شنبه 07 مهر 1403 - 01:04

کد خبر 94962

شنبه 27 خرداد 1402 - 15:20:00


خطر؛ هند شاهنامه را عزیز‌تر از ما می‌دارد!


ایبنا/ شاهنامه اثری مشهور و ماندگار در ادبیات کهن ایران‌زمین است. وقتی در وهله اول نگاهی به آثار اقتباسی از شاهنامه می‌اندازیم با آثاری از این قبیل روبرو می‌شویم. «داستان‌های شاهنامه» و «افسانه ماردوش» که دو اثر انیمیشن تولیدی برای تلویزیون در دهه 80 هستند که به دست مرکز تولیدات صبا ساخته شده است. سه انیمیشن «رستم و سهراب»، «جمشید و خورشید» و «آخرین داستان» از تولیدات تازه حوزه انیمیشن و دو فیلم «سیاوش در تخت جمشید» و «رستم و سهراب» از آثار هنرمندان در قبل انقلاب هستند که به تولید رسیده‌اند. خارج از حوزه سینما، دو تئاتر «30» و «هفت خان اسفندیار» و «اپرای اجرا نشده سیاوش»، «اپرای رستم و سهراب» و آلبوم موسیقی دوگانه «رستم و سهراب» از تولیدات لوریس چکناواریان کارنامه اقتباس ایران را کامل می‌کند. شاید با نگاه بر این فهرست به این برآیند دست پیدا کنید که ایران در زمینه اقتباس از شاهنامه کارنامه درخشان و پرباری را ارائه داده است.

اما در کنار این کارنامه، هندوستان با 4 اثر سینمایی «شیرین و فرهاد 1931»، «شیرین و فرهاد 1956»، «فردوسی» و «رستم و سهراب» و شوروی با دو اثر 3گانه «لوای آهنگر»، «افسانه جاودان رستم»، «داستان سیاوش» و «نمایش‌نامه سیاوش» و همچنین «اپرای رستم و سهراب» آذربایجان چهره دیگری از این اتفاق را به شما نشان می‌دهد.
بین اهالی هنر و تصمیم‌گیرندگان این حوزه، میل و دغدغه‌ای نسبت به اقتباس و شرح اهمیت تبیین و تبلیغ این اثر فاخر که جزوی از تاریخچه و فرهنگ ایران است دیده نمی‌شود. پس از وقوع انقلاب اسلامی در ایران و طی گذشت 4 دهه از این اتفاق مهم، هیچ‌گونه اثر سینمایی یا سریالی درباره شاهنامه و داستان‌های آن تولید نشده تا به ما اهمیت این موضوع و غنای داستانی آن را شرح دهد.
شاید موضوع اقتباس از شاهنامه یک مقوله ساده انگاشته شود ولی همین سهل‌انگاری موجب وقوع اتفاقات مخرب و مهمی همچون اتفاقات زیر می‌شود:می‌توان به این نکته اشاره کرد که شاهنامه کتابی از دل ایران و فرهنگ ایران است که حاصل زحمات 30 ساله فردوسی بوده تا زبان پارسی زنده نگاه داشته شود. همانطور که فردوسی در شاه‌بیت مشهور خود می‌گوید «بسی رنج بردم در این سال، سی / عجم زنده کردم بدین پارسی / پی افکندم از نظم کاخی بلند / که از باد و باران نیابد گزند / بناهای آباد گردد خراب / ز باران و از تابش آفتاب» این اثر برخاسته از دل ایران است و برای فرهنگ ایران ساخته شده است. با این حال وقتی کشوری همچون هندوستان با این تعداد اثر از شاهنامه به بازار اقتباس وارد می‌شود، کم کم در بین جهانیان شاهنامه و قصه‌های آن به عنوان اثری از ادبیات هندوستان شناخته خواهد شد و کاخی که فردوسی در 30 سال بر ادبیات فارسی استوار کرده بود، به سادگی با یک سهل‌انگاری از پایه ویران می‌شود.

همچنین معضل دوم این اتفاق تحریف‌هایی است که در این زمینه صورت می‌گیرد. اثر 3گانه حماسی شاهنامه که به همت بوریس کیمیاگرف در تاجیکستان شوروی تولید شد، نمونه‌ واضح این‌گونه تحریف‌هاست. مخصوصا در اثر‌ «افسانه جاودان رستم» که انیمیشنی با گرافیک جذاب در این حوزه است، تحریف فراوانی درباره فرهنگ ایران و ایرانیان انجام شده. این اثر که قصه پسرکشی و نبرد رستم و سهراب را روایت می‌کند یک تولید هنری برای مخاطب کم‌سن و سال است و مخاطب کم‌سن و سال یک جامعه می‌تواند بستر تفکر را در جامعه هدف پایه‌گذاری کند. همان‌گونه که با تحریف در این اثر و اثر مشابه دیگری همچون فیلم «300» ساخته زک اسنایدر، شاهد رشد نفرت از ایرانیان در بین جوامع مختلف بوده‌ایم.
 
چند نکته مهم درمورد اقتباس از شاهنامه در هنر ایران مطرح است:هنرمندان عموما برای بحث تولید و اقتباس، به سراغ تراژدی تکراری «رستم و سهراب» می‌روند که به قولی یک سوژه نخ‌نما شده در این حوزه است. در حالی که شاهنامه هزاران داستان و حماسه مختلف را داراست که هر کدام از آن‌ها یک منبع الهام بزرگ برای اقتباس‌های مختلف هستند.
داعیه بزرگی که هنرمندان برای نساختن اقتباس از شاهنامه می‌آورند، قیمت بالای جلوه‌های ویژه برای تولید این آثار است. عموما حماسه‌های شاهنامه رخدادهای جنگی را دارا هستند که ساخت هر پلان از آن هزینه زیادی خواهد داشت به همین دلیل است که اکثرا به دنبال ساخت انیمیشن می‌روند تا هزینه تولید کمتری را متحمل شوند. اما این داعیه یک مفهوم پوچ است. اقتباس به سه نوع 1.نعل به نعل 2.وفادارانه و 3.آزاد، موجود است. هنرمندان می‌توانند با ساخت اقتباس‌های آزاد همچون رابطه «زخم کاری» و «مکبث» یک اثر قوی و با کیفیت همراه با هزینه‌های کمتر تولید کنند.
اقتباس‌های کمی در ایران از شاهنامه صورت گرفته و همان تعداد محدودی که تولید شده‌اند بسیار آثار ضعیفی هستند. البته که این ضعف تولید، همه و همه به پای هنرمندان تولیدکننده اثر است نه منبع اقتباس. شاهنامه به طور خاص و تمامی ادبیات کهن ایران به طور عام آثاری با غنای فرهنگی و ارزش بالای ادبی هستند که بسیار در این حوزه قوی هستند، به همین علت ساخت آثار قوی در در این حوزه نیازمند هنرمندی قوی است تا بتواند به سادگی مدیوم را تغییر دهد.
تئاتر تازه‌ای به نام «هفت‌خان اسفندیار» به همت سازمان رسانه‌ای اوج به روی صحنه تالار وحدت اجرا می‌شود که اقتباسی نمایشی و موزیکال در این حوزه است که مورد توجه بسیاری از منتقدان و صاحب‌نظران و اهل هنر قرار گرفته است. این تئاتر یک اثر اقتباسی نعل به نعل است، امید است که این تئاتر شروع یک مسیر پرقدرت در حوزه اقتباس باشد که در کنار اقتباس نعل به نعل، گونه‌های دیگر اقتباس پیگیری شود و این کتاب به گونه‌های مختلف به گوش ایرانیان و جهانیان برسد.



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط