پنج‌شنبه 29 شهریور 1403 - 20:15

کد خبر 14273

چهارشنبه 16 فروردین 1402 - 19:35:00


مارا چه فرض کرده‌اید؟


آفتاب یزد/ متن پیش رو در آفتاب یزد منتشر شده و بازنشر آن به معنای تاییدش نیست

در واکنش به اظهارات اخیر سیدمصطفی میرسلیم درباره ارزان بودن قیمت بنزین

یوسف خاکیان| از همین ابتدای ماجرا عرض کنم خدمتتان که بنده به عنوان نگارنده این خطوط نه آدم سیاسی‌ای هستم و نه این حوزه و اخبارش را دوست دارم، اما از آنجا که به عنوان یک شهروند (از نوع درجه چندمش) در این سرزمین زندگی می‌کنم خواه ناخواه حتی لباسهایم هم رنگ و بوی سیاست می‌گیرند چه رسد به افکارم که گاهی اوقات کنترلشان از عهده‌ام خارج می‌شود، بالاخره نمی‌شود در یک شرایط اقتصادی بیمارگونه زندگی کرد و خود را به نفهمیدن زد و عنوان کرد که آش شوربایی که در حوزه اقتصاد برای مردم پخته شده و به خورد آنان داده می‌شود، مهیا شدنش ریشه و منشاء سیاسی ندارد، می‌پرسید چرا؟ دلیلش را خدمتتان عرض می‌کنم. بالاخره دولت و مجلس ارگانهایی سیاسی هستند، نیستند؟ بخش اعظم پولی که در این کشور وجود دارد و هزینه می‌شود هم در اختیار چنین ارگانهایی است، اشتباه می‌گویم؟ مثلا هر ساله دولت میزان بودجه هر ارگان، سازمان و نهادی را تعیین کرده و مجلس آن را به تصویب می‌رساند، اکثر این ارگانها هم که زیر نظر دولت هستند، بنابراین به نظر می‌رسد ادعایی که ما در خطوط پیشین درباره سیاسی بودن اقتصاد عنوان کردیم، چندان هم بیراه نباشد، بگذریم.


راستش از همان ابتدا عرض کردم که اهل سیاست نیستم و سیاست را هم دوست ندارم، اما زندگی من (منِ نوعی) به عنوان فردی از افراد جامعه با این مسئله گره خورده است و نمی‌توانم قبول کنم که بسیاری از مشکلات اقتصادی که گریبان ما مردم را گرفته ریشه و منشا سیاسی ندارد، بالاخره این مشکلات به دلیل اتخاذ تصمیم‌های نادرست مدیرانی که در بدنه دولت مشغول فعالیت هستند ایجاد شده، مدیرانی که خودشان چند معاونت دارند و چندین و چند گروه کارشناسی و کارمند هم زیر دستشان کار می‌کنند، مسلما وقتی این افراد کارشان را درست انجام نمی‌دهند برای مردمی که در کوچه و بازار زندگی می‌کنند مشکل ایجاد کرده و زندگی شان را در شرایط سختی قرار می‌دهند. اما جدا از این مسئله، در این گزارش می‌خواهیم به یک موضوع دیگر هم اشاره کنیم، آن هم این است که در این گیرودار سختی و مشقتی که مردم تحمل می‌کنند گاهی اوقات نظرهای واقعا عجیب و غریبی از سوی برخی بیان می‌شود که شنیدنشان سبب سبز شدن شاخ روی کله آدمی می‌شود، نظراتی که آدمی را به فکر وا می‌دارند که چگونه و از چه طریقی به ذهن بیان کنندگانشان رسیده اند. برخی از این افراد همان‌هایی هستند که به قول خودشان در این کشور مو سپید کرده و سالها در بخش‌های مختلف خدمت‌رسانی (!) نموده‌اند و این یعنی مردم و دردشان را می‌شناسند و خب تلاشی که در مراحل مختلف خدمت‌رسانی شان صورت گرفته هدفی جز حل مشکلات مردم نداشته است، اما معلوم نیست چرا وقتی این افراد زبان به
سخن گفتن باز می‌کنند حرفهایی می‌زنند که به قول معروف مخ آدمی سوت می‌کشد. یکی از این بزرگواران سیدمصطفی میرسلیم است که به نظر می‌رسد‌ چندان نیاز به معرفی نداشته باشد. ایشان حتی تا مرز کاندیداتوری برای ریاست جمهوری هم پیش رفت و در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری که در سال 1396 برگزار شد یکی از کاندیداها بودند و می‌خواستند پرزیدنت مردم شوند، پرزیدنتی که قرار بود برای مردم کار کند و مشکلات آنان را حل و فصل نماید. با اینکه می‌دانیم پاسخ این سوال کاملا روشن است اما باز هم می‌پرسیم؛


سوال: چه کسی رئیس جمهور را تعیین می‌کند؟
جواب: رای مردم


و خب هر کاندیداتوری برای اینکه بتواند رای مردم را جلب کند به آنها می‌گوید من این کار را برایتان می‌کنم، آن کار را برایتان می‌کنم، ال می‌کنم، بل می‌کنم، با گفتن جمله «سیم سالابین، نیکالا بش، گالاگالا» همه مشکلات را از پیش رویتان برمی دارم و زندگی تان را از این رو به آن رو می‌کنم، اگر می‌خواهید در آینده‌ای نزدیک از چنین شرایطی برخوردار باشید، به من رای بدهید. مسلم است وقتی یک نفر دنبال جمع کردن رای مردم است، نظر آنها برایش خیلی مهم است، درجه این مهم بودن هم زمانی مشخص‌تر می‌شود که آنها به او رای بدهند، این مسئله هم شامل همه کاندیداهای ریاست جمهوری می‌شد و خب چون آقای میرسلیم هم یکی از همین کاندیداها بوده باید بپذیریم که نظر و رای مردم برایشان مهم بوده است. بسیار خب، چه مسئولان خوبی داریم، رای و نظر مردم برایشان چقدر مهم است، اما آیا ما باید به داشتن چنین مسئولانی افتخار کنیم؟ برای دانستن پاسخ این پرسش اجازه دهید به یک فکت مهم اشاره کنیم. چند روز پیش ویدئویی در فضای مجازی مشاهده کردم که سیدمصطفی میرسلیم در مقابل مجری نشسته و با او گفتگو می‌کرد، در میانه گفتگو مجری از مهمان محترمش سوالی پرسید و آن مهمان (مصطفی میرسلیم) گفت: «من با نظر مردم کاری ندارم»!!!!! جالب نیست؟ آدمی که تا همین چند سال پیش و حتی بعدتر و شاید حتی خیلی قبلتر در برهه‌هایی از زمان به نظر مردم نیاز داشت تا او را انتخاب کنند و بر صندلی ریاست بنشانندش، حالا آمده بیان می‌کند که «من با نظر مردم کاری ندارم» سوال اینجاست که برادر گرامی چطور آن زمانی که به رای مردم نیاز داشتید، نظراتشان برایتان مهم بود، اما حالا که به قول معروف «.... از پل گذشته» دیگر نظر مردم برایتان مهم نیست؟ البته که شما در ارائه نظرات اینچنینی مسبوق به سابقه هستید، نشان به آن نشان که در مصاحبه‌ای در واکنش به پخش تصویر پرویز پرستویی گفته بودید که ایشان را نمی‌شناسید و این ادعا در حالی بیان شده بود که جنابتان در یک دوره سه سال و نیمه (از سوم اسفند سال 1372 تا 6 مرداد 1376) وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت بوده اید، جالب اینجاست که فیلمی (آژانس شیشه‌ای – ابراهیم حاتمی کیا) که شما عنوان کرده‌اید بازیگر نقش اولش (پرویز پرستویی) را نمی‌شناسید در سال 1376 تولید شده و خب همه ما می‌دانیم که مجوز ساخت یک فیلم سینمایی را وزارت ارشاد می‌دهد، مضاف بر اینکه پرویز پرستویی در دوران تصدی گری شما در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی 6 فیلم سینمایی بازی کرده که 3 تای آنها سر و صدای بسیار زیادی به پا کردند، نام آن فیلم‌ها را هم می‌توانیم بیان کنیم، البته اگر مدعی نشوید که این فیلم‌ها را ندیده ام، یکی از این فیلم‌ها همان «آژانس شیشه ای» است، دومینش «لیلی با من است» به کارگردانی کمال تبریزی است و سومینش هم «آدم برفی» به کارگردانی داوود میرباقری است، شما را به تمام مقدساتتان قسم نگویید که داوود میرباقری را نمی‌شناسید و «آدم برفی»‌اش را ندیده اید، بگذریم. اما یک فکت دیگر درباره شما باقی مانده است که اگر اجازه دهید آن را بیان کنیم.

«در شرایط کنونی قیمت سوخت آن قدر ارزان است که انگیزه‌ای به مصرف‌کننده برای پرداخت اضافه بهای محصول مرغوب‌تر را نمی‌دهد. پس یکی از الزامات بهبود کیفیت، اصلاح اقتصاد انرژی در کشور است. سود بسیاری از کارخانه‌ها ناشی از استفاده از انرژی ارزان و ویژه‌خواری است. در واقع انرژی به تاراج می‌رود و عده‌ای هم به ثروتهای بادآورده می‌رسند و مردم هم از کیفیت ناراضی‌اند! این نوع اداره کردن کشور توام با تبذیر و بی‌عدالتی و ستم به مصرف‌کنندگان است. این مشکلی است که نمونه بارز آن را در صنعت خودروسازی می‌بینیم.»


این سخنان برایتان آشنا نیستند؟ هستند؟ جایی آنها را شنیده اید؟ جایی آنها را خوانده اید؟ شاید هم جایی آنها را بیان کرده اید، اجازه دهید کمکتان کنیم، اینها بخشی از سخنان شماست که در تاریخ 11 فروردین همین امسال در گفتگویی آنها را بیان کرده اید، یادتان آمد؟ با اجازه شما بخش کوچکی از اظهاراتتان را
به عنوان فکت در گزارشمان مورد استفاده قرار داده ایم، اشکالی که ندارد؟ سپاسگزارم. ببخشید می‌پرسم، منظورتان از جمله‌ای که داخل گیومه قرار گرفته این است که قیمت بنزین باید افزایش پیدا کند؟ یعنی به نظر شما قیمت بنزین الان ارزان است که باید گران شود؟ نمی‌دانم میزان حقوق شما به عنوان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی چقدر است، اما نگارنده ی بخت برگشته و درصد قابل توجهی از مردم میزان حقوق دریافتی شان در طبقه صدم زیر خط فقر است و این یعنی برای این افراد بنزینی که با همین قیمت به فروش می‌رسد هم گران است، چه برای آنها که خودروی شخصی دارند و چه برای آنان که خودروی شخصی ندارند، آنوقت شما می‌گویید قیمت کنونی بنزین ارزان است؟ اما یک جمله در همین پاراگرافتان وجود دارد که دود از کله آدمی بلند می‌کند، آنجا که فرموده اید: «مردم از کیفیت بنزین ناراضی اند» این یعنی نظر مردم برایتان مهم است که می‌خواهید با گران کردن قیمت بنزین، کیفیتش را بالا ببرید؟ بالاخره نفهمیدیم نظر مردم برای شما مهم است یا مهم نیست؟ از این گذشته شما چطور از ناراضی بودن مردم از کیفیت بنزین خبر دارید، اما از ناراضی بودن مردم از قیمت بنزین خبر ندارید؟ چرا هر کسی می‌خواهد قیمت اجناس را گران کند فورا می‌چسبد به نارضایتی مردم از کیفیت محصولات؟ چرا کسی به نارضایتی مردم از قیمت بالای اجناس اهمیت نمی‌دهد؟ اصلا به فرض که شما درست می‌گویید، گیریم که مردم از کیفیت بنزین ناراضی‌اند و گیریم که قیمت بنزین را گران کردید و گیریم که کمر مردم در زیر بار قیمت جدید بنزین خرد و خاکشیر نشد، سوال اینجاست که واقعا چه تضمینی وجود دارد که با گران شدن بنزین، کیفیت آن افزایش پیدا کند؟ مگر دفعه قبلی که بنزین را گران کردید، کیفیتش افزایش پیدا کرد؟ مگر نان که گران شد کیفیتش هم بهتر شد؟ اینترنت گران شد کیفیت بهتر شد؟ قیمت خودرو که افزایش پیدا کرد کیفیتش بهتر شد؟ از شما می‌پرسیم آقای میرسلیم، کجای این سرزمین قیمت یک محصول یا خدمت ارائه به مشتری‌ها افزایش پیدا کرده و در کنار این افزایش کیفیت آن محصول یا خدمت هم بهتر شده است؟ بخدا قسم ما مردم از پشت کوه نیامده ایم و همه چیز را می‌فهمیم، آخر ما را چه فرض‌ کرده‌اید؟


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط