سه‌شنبه 03 مهر 1403 - 10:49

کد خبر 138396

سه‌شنبه 03 مرداد 1402 - 16:00:00


شاعرانه/ خون او امضای متن کربلاست


باشگاه خبرنگاران/ حرف اصغر بود و اکبر یک کلام

پس سخن کوتاه باید وسلام

این علی را گر توانی فهم کن

آن علی هرگز نگنجد در سخن

گرچه از افهام آن سوتر علی ست

فاش گویم اکبر و اصغر علی ست

جز علی در هیبت عباس نیست

جز علی نام برای یاس نیست

احمد است و آن راز و تاویلش علی ست 

راز مکنون است و تنزیلش علی ست 

هم علی بالا رود در عالمین 

هر کجا برخواست شور یا حسین

گفتم از پیوند اصغر با علی 

دستگیرم باش یا مولا علی 

*
خطبه را پاشید سوی آسمان 

تا ببارند ابرهایش هر زمان 

خبطه ی خون تا قیامت جاری است

قطره قطره مایه ی بیداری است 

خطبه ی اصغر بود و مولا آن دهان 

تا نشیند خطبه در قلب زمان 

گرچه آن را مردم کر نشوند 

خطبه ای از این رساتر نشوند

حنجر اصغر پیام اولیاست 

خون او امضای متن کربلاست

تا نگیرند از تو در سبق 

ای که داری حنجری، کن وقف حق

این تمام داستان نینواست

ماجرای سینه پرشور ماست

*
گریه باری هستی ام بخشیده است

بعد هستی ، مستی ام بخشیده است

گریه کرد اصغر دمادم بر عطش

بر حسین و کشتگان لشگرش

اصغر آری اکبر اهل بکاست

گریه او پیشوای گریه هاست

گریه کن آن دم که اصغر می شود 

روی دست یار اکبر می شود 

طفل را با گریه اش وقعی نهند

نوبت اکبر به اصغر می دهند 

گریه کن ای گریه کن! با اصغرش 

خوش سری بین آن سرها سرش 

وه چه سرداری ست این شش ماه مرد!

آخرین تیر است اصغر در نبرد

*
تشنه دل دارد که از حق دم زند 

تا سخن با عالم و آدم زند 

تشنه می گوید که دنیا را مجو

از جهان جز خنده مولا مجو

گر بگیری بر حسین و اصغرش

کی هراسی از یزید و لشکرش؟

خون تو خندیده بر هر دشنه ای

تا بگیری بر چنین لب تشنه ای

ور بگیری هان که نانم کو و آب؟

عمر تو مرگ است در این اضطراب 

زنده باش از یار و با او هم بمیر

ورنه عمری را اسیر غم بمیر

...

اصغر آمد ماه را یاری کند 

در حریم او هواداری کند

شاعر: علی محمد مودب



پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط