چهارشنبه 27 شهریور 1404 - 22:18

کد خبر 91974

چهارشنبه 24 خرداد 1402 - 18:23:00


گره نرسیدن آب تهران


فرهیختگان/متن پیش رو در «فرهیختگان» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست

ابوالقاسم رحمانی| پشت آن تبلت مستطیل بی‌روح و لکنته دست‌چندمی که از یک‌جایی صدقه گرفته در کلاس درس آنلاین حاضر شده بود و با معلم درباره آینده دنیا و دنیای بدون آب گپ می‌زد. همین حوالی تهران، چندکیلومتری پایین‌تر از پایین‌شهر! برای پیگیری مساله‌ای با دوستان آنجا بودیم و بی‌مقدمه درگیر حرف‌های معلم و استدلال‌های دبستانی کودک شدم. خانم معلم در تقلا بود تا بی‌آنکه وحشت به جان دانش‌آموز خردسال بیندازد، یک‌جوری تداعی کند که در آینده، نمی‌دانم چندسال، چندصدسال یا بیشتر و کمتر، جنگ‌های دنیا نه بر سر قدرت و کشورگشایی و امیال سیاسی و اقتصادی، که برای آب است. چیزی که همین دخترک کم‌سن‌وسال حاضر در کلاس، هرچقدر زور می‌زد نمی‌توانست به زبان کودکی‌اش روایت کند. پدرش کشاورز بود و علت مهاجرت به شهر هم بی‌آبی در کشاورزی، حالا هم از آن مکنت و شوکت روستانشینی‌شان، به رنج و زحمت حاشیه‌نشینی گرفتار بودند. دوست داشتم جفت پا میانه حرف معلم بپرم و جوری فریاد بزنم که جنگ آب برای اینها و خیلی‌های شبیه به اینها، مدت‌هاست که آغاز شده و اینها بازماندگان جنگ بر سر آبند. القصه اینکه جنگ بر سر آب برای من در روایت این کودک از گذشته و مشاهداتم در سال گذشته و در سفرهایی که به اقصی‌نقاط ایران داشتم شروع شد. وقتی مردم و مسئولان در اصفهان برای زندگی درکنار زاینده‌رود به جان هم افتادند، وقتی خاک همدان از خشکی و بی‌آبی ترک خورد و وقتی شهرکرد و خوزستان که منبع آب خیلی از شهرهای کشورند، عطش داشتند و وقتی صدای سیستان نه به دلسوزان رسید و نه بی‌عقلان آنطرفی، ناقوس جنگ آب گوش‌مان را کر کرد، اما خب طبق معمول همیشه‌ها، کسی ککش نگزید و رویه‌ای اصلاح نشد و مدیریت منابع آب، همچنان شعار ماند. این غمنامه مقدمه‌ای بود از ماجرایی تکراری و یک تنش بحرانی که سال‌هاست به آن گرفتاریم. چند روزی می‌شود که صدای پای بی‌آبی، به هر شکل و دلیلی، بیش از قبل و گذشته‌ها در پایتخت به گوش می‌رسد. افت فشار و قطعی‌های مکرر و تردد تانکرهای آب در برخی خیابان‌ها که مدت‌ها بود زیارت‌شان نکرده بودیم، نگرانی از آینده تامین آب در تهران را بیش از همیشه مبهم کرد و هرکسی را به این سمت‌وسو هل داد که در سکوت اختیاری مسئولان، تحلیلی بنویسد و به این بحران پیش‌آمده دامن بزند. اما اصل ماجرا تا اینجا همان چیزی است که دیروز در صفحه اول روزنامه نوشتم و مشکل هم همان مساله‌ای است که روایت کردیم.

توده‌ای عظیم از زمین در محدوده سد کرج جدا شده و به داخل آب و پشت سد افتاده، همین اتفاق هم آب را گل کرده و مسئولان را مجبور به بستن دریچه سد؛ سدی که تامین بخش قابل‌توجهی از آب تهران، خصوصا غرب، از آنجا بود و حالا به‌خاطر یک اتفاق و احتمالا هم یک‌سهل‌انگاری (عدم ذخیره کردن آب در تانکرهای ذخیره‌سازی) از مدار خارج شده است و مردم، حیران و سرگردان در تامین آب جهت انجام امور روزانه. اخبار و اطلاعیه‌هایی هم که خبر از رفع عنقریب مشکل بود و امروز و فرداها، تا اینجای کار، طبق معمول همیشه، خشک و خالی‌تر از لوله‌های آب تهران بود. القصه اینکه بی‌توجه به بحران‌های شهر به شهر ایران، از شمال و جنوب تا شرق و غرب، می‌توان پی برد که ما، در جنگ برای آبیم، راهی جز مدیریت وضع موجود نداریم و برای این مدیریت نیاز به دیوارنویسی و بیلبوردزنی در شهر نیست، نگاهی به آمارهای پایین و قهر طبیعت با انسان، گوشزد می‌کند که هر فردایی برای اقدامات دیروز، دیر است.

طبق اعلام متخصصان و کارشناسان، حد بحرانی آب مورد نیاز برای آغاز سال آبی چیزی حدود ۶۰۰ میلیون مترمکعب است. این درحالی است که سال آبی ۱۴۰3-۱۴۰2 با عددی نزدیک به ۴۵۰ میلیون متر مکعب آغاز شد و وضعیت چیزی حادتر از شرایط بحرانی هم بود. با این حال با اتخاذ برخی تصمیمات، صرفه‌جویی و همچنین بارندگی‌های مناسب، میزان آب موجود در مخازن سدها به عدد ۵۸۸ میلیون مترمکعب رسیده است. ناگفته نماند، حجم فعلی آب در مقایسه با مدت مشابه سال آبی گذشته، یعنی خرداد ۱۴۰۱ چیزی حدود ۷ درصد کمتر هم شده  که این یعنی در ادامه مسیر سختی‌های بیشتری پیش رو داریم.



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط