فارس/ عاقبت پس از 6 سال مدیریت امور شهری یاسوج مرکز استان کهگیلویه و بویراحمد تغییر کرد که خود داستان طولانی و حاشیه‌های مفصلی دارد.

شش سال مدیریت «نستهن مقدم» در راس مدیریت امور شهری یاسوج شش سال پرفراز و نشیب و پرحاشیه با مسائل ریز و درشتی بود که بازگو کردن آن در این وجیزه نمی‌گنجد اما آمدن او تا رفتنش هم داستان مفصلی دارد که به صورت خلاصه به آن می‌پردازیم.

روزهای پر التهاب برای شهردار ماندن جاوید
روزهای ابتدایی شورای اسلامی دوره گذشته شهر یاسوج را با حضور افرادی چون محمدرحیم دهراب‌پور، هدایت اکبری و دیگران به یاد می‌آوریم و موافقت‌ها و مخالفت‌هایی که با محمدعلی جاوید شهردار آن زمان شد، شهرداری که با عملکرد نسبتا رضایت‌بخش خود از دید کارشناسان و مردم، اتوماتیک‌وار مترصد و منتظر بود تا برای یک دوره دیگر در مسند مدیریت امور شهری یاسوج بماند.
اما به هر دلیل حاشیه‌های بسیاری در آن روزها به وجود آمد و دسته بندی ها در شورای شهر ایجاد شد و هر روز یکی از اقلیت جدا و به اکثریت می‌پیوست و بالعکس و چنان شد که موافقین محمدعلی جاوید هم با حاشیه‌های پیش آمده عطای شهردار ماندن او را به لقایش ببخشند و برای نشان دادن ضرب شصت به گزینه‌ای دیگر متوسل شوند.

ناگهان، مقدم گزینه شهرداری شد
ناگهان، نامی نه چندان آشنا به نام نستهن مقدم برای مدیریت شهری یاسوج مطرح شد مقدم که گویی از همان ابتدا با ملایمت و نرم خویی و با زبان آرام و با رای اکثریت شورا به این منصب رسید در ادامه لحنی تند پیدا کرد و هر سوال و انتقاد و پیشنهادی را به هر جهت بدون پاسخ نمی گذاشت و البته در بسیاری از موارد انتقاد رسانه‌ها را نیز نسبت به وضع موجود بر نمی‌تابید و در خود شورا نیز رویه این چنینی را در پیش گرفت.
حمایت‌های قاطعانه برخی اعضای شورای اسلامی به خصوص اعضای اثرگذار از او موجب شد تا با خیالی راحت به عنوان شهردار پایتخت طبیعت ایران حاشیه امنی برای خود متصور شود هر چند که مجال پرداختن به عملکرد چهار ساله نستهن مقدم در شهرداری یاسوج اکنون مقدور نیست اما انتخاب او به عنوان شهردار در دوره دوم نیز حاشیه‌های بسیاری داشت و البته که افکار عمومی آنگونه که در کوچه و بازار شاهد آن بودیم با وی چندان همراه نبود.

همه اتفاقات از این یک رأی شروع شد
در ابتدای دوره کنونی بسیاری بر این باور بودند که اعضای شورای شهر به گزینه غیر از مقدم اقبال نشان خواهند داد که باز هم به دلیل حمایت برخی افراد اثرگذار در شورا آن هم به هر دلیل با اکثریت آرا و فقط بدون رای هدایت الله امیری که از همان ابتدا با او مخالف بود بر صندلی شهرداری یاسوج برای ۴ سال دیگر جلوس کرد غافل از اینکه مطالبه‌گری مردم شهر یاسوج و رسانه‌ها دیگر به مانند گذشته نبود و مردم و رسانه‌ها از وضعیت پاکیزگی شهر و فضای سبز و آسفالت معابر و کوچه ها تنها به عنوان چند مورد معدود به شدت ناراحت و ناراضی بودند و تقریباً کمتر شهروندی بود که از وضعیت شهر رضایت داشته باشد و صدای مردم از هر سمت و سوی شهر یاسوج دارآمده بود و اعتراض و گلایه از وضع موجود تنها به شرف آباد و بنسنجان و دولت آباد خلاصه نمی‌شد که بالانشینان در ابوذرها و سالم آباد محمودآباد و حتی باهنرها نیز از این وضعیت ناراضی بودند.

چرا مقدم صدای مردم را نشنید؟
در این میان هر چند نباید از برخی اقدامات شهرداری یاسوج مثل بازگشایی بلوار آیت الله ملک حسینی و چند کار دیگر چشم پوشی کرد اما نظارت ضعیف بر نظافت کوچه و بازار و میادین و جوی‌های آب و وضعیت رقت‌بار فضای سبز باعث شده بود تا اقدامات مثبت شهردار هم به هیچ وجه به چشم نیاید و هر روز شاهد اعتراض و انتقاد از سوی مردم در گوشه و کنار یاسوج باشیم که معلوم نبود چرا شهردار و مشاورانش صدای مردم را نمی‌شنیدند و اگر می شنیدند چرا به آن عمل نمی کردند.
هر چند باید از برخی خصوصیات خوب شهردار یاسوج چشم‌پوشی نکرد اما مدیریت شاخصه های مختلفی دارد که برای موفقیت در آن می بایست به هر سلاحی مجهز بود.

هشدارهای رسانه چاره‌ساز نبود
بارها از به شهردار یاسوج از طریق رسانه‌ها اعلام شده بود که شهر بیش از هرگونه اقدامی نیاز به نظافت و تنظیف و ترمیم دارد اما گوش شنوایی برای شنیدن این هشدارها و تذکرات نبود جوی‌های آب که گویی سالیان سال است لایروبی نشده و چمن‌هایی که در بسیاری از فضاها خشکیده و درختانی که پژمرده شده اند و بلوار هایی که خار و خاشاک آنها را فرا گرفته و رنگ و روی پایتخت طبیعت ایران را زشت تر از زشت کرده و معلوم نبود چرا مقدم نسبت به این وضعیت واکنشی نشان نمی‌داد.
کافیست که مقدم و مشاوران و نزدیکان او حال که فراغت بال بیشتری پیدا کرده‌اند سری به کوچه پس کوچه های یاسوج و بلوارها و فضای سبز زده و از نزدیک اوضاع را با چشمی دیگر ببینند تا دریابند که شهر یاسوج را چگونه اداره می‌کردند.

صدای کارکنان رسمی شهرداری هم در آمد
اما از سوی دیگر عده ای هم شورای شهر را عامل اصلی مشکلات می‌دانند و برای مثال کارکنان رسمی شهرداری یاسوج در اعتراض چند روز پیش خود به مدیریت فضای سبز اشاره می‌کنند که با عملکرد نادرست خود موجب نابودی فضای سبز شده است.
آنها معتقدند مدیریت های سفارشی و تحمیلی دلیل چنین وضعیتی است و در شورا این اوضاع رقم خورده است.
اما در جلسات شورا که خبرنگاران نیز حاضر بودند آن گونه که معلوم بود برخی اعضا تنها ژست بی‌طرفی و قانونمند بودن را می‌گرفتند در حالیکه به وضوح سهم خواهی و زیاده‌خواهی از رفتار و حرکات و حتی سکوت این عده معلوم بود تا در بروز چنین بحرانی در شهر یاسوج شریک اصلی باشند و همه کاسه کوسه‌ها بر سر شهردار نشکند.

چه کسی باعث وقت‌کشی شد؟
به معنای دیگر این که برخی اعضای شورای شهر باز هم به قول خود اعضا با عملکرد خودشان موجب شدند تا علاوه بر نارضایتی بیشتر مردم از مدیریت امور شهری وقت بیش از پیش تلف شود و شورا نتواند تصمیمی اساسی برای اصلاح و یا تغییر مدیریت این شهر بگیرد.
اعضایی که بنا به گفته برخی اعضای دیگر، حتی در منزل خود نشستی برای تغییر وضع موجود برگزار کردند و میثاق نامه امضا شد اما در روز موعود به زیر میز مذاکره زدند تا اینگونه شود و شهر یاسوج همچنان در گرداب نابسامانی گیر کند و شورای شهر به بازی گرفته شود و عده‌ای همچنان سوار بر اسب مراد خویش باشند.

دو روایت متفاوت از رفتن مقدم
با همه این تفاسیر 2 نقل قول متفاوت در خصوص کنار رفتن نستهن مقدم وجود دارد اول اینکه هدایت‌الله امیری عضو شورای شهر یک روز مانده به تغییر در رسانه می‌گوید که طی چند روز آینده شهردار را برکنار خواهیم کرد و البته قول دیگری که تنها یک روز بعد از آن شهردار یاسوج استعفای خود را در سامانه دولت اعلام می‌کند و رئیس شورای شهر هم می گوید که او برای کار دیگری یعنی انتخابات آماده شده است!
در این بین جای سوال است که اگر شهردار یاسوج بنای کاندیدا شدن داشت و خودش استعفا داد «بنا به قول رئیس شورا» چرا برای همفکران و یاران وفادار خود در شورا «آن سه نفر» هزینه تراشی کرد و این تصمیم را خیلی پیشتر از این نگرفت و موجب شد تا آن‌ها در جنگ و جدل فراوان با 4 عضو دیگر اکنون با رفتن شهردار در اقلیت بمانند؟!
با همه این تفاسیر چه مقدم استعفا داده باشد و چه او را قبل از استعفا با خرد جمعی اعضا کنار گذاشته باشند، اکنون دیگر بعد از ۶ سال مردم شهر یاسوج در هر کوی و برزن توقع دارند که شورا و سرپرست جدید و شهردار آینده رویه تحولی را سرلوحه کار قرار دهند رخت کهنه از تن شهر یاسوج در آورده و بر تن پایتخت طبیعت ایران رختی نو بپوشانند.