جمعه 30 شهریور 1403 - 10:13

کد خبر 12229

سه‌شنبه 15 فروردین 1402 - 08:12:00


سرمقاله آفرینش/ با ذهن افراد محروم از خدمات چه کنیم؟!


آفرینش/ « با ذهن افراد محروم از خدمات چه کنیم؟! » عنوان سرمقاله روزنامه آفرینش به قلم حمیدرضا عسگری است که می‌توانید آن را در ادامه بخوانید:

مسئله حجاب چالشی فرهنگی و ریشه دار در جامعه است که طی دهه های گذشته هیچگاه به صورت منطقی و اصولی به آن پرداخته نشده است. چرا که هیچ دولت و نهادی درمورد این مسئله راهکار کارشناسی نداشته است. در هر دوره بسته به سلیقه مسئولان موضوع حجاب با سخت گیری یا بی توجهی مواجه شده است که حاصل آن امروز وضعیتی است که می بینیم یک موضوع بسیار ساده فرهنگی، تبدیل به یک مسئله بزرگ برای کشور شده و از هر سو هرکس به سلیقه خود قصد دارد با آن برخورد کند.
اگر کمی به قبل بازگردیم می بینیم که که حجاب توسط جامعه رعایت می شد و برخوردهای سلیقه ای و غیرکارشناسانه رفته رفته باعث بازخوردهایی در سطح جامعه گردید و به یک مشکل تبدیل شده است.
درهمین راستا شاهدیم که دستگاه ها و مراکز ارائه دهنده خدمات، به بهانه برخورد با بدحجابی از سرویس دهی به این افراد سرباز می زنند. چرا که نهادهای بالادستی درصورت عدم برخورد این واحدها با افراد بد حجاب اقدام به پلمپ و جریمه واحد مذکور می کنند. به عبارتی خواسته یا ناخواسته مردم در مقابل مردم قرار گرفته اند و وظیفه ای فرهنگی که طی دهه ها باید از سوی مراکز و نهادهای رسمی صورت می گرفت، امروز به صورت قهری باید از سوی یک واحد خدماتی انجام شود!. به عنوان مثال صاحب یک رستوران ممکن است از ترس بسته نشدن و تعطیلی کسب و کارش از دادن سرویس به افراد بدحجاب معذور باشد، درحالی که همسر یا دختر و یا خواهر و دیگر اعضای خانواده و فامیلش با همین سبک حجاب در جامعه حضور داشته باشند.
در نقطه مقابل نیز افرادی هستند که در مواجهه با این ممانعت از ارائه خدمات در همان لحظه حجابی مصنوعی برای خود فراهم کنند اما به محض پایان کارشان مجدد به همان سبک و مدل قبلی خود را بازمی گردانند.

روند این محرومیت ها و عدم ارائه خدمات به مدارس نیز کشیده شده است و طی اطلاعیه رسمی از سوی آموزش و پروش ارائه خدمات آموزشی به دانش آموزان بدحجاب ممنوع است!. واقعاً این چه سبک از آسیب شناسی و راه حل گزینی است. چطور می توان انتظار داشت که این روش ها موجب بهبود وضعیت حجاب در جامعه و درمیان افراد گردد.
شکی وجود ندارد که رعایت استانداردهای پوششی و شئونات اخلاقی در حوزه حجاب امری لازم و ضروری است، اما دیدن راهکارهای این چنینی این تصور را تداعی می کند که گویا متولیان امر قصد تشدید بی حجابی و ایجاد نوعی تقابل و لجبازی در حوزه حجاب را دنبال می کنند!.
چطور می توان انتظار داشت که فردی را با برخورد سلبی به رفتاری خاص واداشت حال چه این رفتار درست باشد یا غلط. آن دسته از افراد و نهادهایی که به دنبال محرومیت افراد بد حجاب هستند با باور و ذهنیت این افراد چه می کنند. آیا به این فکر کرده اند که به طور مثال اگر یک دختر جوان دبیرستانی به سبب حجاب از مدرسه اخراج شود چه بر سر زندگی و آینده او خواهد آمد. به فرض اینکه اخراج شد و از خدمات آموزشی نیز محروم گردید آیا با حجاب خواهد شد؟!.
این نگرش به معنای رها کردن جامعه و ترویج بی حجابی و آفات آن نیست. بلکه انتقاد اصلی بر نوع رفتارها و واکنش هایی است که با این مسئله فرهنگی صورت می گیرد. روند واکنش های رسمی و به اصطلاح مردمی با این موضوع به گونه ای است که بجای ترویج حجاب، درحال ترویج خشونت و نفرت اجتماعی گردیده است.درکشورمان کارشناسان فرهنگی و جامعه شناس و آسیب شناس اجتماعی کم وجود ندارد، بهتر است نهادهایی که با نام و عناوین فرهنگی مسئولیت دارند، اتاق فکرهای فرهنگی تشکیل دهند و با این مسئله به صورت اصولی و کارشناسی برخورد کنند. معضل بدحجابی با سلیقه گرایی های خاص راه به جایی نخواهد برد.

 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط