شنبه 26 آبان 1403 - 19:00
تله جنگ سرد!
فرارو/متن پیش رو در «فرارو» منتشر شده و انتشارش در «آخرین خبر» به معنای تایید آن نیست
تاریخ جنگ سرد به شدت درک آمریکایی ها از جهان را محدود می سازد. امریکایی ها باید به خاطر داشته باشند که چگونه دولت ها بدون بهره مندی از قدرت غالب سیاست خارجی خود را اتخاذ کردند.
زمانی که سیاستگذاران و مفسران امریکایی نیاز به راهنمایی دارند معمولا به جنگ سرد روی می آورند. آنان رویدادهای رخ داده در دوره جنگ سرد را استخراج کرده، با شخصیت های آن دوره برای کسب مشاوره مشورت می کنند و ویژگی های آن دوره را با زمان حال مورد مقایسه قرار می دهند.
به گزارش فارین افرز، تاریخ جنگ سرد شرایط بحث در مورد رویکرد ایالات متحده به جهان را تعیین می کند. اظهارات اخیر "جو بایدن" رئیس جمهور ایالات متحده مبنی بر این که "نیازی به جنگ سرد جدید" با چین وجود ندارد تنها یک نمونه بارز از بازتاب تحلیلی است که کل جامعه سیاست خارجی امریکا را تحت تاثیر قرار می دهد.
با این وجود، این اجبار و الزام جنگ سرد بیش از آن که کمک کننده باشد یک مانع بوده است. ناسازگاری بین واقعیتهای امروزی و تاریخ جنگ سرد جستجو برای استراتژی جدید آمریکا را متوقف کرده است. سیاست ایالات متحده برای حدود 80 سال بر برتری آن کشور از قدرت اقتصادی، نظامی، تکنولوژیکی و سیاسی استوار بوده است. این تسلط به ایالات متحده اجازه داد تا به دنبال تسلیم بدون قید و شرط قدرت های بیش از حد محور در جنگ جهانی دوم، مهار شوروی در حال ظهور اما ویران شده در جنگ و تغییر رژیم در افغانستان و عراق باشد. امروزه اکثر تحلیلگران بر سر این موضوع اجماع نظر دارند که کاهش سهم ایالات متحده از تولید ناخالص داخلی جهانی، کاهش مزیت های نظامی، کاهش برتری تکنولوژیک و کاهش نفوذ دیپلماتیک بدان معناست که واشنگتن به زودی برای اولین بار پس از جنگ جهانی دوم با جهان چند قطبی روبرو خواهد شد. با این وجود، امریکایی ها کماکان اسیر ایده های دوران ناپدید شده هستند زمانی که قدرت شان برتر بود.
تاریخ جنگ سرد به جلیقه ای تبدیل شده که درک آمریکایی ها از جهان را محدود می سازد. این تمرکز بر تاریخ دوره جنگ سرد تفکر سیاستگذاران امریکایی در مورد توانایی خود و حتی نحوه تجزیه و تحلیل مشکلات را منحرف می سازد. در نتیجه، آنان این کار را با محدود کردن دامنه بحث به احتمالات یک زمان غیرعادی و سپری شده انجام می دهد. این چارچوب محدود مرجع کسانی را که به دنبال درس گرفتن از جنگ سرد هستند گمراه می کند و قرن ها الهام تاریخی را برای کسانی که به دنبال فراتر رفتن از آن هستند پنهان می سازد. برای مدیریت نظم چندقطبی آینده جامعه سیاست خارجی ایالات متحده باید دورههای قبلی تاریخ را مطالعه کند دوره هایی که دولت ها برای بقای خود بدون برخورداری از مزایای قدرت غالب بودن تلاش می کردند. آمریکایی ها با آشنایی با سبک های مختلف حکمرانی ابزارهایی را برای مدیریت بهتر آینده چند قطبی به دست خواهند آورد.
جلیقه تنگ جنگ سرد
خواه این قیاس را بپذیرند یا رد کنند تقریبا همگان در محافل سیاست خارجی ایالات متحده جنگ سرد را به عنوان نقطه مرجع خود برای امور جهانی در نظر می گیرند. نتیجه این رویکرد یک بحث تاریخی کم عمق بوده است. "جیک سالیوان" مشاور امنیت ملی استدلال کرده که ایالات متحده باید "به درس های دوره جنگ سرد توجه کند" و گفته که فکر می کنم "منطق آن دوره هنوز هم صدق می کند". "آنتونی بلینکن" وزیر خارجه فعلی تاکید کرده که "فکر نمی کنم جنگ سرد واقعیت کنونی را از چندین جهت بازتاب دهد" و "لوید آستین" وزیر دفاع خاطر نشان ساخته است:"ما به دنبال یک جنگ سرد جدید یا ناتوی آسیایی یا منطقه ای که به بلوک های متخاصم تقسیم شود نخواهیم بود". در استراتژی امنیت ملی 2022 ایالات متحده تاکید شده که سیاستگذاران ایالات متحده "به دنبال درگیری یا جنگ سرد جدید نیستند".
در سراسر دالان های سیاسی امریکا مقام های سابق دولت ترامپ نیز از تاریخ حنگ سرد به عنوان سنگ محک خود استفاده می کنند. "مایک پمپئو" وزیر امور خارجه وقت در سال 2020 میلادی گفته بود:"آنچه اکنون در حال رخ دادن است جنگ سرد دوم نیست. چالش مقاومت در برابر تهدید ناشی از حزب کمونیست چین از جهاتی بدتر از آن دوره است".
در استراتژی امنیت ملی امریکا در سال 2017 میلادی ذکر شده بود " چالش های امروز جوامع آزاد به همان اندازه جدی اما متنوع تر از چالش های جنگ سرد هستند".
"جان بولتون" مشاور امنیت ملی سابق امریکا استدلال کرده بود که امریکا باید یک NSC-68 جدید (سند وزارت خارجه سال 1950 مبنی بر درخواست تسلیح مجدد گسترده) را برای مقابله با چین، ایران، کره شمالی و روسیه تهیه کند.
مورخانی مانند "هال برندز" و "نایل فرگوسن" استدلال کرده اند که ایالات متحده در جنگ سرد جدیدی با چین و روسیه قرار دارد. تحلیلگرانی از جمله "فرید زکریا"، "دیوید ایگناتیوس" و "والتر راسل مید" به طور معمول در تجزیه و تحلیل های شان از قیاس های جنگ سرد استفاده می کنند. تقریبا دو سوم کتاب های تاریخ، سیاست و روابط بین الملل که توسط نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، فایننشال تایمز و فارین پالیسی به عنوان "بهترین های سال 2022" نامگذاری و انتخاب شده اند بر دوره جنگ سرد در دوران حنگ جهانی دوم و پس از آن زمانی که ایالات متحده تنها توسط قدرت های جاه طلب اما ضعیف تر به چالش کشیده شده بود متمرکز بوده اند.
تصادفی نیست که این سیاستگذاران و متفکران در تلاش برای ترسیم مسیر جدیدی برای ایالات متحده در جهان بوده اند. تثبیت بیش از حد در "عصر آمریکا" تخیل استراتژیک را محدود می کند. با چارچوب بندی واقعیت با ایده ها و شیوه های منسوخ سبکی از حکمرانی عادی می شود که نه به دلیل بی زمان بودن بلکه خاطر عجیب بودن آن باید قابل توجه باشد.
هم چنین، در این روند با از بین بردن نمونه های تاریخی جایگزین تحلیلگران از پایگاه وسیع تری از دانش که می تواند به آنان کمک کند خلاقانه فکر کنند محروم می شوند. حتی زمانی که تحلیلگران این قیاس را رد می کنند به گفتگویی دامن می زنند که جنگ سرد را به عنوان پیشینه نهایی رقابت های بین المللی تلقی می کند. این امر آنان را با وظیفه آزار دهنده طراحی رویکردهای تازه مواجه می سازد.
چارچوب مرجع مبتنی بر تاریخ جنگ سرد سیاستگذاران را به طرق مختلف گمراه می سازد. برای مثال، تاریخ جنگ سرد باعث می شود که درگیری شبیه یک کلید روشن و خاموش به نظر برسد. در این چارچوب بندی یک امپراتوری به عنوان امپراتوری شیطان قلمداد می شود که در نهایت امریکا باعث می شود جهان آزاد در برابر آن به پیروزی برسد. این ذهنیت روابط بین الملل را به دوگانه دوستی کامل و رقابت کامل محدود می سازد. این نوع رویکرد درک درجات متوسط تنش را دشوار می سازد. بنابراین، تصور و پذیرش بسیاری از تغییرات از جمله آن چه سالیوان از آن تحت عنوان "همزیستی مدیریت شده" روابط امریکا و چین یاد کرده برای جامعه سیاستگذاران امریکایی دشوار بوده است. آمریکایی ها برای مقابله با جزم های جنگ سرد به منظور درک مناطق خاکستری بین دوست و دشمن در حال تلاش هستند.
تاریخ جنگ سرد هم چنین فرضیات مربوط به نحوه برخورد با شرکای ناپسند را مخدوش می سازد. مذاکرات دوران جنگ سرد که بیش تر مورد مطالعه قرار گرفته اند معامله با رقبا را شرم آور یا انقلابی جسورانه نشان می دهند.
حل و فصل بحران موشکی کوبا در سال 1962 به یک برنامه فوق محرمانه که توسط دولت کندی طراحی شده بود بستگی داشت تا کاملا انکار شود. تنش زدایی با اتحاد جماهیر شوروی که توسط "ریچارد نیکسون" رئیس جمهور وقت ایالات متحده و "هنری کیسینجر" وزیر امور خارجه اسبق طراحی شد امری که کاهش قدرت آمریکا را جبران کرد شامل سازش هایی بر سر حقوق بشر و ضدیت با کمونیسم بود که اعتبار دولت وقت امریکا را خدشه دار ساخت. در مقابل، نزدیکی چین و آمریکا در دوران نیکسون از سوی بسیاری از ناظران به عنوان یک دگرگونی اساسی در نظر گرفته می شود. این روایت ها باعث می شوند که مذاکرات با رقبا به گونه ای غیرممکن به نظر برسد اگرچه چنین دیپلماسی ای یک رویه معمول بین کشورهایی است که به دنبال پیشبرد اهداف متقابل هستند.
تمرکز بر تاریخ جنگ سرد دید آمریکایی ها نسبت به توانایی های خود را محدود می سازد و تصور سیاست خارجی کمتر نظامی شده را برای آنان دشوار می کند. نگاه به گذشته تا جایی پیش رفته که "ویلیام برنز" معاون سابق وزیر خارجه امریکا و اکنون رئیس سیا در مقاله ای در "فارین افرز" در سال 2019 میلادی از جنگ سرد به عنوان "عصر طلایی دیپلماسی آمریکا" استقبال کرد. با این وجود، دیدگاهی دیگر نشان می دهد که دوران پس از جنگ سرد با دستگاه دفاعی ایالات متحده ساخته شد تا قدرت نظامی را در سراسر جهان نشان دهد و مسکو را وادار سازد که خواسته های واشنگتن را بپذیرد. این سیستم به ارتش، سیا و وزیر دفاع این امکان را می داد که با هزینه وزارت امور خارجه و حتی رئیس جمهور مواضع خود را در روند سیاستگذاری تقویت کنند.
در نهایت، خاطره متورم دوره جنگ سرد دیگر دورههای تاریخ را که می تواند برای سیاستگذاران و تحلیلگران معاصر مفیدتر باشد پنهان می سازد. زمانی که آمریکایی ها قرن ها پیش از جنگ سرد را نادیده می گیرند نمی توانند دید درست تاریخی داشته باشد. این اثرات نزدیک بینی دوران جنگ سرد آمریکایی ها را به درک جهان از دید ایالات متحده غالب و سازش ناپذیر پس از پرل محدود می سازد. این وضعیت باعث غرق شدن امریکایی ها در دوره جنگ سرد شده و سبب می شود برای دنیای چند قطبی در حال ظهور مجهز و آماده نباشند.
تاریخ قدیم، ایده های جدید
"ریچارد نوستاد" دانشمند علوم سیاسی و "ارنست می" مورخ در اثر مهم مشترک خود تحت عنوان " تفکر در زمان: کاربردهای تاریخ برای تصمیم گیران" به خوانندگان درباره قیاسهای تاریخی که علیرغم مفید یا گمراه کننده بودن بر تحلیل تصمیم گیرندگان غالب هستند هشدار می دهند. جنگ سرد به یکی از این قیاس ها تبدیل شده است. آنان در کتاب خود اشاره می کنند که سهم ایالات متحده از تولید ناخالص داخلی جهانی که پایه و اساس قدرت ملی محسوب می شود از 50 درصد پس از جنگ جهانی دوم به حدود 20 درصد در سال 1992 میلادی و به کم تر از 17 درصد در زمان فعلی کاهش یافته است. همان طور که برنز در مقاله خود در "فارین افرز" در سال 2019 میلادی استدلال کرده بود:"ایالات متحده دیگر تنها بچه بزرگ در بلوک ژئوپلیتیک نیست". در چنین شرایطی تنها یک راه برای فرار از چارچوب غیرمفید جنگ سرد وجود دارد: مطالعه بیش تر تاریخ.
برای آن که امریکایی ها به روشنی درباره رویکرد خود به دنیای چند قطبی فکر کنند باید در مورد کشورهایی که پیش تر نظام چند قطبی را دنبال کرده اند بیاموزند. آنان می توانند با بررسی جنگ سی ساله در قرن هفدهم آغاز کنند زمانی که امپراتوری هابسبورگ با خشونت ناشی از مجموعه ای از اختلاف مواجه شد: تضاد قدرت بین پادشاهی های اروپا، شورش چند دهه هلند علیه کنترل امپراتوری، و اصطکاک های مذهبی صد ساله اصلاح طلبانه پروتستان ها و هر کدام را در توافق های مختلف حل و فصل کرد: یکی برسمیت شناختن استقلال هلند، دیگری حل و فصل منازعه مذهبی و قدرت اروپای مرکزی و دیگری حل و فصل اختلاف بین فرانسه و هابسبورگ های اسپانیا.
هم چنین، تحلیلگران می توانند کنگره وین را در قرن نوزدهم در نظر بگیرند که اروپا را در پی جنگ های ناپلئون بازسازی کرد تا دو درگیری را بهتر مدیریت کند: یکی بر سر قدرت، که با ترتیبات ارضی جدید تضمین شده توسط اتحاد امنیتی و توسط نهادهایی برای حل منازعه مورد توجه قرار گرفت و دیگری بر سر حکومت که با توافقاتی در مورد اصول حاکم و اتحاد دولت های محافظه کار مورد توجه قرار گرفت. هم چنین، سیاستگذاران امریکایی می تواند تضاد میان بریتانیا و آلمان را در اواخر قرن نوزدهم در نظر بگیرند که طی آن بریتانیا و آلمان در حالی که رقابت ژئوپولیتیکی با یکدیگر داشتند از یک رابطه تجاری سودمند متقابل برخوردار بودند. این موارد تصور آن که چگونه ایالات متحده و چین ممکن است به جای تسلیم شدن در برابر یک جنگ سرد فراگیر مناقشات را در عرصه هایی مانند تجارت، ایدئولوژی و ژئوپولیتیک حل و فصل و مدیریت کنند را به ما نشان می دهند.
تاریخ هم چنین ممکن است نحوه درک تحلیلگران از معامله با دشمنان را تغییر دهد. انقلاب دیپلماتیک 1756 زمانی رخ داد که اتریش به رقیب دیرینه خود فرانسه در جنگ علیه اتحاد بین دو مخالف سابق بریتانیای کبیر و پروس پیوست. روندی مشابه زمانی رخ داد که در اوایل قرن بیستم بریتانیا با دشمنان قدیمی خود یعنی فرانسه، ژاپن، روسیه و ایالات متحده آشتی کرد تا بار حفاظت از مستعمرات اش را در عین تمرکز بر آلمان در حال ظهور کاهش دهد. در آن رویارویی لندن و برلین از اواخر دهه 1890 تا اوایل دهه 1910 مکررا تلاش کردند تا رقابت خود را از طریق گفتگوهای مربوط به نیروی دریایی و مستعمرات خود کاهش دهند. تاریخ چین مملو از نمونه هایی از معامله سلسله ها با دشمنان است. سلسلههای هان و سونگ هرکدام معاهدات، توافق های بازرگانی و نظام های دیپلماتیک پیچیده ای را برای همزیستی با همسایگان قدرتمندی که نمی توانستند در جنگ شکست دهند ایجاد کردند در حالی که همزمان برای افزایش قدرت نسبی خود تلاش میکردند. با کاهش تسلط ایالات متحده پیشینه های ذکر شده از تاریخ جهان نشان می دهند که چگونه دولت ها ضعف را با اولویت بندی اهداف و تغیبر شراکت ها جبران کرده اند که می تواند راهی برای تفکر و عمل به دور از دشواری دوگانه های جنگ سرد برای امریکا باشد.
تاریخ هم چنین می تواند به تحلیلگران کمک کند تا یاد بگیرند که چگونه توانایی ها را در دنیایی با منابع محدود مدیریت کنند. اروپا در قرن هفدهم و هجدهم نمونههای فراوانی از عدم تطابق دولت ها با تعهدات، دیپلماسی، قدرت نظامی و قدرت اقتصادی ارائه می دهد. هلندی های بیش از حد گسترش یافته بین اوایل دهه 1600 و اواخر دهه 1700 به دلیل عدم تعادل رقابت های خود با منابع شان از صفوف قدرت های بزرگ خارج شدند. به استثنای دوره مهم جنگ ویتنام تاریخ جنگ سرد آمریکایی ها را به مشکلاتی که دولت ها در هماهنگ کردن اهداف، راه ها و ابزارها با آن مواجه هستند عادت نمی دهد.
این موارد و سایر تاریخ های مشابه می توانند به حساسیت آمریکایی ها نسبت به دیدگاهی متفاوت از جهان کمک کنند: رویکردی مبتنی بر مبادلات قابل تحمل و نه ناسازگاری. در این دیدگاه می توان در مورد اولویت بندی دشوار اهداف تمرکز داشت و نه بر روی پیروزی کامل و در مورد سیاست رویکردی عملگرایانه و نه متعصبانه داشت. هم چنین، با چنین دیدگاهی امرکیایی ها می توانند در مورد همزیستی با بازیگران که نه می توانند آنان را تغییر دهند و نه می توانند نادیده بگیرند بیاموزند. نادیده گرفتن این که چگونه ملل مختلف توانستند بدون بهره مندی از قدرت غالب سیاست خارجی خود را در طول تاریخ اتخاذ کنند آمریکایی ها را به دنیای خطرناکی سوق خواهد داد دنیایی که در آن ناتوانی آنان برای دست و پنجه نرم کردن با تغییر ممکن است باعث خونریزی خود ویرانگر شود.
ایالات متحده اگر بخواهد در عصر چند قطبی جایی داشته باشد باید از جلیقه جنگ سرد خارج شود. امروز جامعه سیاست خارجی ایالات متحده در محدوده های تاریخی دست و پنجه نرم می کند که تخیل آن را فلج می کند محدودیت هایی که نیازی به وجود ندارند.
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
سخنان دلنشین دکتر انوشه
-
پف صورت چه دلایلی میتواند داشته باشد و چه باید کرد؟
-
محصول نانویی برای درمان صدفک ساخته شد
-
علی مطهری: در مجموع 100 روز موفقی را از دولت دیدهام
-
مرعشی: پزشکیان توانست با حفظ عزت، خطر جنگ را از کشور دور کند
-
سرمایهگذاری بدون ریسک با ۳۱٫۷٪ سود روزشمار
-
قوچانی: میتوانیم با آمریکا به یک صلح سرد برسیم
-
بازداشت عامل تیراندازی در شهرستان هامون
-
حمله هوایی رژیم صهیونیستی به ضاحیه بیروت و جنوب لبنان
-
روایت «فاضلی» از نیک و بد 100 روز حکمرانی پزشکیان
-
ورود وزیر دفاع ایران، به دمشق برای دیدار با مقامات سوری
-
محرمانه در نیویورک
-
یک کارشناس: در این شرایط بهتر است با آژانس مشکلاتمان را حل کنیم
-
مغرور بودن به سبک حامد آهنگی!
-
نماهنگ «امتحان شیعه» با نوای محمدحسین پویانفر
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
سرمایهگذاری بدون ریسک با ۳۱٫۷٪ سود روزشمار
شنبه 26 آبان 1403 - 20:00:00
کارشناس خودرو: تولید سالی ۳ میلیون خودرو اطلاعات غلطی بود که به وزیر دادند
شنبه 26 آبان 1403 - 16:21:32
آغاز روند کاهشی قیمت مرغ در بازار
شنبه 26 آبان 1403 - 14:44:00
عمر خودروی برقی فقط ۷ سال!
شنبه 26 آبان 1403 - 14:34:06
واکنش وزیر جهاد در مورد از دست رفتن بازار صادراتی پسته
شنبه 26 آبان 1403 - 14:16:49