او ــ آگاهانه یا ناخودآگاه ــ نشانمان میدهد این است که سلطنت ما را سر کار گذاشته است.
۹ ژانویه ۲۰۲۳
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
بیش از ۳۰ حمله توسط ارتش اشغالگر صهیونیستی به جنوب بیروت
-
گزارش صدا و سیما از آخرین تحولات لبنان
-
عراقچی: شورای امنیت برای توقف جنایات اسرائیل اقدام فوری انجام دهد
-
صفحه اول روزنامه امروز شنبه ۷ مهر
-
صهیونیستها دامنه حملات را گسترش دادند
-
اظهارنظر مقام صهیونیستی درباره سید حسن نصرالله
-
حملات موشکی تلافیجویانه حزبالله به «صفد»
-
حمله بامدادی مقاومت عراق به هدفی مهم در جنوب فلسطین اشغالی
-
نتانیاهو: متعهد به حفظ بقای اسرائیل هستیم
-
روایت نیویورکتایمز از دلیل حمله امروز رژیم صهیونیستی به ضاحیه لبنان
-
صفحه اول روزنامه تعادل شنبه ۷ مهر
-
صفحه اول روزنامه جهان صنعت شنبه ۷ مهر
-
صفحه اول روزنامه وطن امروز شنبه ۷ مهر
-
صفحه اول روزنامه مردم سالاری شنبه ۷ مهر
-
صفحه اول روزنامه فرهیختگان شنبه ۷ مهر
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
دپوی خودرو در پارکینگها، احتکار یا روال عادی؟
جمعه 06 مهر 1403 - 22:38:00
چرا ایرلند طلب 14 میلیارد دلاری از اپل را نمی گیرد؟
جمعه 06 مهر 1403 - 21:10:21
پیش بینی بورس فردا شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه 06 مهر 1403 - 20:00:00
پیش بینی قیمت طلا و سکه ۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه 06 مهر 1403 - 22:10:00
رئیس انجمن تولیدکنندگان طلا: ایران جزو ۷ کشور برتر در صنعت جواهر است
جمعه 06 مهر 1403 - 18:00:00