شنبه 07 مهر 1403 - 00:52
روایت روزهای پایانی پادشاه افشاریان در خاطرات کشیش و پزشک فرانسوی
خبرگزاری کتاب ایران/ نامش بازن بود. کشیشی اهل فرانسه که از قضای روزگار مدتی در کشور ما زندگی کرد و چون از مهارتهای پزشکی و درمانگری برخوردار بود، مورد توجه نادرشاه قرار گرفت و طبیب شخصیاش شد. او خاطراتی از این دوره ثبت کرده و روایتی از آن سالها برای ما به جای گذاشته است.
نمیشود از پژوهش درباره دوره افشارها و مطالعه در زندگی و زمانه نادرشاه صحبت کرد و از دکتر رضا شعبانی نام نبرد. کتاب دو جلدی «تاریخ ایران در عصر افشاریه» او که چاپ نخست آن اواخر دهه هشتاد منتشر شد، هنوز جامعترین کار تحقیق در این حوزه است. به روایت همین کتاب نادرشاه اواخر پاییز 1067 خورشیدی در حوالی دره گز خراسان متولد شد و سالهای طولانی در گمنامی زندگی کرد تا اینکه در روزهای افول و سقوط پادشاهی صفوی، از فرصتی که زمانه در اختیارش گذاشته بود بهره گرفت و گام به بخش مشهود تاریخ گذاشت. یکی از فرماندهان سپاه صفوی شد، به حکومت نیمبند افغانها در جنوب ایران پایان داد، روسها را از ولایات شمالی بیرون کرد و آنچه را که عثمانیها در نواحی غربی ایران تصرف کرده بودند از اشغال آنان بیرون کشید. به اعتبار این پیروزیهای بزرگ به مهمترین مرد آن روزگار تبدیل شد و با عنوان نایبالسلطنه شاه صفوی، عملاً قدرت برتر را در کشور در دست خود گرفت. اما به این راضی نشد. بیشتر میخواست. به همین انگیزه، گامی رو به جلو برداشت و تاج و تختی را که بیش از دو قرن، نسل پشت نسل خاندان صفوی مانده بود از آن خودش کرد.
نادرشاه با پیروزیهای درخشان نظامی به دورهای از هرجومرج و بیثباتی پایان داد و پس از آن فاتحانه به هند نیز لشکر کشید، اما بعد با افراط در نظامیگری و اصرار به سیاستهای نادرستی که در پیش گرفته بود زمینهساز آغاز دوره دیگری از شورش و وحشت شد. متأسفانه نبوغ او - هرچقدر حیرتانگیز و ستودنی - فقط به مسائل نظامی محدود میشد و از فرجامی که در پایان ماجرای او روی داد میشود استنباط کرد که حزم و تدبیر اداره کشوری به آن پهناوری را نداشت. در آغاز فقط هواداران سنتی خاندان صفوی در دشمنی با او میکوشیدند، اما هرچه جلوتر رفت شمار مخالفان و دشمنانش بیشتر و بیشتر شد. تا مدتی با سرکوب و ارعاب و کشتارهای دستهجمعی، گوشه و کنار قلمرو پهناور خود را یکپارچه و مطیع نگه داشت و تدبیری برای کَندَن ریشههای بحران به کار نبست. سرانجام هم رشته امور پاره شد، آشوب و بینظمی همه جا را فراگرفت و دوره دیگری از جنگهای داخلی در سرزمین ما آغاز شد.
ماههای پایانی عمر نادرشاه در هراس از خیانت احتمالی نزدیکان و اطرافیانش گذشت. در دستیابی به اهداف بزرگش ناکام مانده بود و این ناکامی - که خودش نیز آن را میدید - به خشم و جنون او دامن میزد. به بیشتر سردارانش بیاعتماد شده بود و متأثر از این بیاعتماد، چند نفر از آنان را به دار آویخت و به خیال خودش، توطئهای بزرگ را در نطفه خفه کرد. اما این تصمیم نه به آرامش او منتهی شد و نه احتمال خطر و توطئه را کاهش داد. حتی این ترس را در دل برخی دیگر از سردارانش انداخت که شاید خود آنها قربانیان بعدی خشم و بیاعتمادی نادرشاه باشند.
شبی از شبها، در چادرش با جمعی از سردارانی که به وفاداریشان مطمئن بود خلوت کرد و نقشهای که برای پاکسازی سپاه کشیده بود با آنان در میان گذاشت. نقشه لو رفت و آنهایی که نامشان در فهرست سیاه نادرشاه وجود داشت از آن مطلع شدند. همینها که جان خودشان را در خطر میدیدند، در اقدامی پیشدستانه به چادر شاه ریختند و او را به ضرب خنجر و تبر از پا درآوردند (28 خرداد 1126 خورشیدی). گویا سرش را نیز از تنش جدا کردند. خبر قتل نادرشاه که پخش شد، سپاه بزرگی او نیز که گویا فقط با محوریت ابهت او یکپارچه مانده بود ازهم پاشید. دو بیت زیر منسوب به محمدعلی طوسی، اشارهای است به ماجرای آن شب تاریخی:
سر شب، سر جنگ و تاراج داشت
سحرگه نه تن سر، نه سر تاج داشت
به یک گردش چرخ نیلوفری
نه نادر به جا ماند، نه نادری.
نگاهی به دو کتاب و روایتهایی از شاهدان عینی
بودند کسانی که نادرشاه را از نزدیک دیدند و روایتی از آن دوران نوشتند به جای گذاشتند. از میانشان میشود به محمدمهدی استرآبادی، منشی نادرشاه و نویسنده دو کتاب «تاریخ جهانگشای نادری» و «دُره نادره»، و نیز محمدعلی حزین و کتاب «تاریخ و سفرنامه حزین» اشاره کرد. اما شاید روایت کشیش بازن فرانسوی که در مقطع پایانی دوران نادرشاه، پزشک مخصوص او بود، تصویر گویاتری از آنچه در پایان ماجرای نادرشاه روی داد به ما نشان دهد.
مینویسد: «در آن تاریخ طهماسبقلیخان (نادرشاه افشار) بیش از شصت سال نداشت. ولی دو سال بود که صحتش سخت مختل شده بود. او را مزاجی بود قوی و توانا، اما خستگیهای بیانقطاع سفرهای جنگی و راهنوردیهای رنجآور او را بس ضعیف کرده بود چندان که گاه به گاه خود را بیمارتر از آن که بود میپنداشت و مخصوصاً از گرفتار شدن به مرض سخت بیم داشت.» البته همیشه بیماری در فکر و خیال شاه نبود و گاهی او واقعاً بیمار میشد. چنان که روزی «او را استفراغهای پیدرپی عارض شدی و هر آنچه خوردی یک ساعت نگذشتی که همه را قی کردی. و این علامتها با علتهای دیگری مثل یبوست سخت و انسداد کبد و خشکی دهن و غیر از اینها همراه بود. چون من بیماری او را شناختم، او علاج آن را از من خواست ولی این کار آسان نبود و مرا مجالی بیشتر بایستی تا آن که داروهای لازم را حاضر کنم. زمستان بود و ما در قشلاق بودیم. من از او دو ماه برای تهیه داروها مهلت خواستم.»
راوی میافزاید: «در این بین او از اصفهان بیرون شد و راست به فارس رفت و در راه ستمهای شگرفی از خود نمود. شنیده بود که شاه عباس کبیر که در شکار بسیار زبردست بود، در دوره پادشاهی خود از کله پارهای از حیوانات که خود شکار کرده بود در چندین شهر منارهایی برپا ساخته است. پس او نیز بر آن شد که به نوبت خود بناهایی به آن نظم بسازد، ولی نه از کله حیوانات بلکه از کله مردمان، و بلندی آن را خود معین کرده بود که سی پا باشد. چنین منارهای را در شهر کرمان بنا نهاد!»
بازن از بدگمانی و خصومتی که بر فضای آن روز کشور سنگینی میکرد نیز مینویسد. «پادشاه در اطراف خود جز زمزمه عصیان و فساد نمیشنید. پیکهای او را بازداشت میکردند. اوامر او منقطع میشد. هر روز او را از طغیان تازهای خبر میدادند. درد او روز به روز افزونتر میشد و هیچچیز تشویش و اضطراب او را تسکین نمیداد. مردمان از این که وقایع را در نظر او خطیرتر مجسم مینمودند، لذت میبردند و از نگرانی و اضطراب او محظوظ میشدند... چند روز بود که همواره اسبی را زینکرده و آراسته در حرم آماده داشت. وقتی به ناگهان خواست به کلات خود بگریزد، نگهبانانش دریافتند و آن نتیجههای وخیم را که از گریختن او حاصل میشد به او آشکارا بنمودند... او نیک میدید و شک نداشت که چندی است توطئهای بر ضد او چیده شده است و زندگیاش در خطر است، ولی عاملان توطئه را نمیشناخت.»
پس نقشهای برای تصفیه سپاه کشید. «نادرشاه در اردوی خود چهار هزار تن سپاهی افغان داشت که این افواج از یک طرف او را جانمخلص و فدایی بودند و از طرف دیگر دشمنان قزلباشان بودند. در همان شب که نوزدهم ماه ژوئن به بیستم آن ماه میپیوست، نادرشاه تمام سرداران افغان را بخواند به ایشان گفت: من از نگهبانان خود خرسند نیستم و چون علاقه و دلیری و درستی شما بر من هویداست شما را مأمور میکنم که فردا هنگام بامداد همه صاحبمنصبان قزلباش را بازداشت نمایید و به زنجیر بکشید و اگر احیاناً کسی از ایشان گستاخی نماید و در مقام مقاومت برآید از کشتن او دریغ ندارید.»
راوی ادامه میدهد: «اما این فرمان چندان پنهان نماند که به بیرون نترابد. شورشیان را خبر آمد.» آنان دور هم جمع شدند و همگی قسم خوردند که کار شاه را یکسره کنند و «متعهد شدند که در ساعتی که برای اجرای امر معین خواهد شد حضور بههم رسانند، و آن ساعت هنگام غروب ماه بود که حدود دو ساعت پس از نیمهشب میشد. نمیدانم فشار بیصبری بود یا هوس خودنمایی که پانزده یا شانزده تن از سرکشان را پیش از رسیدن ساعت موعود به میعاد کشیده بود. شورشیان پای اندر خیمه پادشاهی نهادند و آنچه را که مانع گذشتن ایشان میشد درهم شکستند و ازهم گسستند تا به خوابگاه آن شاه بختبرگشته رسیدند.»
بازن ماجرا را چنین به پایان میبرد که «بانگ و خروش او را بیدار کرد و با آواز دهشتآوری فریاد زد: کیست؟ شمشیر من کجاست؟ اسلحهام را بیاورید!... هنوز رخت نپوشیده بود.» پیش از آنکه فرصت واکنش را پیدا کند، نخستین ضربه را خورد. ضربات بعدی نیز بیفاصله روی تن و بدنش نشستند. «پادشاه بدبخت که در خون خود شناور بود کوشید برخیزد، ولی قوت به جان نبود. پس گفت: چرا مرا میکشید؟ حیات مرا به من بازگردانید، هرچه دارم از آن شما باشد...» سخنانش نیمهتمام ماند، چه آنکه یکی از قاتلان جلو رفت و سرش را برید و کار را تمام کرد.
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
ویدئویی از حملات عصر امروز صهیونیست ها به بیروت
-
تصویر زنده خارج شدن یک کودک از زیر آوار بمباران بیروت
-
کارشناس داوری استقلال - پرسپولیس
-
کارشناسی داوری سپاهان - ذوب آهن
-
بلینکن: اسرائیل حق دارد از خود دفاع کند!
-
دورتموند برد، بازی باخته را برد!
-
درخواست ایران برای نشست فوقالعاده سران کشورهای اسلامی
-
گل اول رن به پاری سن ژرمن توسط موینگا
-
واکنش سردار وحیدی به ترور و شهادت فرماندهان بلندپایه حزب الله لبنان در حملات اسرائیل
-
کارشناسی داوری استقلال خوزستان - چادرملو اردکان
-
انصارالله: توطئهها علیه مقاومت، عامل حملات اسرائیل است
-
کارشناسی داوری هوادار - فولاد
-
کارشناسی داوری شمس آذر - ملوان
-
کارشناسی داوری خیبر خرم آباد - تراکتور
-
کارشناسی داوری مس رفسنجان - گل گهر سیرجان
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
دپوی خودرو در پارکینگها، احتکار یا روال عادی؟
جمعه 06 مهر 1403 - 22:38:00
چرا ایرلند طلب 14 میلیارد دلاری از اپل را نمی گیرد؟
جمعه 06 مهر 1403 - 21:10:21
پیش بینی بورس فردا شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه 06 مهر 1403 - 20:00:00
پیش بینی قیمت طلا و سکه ۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه 06 مهر 1403 - 22:10:00
رئیس انجمن تولیدکنندگان طلا: ایران جزو ۷ کشور برتر در صنعت جواهر است
جمعه 06 مهر 1403 - 18:00:00