شنبه 07 مهر 1403 - 01:02

کد خبر 97008

دوشنبه 29 خرداد 1402 - 09:30:00


روایت جوشقانیان از «صبح تازه‌دم»


ایبنا/ شاعر با زبان و ذوق سرشار خود توانسته غزل‌هایی با حال و هوایی لطیف بسراید:«ای آفتاب ردشده از شیشه باغ‌ها!/ بر تاروپود سبز چمن پا گذاشتی/ گل‌های فرش، گرم پذیرایی‌ات شدند/ ممنون که پا به زندگی ما گذاشتی»اما آنچه در این کتاب قابل توجه است، زنانگی و مادرانگی این شاعر متولد 1371 است که از شخصیت او سرچشمه می‌گیرد و به شعرهایش نیز سرایت کرده است.
در نقش همسر: «در دهان فنچ‌مان تا می‌گذارم دانه را/ لذتی پر می‌کشد، پر می‌کند کاشانه را/ می‌تکانم گرد و خاک خستگی را باز هم/ تا بیایی آب‌وجارو می‌کنم این لانه را/ سیبی از روی درخت افتاد و انجیری رسید/ باد با شوقت فراهم می‌کند عصرانه را/ باز هم گفتی کنارم باش، چشم، اما بدان/ می‌نشانی در کنارت دختری دیوانه را»
در نقش دختر برای مادرش: «و من از مهربانی‌های بسیار تو فهمیدم/ خدا باید چه اندازه صبور و مهربان باشد/ بیا و شام را پیشم بمان، بد بگذران یک شب/ که دریا می‌تواند پیش رودی میهمان باشد»
در نقش دختر برای پدرش:«همیشه فکر پس‌انداز خنده‌های منی/ لبالب از تو شده خاطرات قلکی‌ام/ تمام کوچه پدر! دست من به دست تو بود/ اگر که گرم شد آن دست‌های یخمکی‌ام»
در نقش مادر برای فرزندش:«از گرمی این خانه می‌گوید برایم/ هرگاه گرم صحبتم با شمعدانم/ حتی خدا لبخند دارد بر لبانش/ وقتی که بازی می‌کنم با کودکانم»
شهرستان ادب مجموعه غزل «صبح تازه‌دم» را  در ۱۰۰ صفحه با بهای 58 هزار تومان عرضه کرده است.

 



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط