جمعه 06 مهر 1403 - 19:02
وقتی دودی سیاه از گنبد سلطان طوس برخاست
ایبنا/ انفجار در حرم علی بن موسی الرضا(ع) در ۳۰ خرداد سال ۱۳۷۳ رخ داد و در این حادثه متأسفانه حدود ۲۶ نفر از هموطنانمان شهید و بیش از ۳۰۰ نفر زخمی شدند. این بمبگذاری در روز عاشورا انجام گرفت و بسیاری از کاشیکاریها و آیینهکاریهای بسیار ظریف ۸۰۰ ساله حرم، آسیب دیدند. از زمان رویداد این حادثه تروریستی، در ورودیهای مختلف حرم امام رضا (ع) بازرسانی مستقر شدند تا پیش از ورود زائرین به داخل حرم، آنها را بازرسی کنند.
به مناسبت 30 خرداد، سالروز وقوع این حادثه تروریستی سراغ کتاب «غریب قریب» رفتیم، این کتاب داستانی معنوی از سعید تشکری است که بهنشر آن را منتشر کرده است. این کتاب حاصل پژوهشهای نویسنده در خصوص بارگاه امام رضا(ع) است. نویسنده در این کتاب نحوه و چگونگی ساخت بارگاه امام هشتم شیعیان را در دوره های مختلف تاریخی بررسی کرده است. این تحقیق یک مطالعه تاریخی در مورد یک بنای مذهبی است که سالهای سال است جمعیت زیادی را از سرتاسر جهان در خود جای میدهد. شاید برای بسیاری جالب باشد که بدانند این بنای باشکوه و زیبا چگونه ساخته شده است و در طول تاریخ چه چیزهایی را به خود دیده است.
روایت بیتا از بمبگذاری در حرم امام رضا(ع)
در بخشی از کتاب که به حادثه تروریستی 30 خرداد سال 73 اختصاص دارد، تشکری از زبان دختری به نام بیتا و مردی به نام عمید چند و چون وضعیت شهر مشهد را شرح داده است.
وقایع داخل حرم از زبان بیتاست که در زمان انفجار بمب در حرم مشغول زیارت است. در ادامه این بخش آمده است:
«هوا گرم بود. هرمش یک جورهایی به کباب کردن شبیه بود. دلت آب سقاخانه را خواست. به ورودی صحن انقلاب دقیق شدی. دستههای عزاداری به همراه زائران و مجاوران عزادار از ورودی صحن جمهوری خودشان را به نزدیک بیست میرساندند. این پا و آن پا کردی، سخت بود راه باز کردن از میان آن همه عزادار و عاشق. به ساعت نگاه کردی، بیست دقیقه از دو گذشته بود. این؛ یعنی آب از سر تو هم گذشته بود. با مجسم کردن قیافه خالهات و لب و لوچه افتادهاش خندهات گرفت. همزمان لبخندی زد و یک دل سمت صحن انقلاب راهی شدی. از بین جمعیت گذشتی، نفست تنگ شد، گرفت. یک آن ترسیدی، اما حالا دیگر خودت را به دل جمعیت زده بودی و نامردی بود اگر پا پس میکشیدی.
یاد چند لحظه پیشت افتادی. چقدر قلب و قلب و دل دل کرده بودی پیش خودت، پزشان را داده بودی. ناگهان نفهمیدی چه شد. زمین زیر پایت لرزید. نتوانستی خودت را کنترل کنی و افتادی روی آدمهایی که جلویت بودند. موجی توی جمعیت پیچید. همگی پراکنده شدند. در پلک به هم زدنی اطرافت خلوت شدند. روی زمین افتادی. یکی به شانهات لگد زد و دیگری پایش را گذاشت روی انگشتت. سنگفرشها داغ بودند و کف دستانت سوختند. صدای آه و ناله بود. فغان، شیون همه میگریستند. کف دستانت سوختند. حالت بد شد. بوی سوختگی پیچیده بود. سرت را بالا کردی. نور خورشید به چشمانت زد، سوختند. چیزی ندیدی. سرت به دوران افتاده بود. رعشه به جانت نشسته بود. زمین هنوز میلرزید. افتان و خیزان خودت را به ورودی صحن انقلاب رساندی. گوشهای پیدا کردی. نشستی. همه چیز گرم بود. چشمانت را بستی. شنیدی: «دخترم اگر خوبی، پاشو برو. اینجا نمان.» پلکهایت را باز کردی، پیرمدی بود، خادم. شنیدی: «بمبگذاری شده، کنار بلاسر حضرت. اینجا نمان.»
دلت لرزید. بمب، انفجار، اینجا؟ کنار حرم آقا. مگر میشد؟ آن هم در روز عاشورا. گریستی. خیلی باصدا، بیشرم و بیخجالت. پیرمرد کنارت زانو زد. شنیدی: «خوب نیستی دخترم. بیا. بیا توی کفشداری کمی بنشین و نفس راست کن. بعدش بلند شو و برو. میبینی که چه عاشورایی راه افتاده.» توانش را نداشتی. دلش را نداشتی که ببینی تمام آنهایی که به مهر آمده بودند به زیارت، ریش ریش و پاره پاره شوند. برایت سخت بود. جانکاه بود. صدای دور شدن پیرمرد را شنیدی. دوان دوان میرفت. از بین همهمه و شلوغی و داد و فریاد جمعیت میتوانستی صدای کف کفشهایش را بشنوی. کفشها دور شدند. صداهای دیگری بلند شد. تو چشمانت را باز نکردی. صدای کفشها نزدیک شدند. شنیدی: «چشمهایت را باز کن و یک قلپ آب بخور. شاید جان بگیری. بیا توی کفشداری بنشین. کمی که سرحال شدی، برو. کار دارم. باید بروم کنار ضریح. محشر کبرا شده.»
ایستادی. سرت خوب بود. چشمهایت را باز کردی. همه چیز متفاوت بود با آنچه در زیارتهای قدیمیات دیده بودی. به پنجره فولاد نزدیک شدی. قسمت بالاییاش خراب شده بود، کج و کوله. دلت شکست. اشک ریختی. کنار کفشداری به ستونی تکیه دادی. سعی کردی چند نفس عمیق بکشی و بعد راهی خانه شوی.
عاشورایی رضوی در عاشورایی حسینی
خودت را به خیابان رساندی، مردان و زنان پیاده و سوار سمت حرم میدویدند. عدهای گریان و عدهای به سرزنان. کنار خیابان دانشگاه ایستادی. دست تکان دادی. منتظر سواری ماندی. جمعیت دسته دسته از مقابلت میگذشتند. هیچ تاکسی و سواری برایت نایستاد. قلبت میزد، تند تند. دلت برای بیتا مچاله شده بود. کم بود که همانجا زار بزنی. در راسته خیابان دویدی تا کمی آنسوتر شاید سواری نصیبت شود و خودت را به بیتا برسانی.
پس از اینکه بمبگذاری صورت گرفت و خبر آن به عمید، نامزد بیتا رسید به سمت حرم راه افتاد. در این حرکت حال و هوای مردم را مرور کرده است. تمام فکر و ذکرت شده بود بیتا. هزار فکر و خیال در سرت و در دلت جای گرفت. هزار نبودنها و ترسیدنها و جای خالیها. هزار از دست دادنها و دلتنگیها و فراقها. هزاران و هزار غم. بر خودت نهیب زدی. دوست داشتی خونسردیات را حفظ کنی. دوست داشتی به خودت قوت قلب بدهی، اما مگر میشد. نه، امکانش نبود. بیتای تو آنجا بود و تو اینجا. دویدی. ایستادی. باز هم خواهش کردی و تمنا تا یکی تو را سوار کند، اما همه سرگردان بودند انگار. مانند خود تو. غم باریده بود، حسش میکردی با تک تک سلولهایت. فایدهای نداشت. نفس توی سینهات سنگینی میکرد. کم مانده بود که پس بیفتی. همراه جمعیت دویدی. باید پیاده خودت را به حرم میرساندی. همان طور که بیتا خودش را به صحن و سرای آقایش رسانده بود. جمعیت بیتاب بود. عاشورایی رضوی در عاشورایی حسینی شکل گرفته بود. هر کس طوری ناله میکرد. یکی برای همسرش، دیگری فرزندش را گم کرده بود و آن یکی برادرش را و تو تکهای از وجودت را، بیتا را. دختری مهربان و خندهرو که به تازگی گوشهای از قلبت جایی یافته بود. ریشه دوانده بود و شده بود تکهای از قلبت، از وجودت. به نزدیکی حرم رسیدی. موج عزاداران و داغدیدهها بیشتر شده بود. دودی سیاه رنگ از گنبد سلطان طوس به هوا میرفت.»
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
پنالتی سردار آزمون مقابل العروبه که توپ به تیرک برخورد کرد
-
نخست وزیر پاکستان: حامیان اسرائیل دستشان به خون فلسطینیان بیگناه آغشته است
-
کار کردن حیرت انگیز قلب خارج از بدن
-
کسب یک نقره و ۲ برنز دیگر در مسابقات ووشو جوانان جهان
-
ادعای نتانیاهو در مجمع عمومی سازمان ملل: جنگ ادامه خواهد یافت
-
وزارت دفاع روسیه: «اوکراینسک» و «مارینووکا» آزاد شد
-
شکوه و عظمت تخت جمشید
-
دیدار عراقچی با وزیر خارجه قبرس در نیویورک
-
تلاش سپاهان برای اجرای عجیبترین قانون محرومیت
-
این سدان جذاب «بنز» به ایران می آید
-
بازسازی ناگهانی؛ دورتموند وستفالن را شخم زد!
-
هشدار مطهری درباره نقشه آمریکا و فرانسه علیه حزبالله
-
چهره جدید آلیسون؛ بیست سال جوان شدی رفیق!
-
جان باختن دوچرخه سوار زن سوئیسی حین رقابت
-
جاده چالوس یکطرفه شد
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
رئیس انجمن تولیدکنندگان طلا: ایران جزو ۷ کشور برتر در صنعت جواهر است
جمعه 06 مهر 1403 - 18:00:00
صعود قیمت تون کوین نزدیک است؟
جمعه 06 مهر 1403 - 17:34:46
پیش بینی قیمت دلار ۷ مهر ۱۴۰۳
جمعه 06 مهر 1403 - 17:00:00
تحلیلی از مقاومت بورس در برابر تنشهای منطقه
جمعه 06 مهر 1403 - 21:30:00
لحظه تولد یک سهم در بورس
جمعه 06 مهر 1403 - 20:30:00