دوشنبه 02 مهر 1403 - 08:00

کد خبر 20812

سه‌شنبه 22 فروردین 1402 - 18:55:00


مشکل پیچیده پایان یک جنگ


هم میهن/متن پیش رو در هم میهن منتشر شده و بازنشرش در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

پایان درگیری در یمن دشوارتر از آن است که به نظر می‌رسد

هلال خشان-استاد روابط‌ بین‌الملل دانشگاه بیروت| جنگ داخلی در یمن در سال 2014 با تصرف شمال این کشور از جمله پایتخت، فرودگاه بین‌المللی و بندر حدیده توسط حوثی‌های مسلح آغاز شد. این درگیری یک سال بعد، با ورود عربستان‌سعودی به یمن تشدید شد و در ادامه به یک جنگ نیابتی بین ایران و عربستان تبدیل شد. این درگیری موجب شد یک ائتلاف عربی برای حمایت از دولت بین‌المللی عبد الربه منصور هادی شکل بگیرد. در این جنگ برخی قلمروهای تصرف‌شده توسط حوثی‌ها بازپس گرفته شد.. در سال 2020، شورای انتقالی جنوب، گروهی از شبه‌نظامیان تحت حمایت امارات، کنترل شهر جنوبی عدن را به‌دست گرفت. پس از آن بود که به‌طور فزاینده‌ای برای سعودی‌ها روشن شد که آنها قادر به تغییر مسیر جنگ نیستند. این جنگ تأثیر ویرانگر و زیادی بر مردم یمن داشته است. از سال 2015، بیش از 400 هزار یمنی به دلیل خشونت، گرسنگی و بیماری جان خود را از دست داده‌اند. سازمان بهداشت جهانی گزارش می‌دهد که حدود نیمی از کودکان یمنی به دلیل گرسنگی و سوءتغذیه از کوتاه‌قدی رنج می‌برند و گرسنگی رشد ذهنی و جسمی آنها را تهدید می‌کند.
برخی ناظران بر این باور بودند که توافقی که در اوایل ماه جاری توسط عربستان سعودی و ایران در پکن برای احیای روابط دیپلماتیک امضا شد، به پایان دادن بحران در یمن کمک خواهد کرد. اما واقعیت روی زمین چیز دیگری را نشان می‌دهد. نقطه‌ضعف اصلی نزدیکی عربستان سعودی و ایران این است که این توافق یک توافق ضروری است، نه توافقی براساس اعتقادی که در دو طرف به واسطه مسائل داخلی و مشغله جامعه بین‌المللی به جنگ اوکراین شکل گرفته باشد. نه ایران و نه عربستان سعودی می‌دانند که نباید در یمن شکست بخورند. زیرا هر کسی که یمن را کنترل کند، می‌تواند کل شبه‌جزیره عربستان را کنترل کند.

نقطه تمرکز عربستان

عربستان سعودی همواره یمن را تهدیدی برای تمامیت ارضی خود می‌داند و سعی کرده است که توسعه یمن را از مسیر خود خارج کند. سعودی‌ها در جنگ یمن در سال 1934 پیروز شدند و جیزان و نجران را به خاک خود ضمیمه کردند. در سال 1948، ریاض از امام یحیی علیه انقلاب مشروطه حمایت کرد و در سال 1962، به امام محمد البدر کمک کرد تا پس از کودتای سلطنتی، حکومت خود را بازپس بگیرد. سعودی‌ها در امور محلی یمن مداخله کرده و به قبایل یمنی رشوه دادند تا از اتحاد این کشور جلوگیری کنند. آنها همچنین از جدایی‌طلبان جنوب یمن در جنگ داخلی سال 1994 حمایت کردند و برای توقف قیام سال 2011 در یمن مداخله و این اعتراضات مردمی را به یک بحران سیاسی تبدیل کردند که در نهایت وضعیت یمن را به آنچه امروز است، سوق داد.
یمن حداقل از دو جهت با دیگر کشورهای شبه‌جزیره عرب تفاوت دارد. اول اینکه، در یمن، یک جمهوری دایر است، درحالی‌که سایر کشورهای منطقه پادشاهی یا امارت هستند. دوم اینکه، این کشور در مقایسه با همسایگان خود از ویژگی‌هایی نسبتاً دموکراتیک برخوردار است. از نظر عربستان سعودی، این امر یمن را به یک تهدید تبدیل می‌کند. تصادفی نیست که یمن یکی از اعضای شورای همکاری خلیج‌فارس به رهبری عربستان سعودی که شامل سایر کشورهای شبه‌جزیره است، محسوب نمی‌شود.
هنگامی که سازمان ملل در ماه آوریل گذشته میانجیگری کرده و توافق آتش‌بس عمومی را به امضاء طرفین رساند، عبد الربه منصور هادی، رئیس‌جمهور یمن، تحت فشار عربستان سعودی اعلام کرد که استعفا می‌دهد و اختیارات خود را به شورای رهبری ریاست‌جمهوری - نهاد اجرایی دولت به‌رسمیت شناخته‌شده بین‌المللی - واگذار می‌کند. این شورا اجازه داشت برای دستیابی به یک راه‌حل سیاسی جامع برای یمن وارد عمل شود. حتی با وجود توافق اخیر بین ایران و عربستان‌سعودی، این شورا با چالش‌های جدی مانند پر کردن شکاف بین جناح‌های متخاصم و متحد ماندن در میانه بحران‌های جاری یمن مواجه است. جای تعجب نیست که این شورا پیشرفت کمی در جهت حل و فصل و بهبود کیفیت خدمات برای مردم یمن داشته است.
برای اکثر یمنی‌ها، اقدامات غیرقانونی احزاب شکل‌دهنده این شورا باعث نگرانی است. هنگامی که هادی در سال 2012 به‌عنوان رئیس‌جمهور منصوب شد، احزاب یمنی از وی در مورد فساد گسترده در کشور مطالبه‌ای نکردند، به این بهانه که می‌توانند مشکلات را پس از استعفای رئیس‌جمهور سابق علی عبدالله صالح حل کنند. آنها تا امروز فاقد شفافیت هستند. هفت نفر از هشت عضو شورا با توجه به نگرانی‌های امنیتی در خارج از یمن ساکن هستند. اعضا مشغول تقسیم غنائم جنگی بین خود و تقسیم‌کردن پست‌ها و مناصب بودند، اما کمک چندانی به قرار دادن یمن در مسیر حل مناقشه‌ای که اقتصادش را به ویرانی کشانده، نداشته است. مردم یمن به‌طور فزاینده‌ای از عملکرد شورا ناامید شده‌اند. از سوی دیگر به شکل گسترده‌ای، نخبگان سیاسی حاکم بر این کشور هیچ پایگاهی از حمایت ملی ندارند. به‌طور کلی شورا از تخصص لازم برای مدیریت امور داخلی و روابط بین‌الملل بی‌بهره است. این شورا همچنین فاقد حس میهن‌پرستی است که این خود نشان‌دهنده این واقعیت است که با دخالت کشورهای منطقه در امور یمن مخالفتی نمی‌کند.

پیروزی حوثی‌ها
تا سال 2022، حوثی‌ها کنترل شمال یمن را به جز استان نفت‌خیز مأرب به دست گرفتند. آنها از احساسات ضدسعودی در جامعه یمن استفاده کرده و بر این موضوع تمرکز کردند که چگونه تدابیر امنیتی پادشاهی عربستان به مردم یمن به‌ویژه ساکنان مناطق مرزی آسیب رسانده است و چگونه ریاض هزاران کارگر یمنی را از عربستان اخراج کرده است. حوثی‌ها همچنین به بی‌عدالتی‌های تاریخی‌ای که مردم یمن به دلیل اشغال بخش‌های بزرگی از اراضی یمن توسط ملک بن‌سعود، متحمل شدند، پرداختند.
در اوایل سال 2022، نیروهای دولتی یمن با حمایت عربستان سعودی و امارات، عملیات زمینی گسترده‌ای را در مأرب و شبوه آغاز کردند. حوثی‌ها با حملات موشکی و پهپادی بی‌سابقه به این حمله پاسخ دادند و عملیات طوفان 3 یمن را علیه امارات و عملیات شکست محاصره 2 علیه عربستان سعودی آغاز کردند. هر دو کشور از پاسخ حوثی‌ها که پیشنهاد آغاز مذاکرات صلح در پایان ماه مارس را دادند، شوکه شدند. عربستان‌سعودی دو روز قبل از اعلام آتش‌بس توسط نماینده سازمان ملل در یمن در دوم آوریل، با اعلام توقف عملیات نظامی به این حملات واکنش نشان داد.
اما عربستان سعودی چندین ماه پس از اجرایی شدن آتش‌بس، مذاکرات صلح را متوقف کرد. وضعیت راکد ماند. به نظر می‌رسد که ریاض ترجیح می‌دهد درگیری را متوقف کند، زیرا قدرت‌های بزرگ جهان مشغول جنگ روسیه علیه اوکراین شده‌اند. بن‌سلمان امید داشت که بتواند در شرایط بین‌المللی بهتر، جنگ را دوباره فعال کند. با این حال، سعودی‌ها در نهایت متوجه شدند که قابلیت‌های نظامی حوثی‌ها توسعه یافته است و بدون حمایت ایالات متحده، زیرساخت‌های عربستان به‌ویژه تأسیسات نفتی‌اش در خطر جدی قرار دارند. در واقع، اقدامات عربستان سعودی در جنگ، از جمله مسدود کردن جریان مواد غذایی و تجهیزات پزشکی، عزم کشورهای غربی – به‌ویژه ایالات متحده را تضعیف کرد و آمریکا تحت فشار کنگره تصمیم گرفت در روابط امنیتی خود با ریاض تجدیدنظر کند.
در همین حال، حوثی‌ها مشغول اعمال تغییرات اجتماعی در مناطق تحت کنترل یمن بوده‌اند. آنها در حال تجدیدنظر اساسی در برنامه درسی مدارس هستند. این تغییرات به‌ویژه در مورد موضوعات مذهبی و اجتماعی و تاریخی اعمال می‌شود. آنها بر نقش اردوهای تابستانی درگیر در تلقین مسائل ایدئولوژیک با هدف اعمال تغییرات در جامعه به‌ویژه جوانان، تاکید کردند. حوثی‌ها در این زمینه از تاکتیک‌هایی مشابه آنچه در گذشته توسط اتحاد جماهیر شوروی، چین و کره‌شمالی استفاده می‌شد، استفاده می‌کنند.
این اشتباه است که باور کنیم ایران حوثی‌ها یا دیگر متحدان منطقه‌ای خود را صرفا برای بهبود روابط خود با عربستان سعودی، به حال خود رها می‌کند. این کار تهران مسلما برنامه انقلابی ایران و موضع این کشور در منطقه را تضعیف خواهد کرد. چه دلیلی وجود دارد که باور کنیم که ایران آنچه را که در مذاکرات متوقف شده وین به آمریکایی‌ها نداد، حالا به سعودی‌ها خواهد داد؟

محدودیت‌های توافق عربستان و ایران
عربستان‌سعودی هنوز مواضع روشنی در مورد آینده درگیری در یمن اتخاذ نکرده است، زیرا پیشنهادات میانجی‌های عمانی در مذاکرات با حوثی‌ها هنوز عربستان را متقاعد نکرده است. عمانی‌ها از مقامات سعودی خواستند با رسیدگی به مسائل بشردوستانه مانند محاصره غذایی و تبادل زندانیان، اعتمادسازی کنند. عربستان سعودی تصمیم گرفته است به لحاظ نظامی از جنگ خارج شود، روابط نظامی خود را با متحدان محلی خود در مأرب و شبوه تحکیم کند و تلا‌ش‌های خود را برای جدا کردن جنوب عربستان سعودی از کوه‌های صعده، سنگر و پناهگاه مهیب حوثی‌ها، تشدید کند. عربستان و امارات خواهان تجزیه یمن و تقسیم آن به چند استان هستند. در سال 2017، متحدان امارات متحده عربی، شورای انتقالی جنوبی را متشکل از استان‌هایی که جمهوری‌دموکراتیک خلق یمن (1967-1990) را تشکیل می‌دادند، برای ایجاد یک نهاد سیاسی برابر با شمال تأسیس کردند. اما رقابت بر سر منابع هیدروکربن یمن مانع مهمی برای تحقق این پروژه بوده است. توافق با ایران - که سعودی‌ها ادعا می‌کنند مواد محرمانه‌ای دارد، از جمله تعهد تهران به تعلیق ارسال تسلیحات به حوثی‌ها - می‌تواند هر دو کشور را به پذیرش توافق برای پایان دادن به جنگ تشویق کند. اما مسئله این است که تهران هرگز اذعان نکرده است که برای حوثی‌ها سلاح می‌فرستد، بنابراین نمی‌تواند متعهد به توقف کاری شود که همواره اعلام کرده انجامش نداده است. هریک از طرفین توافق عادی‌سازی روابط، با در نظر گرفتن منافع خود وارد گفت‌وگو شدند. چین، که به‌عنوان میانجی‌ به انعقاد این توافق کمک کرد، می‌خواهد روابط خود را با دو تامین‌کننده بزرگ نفت در خلیج‌فارس مستحکم کند و روابط بین دو کشور را که هر دو با چالش‌های مهمی در داخل مواجه هستند، تثبیت کند. ایران همچنان با اثرات تحریم‌های شدید غرب و سال‌ها انزوای بین‌المللی و منطقه‌ای دست و پنجه نرم می‌کند. با توجه به اینکه دسترسی این کشور به جهان عرب از طریق ریاض انجام می‌شود، بنابراین ایران به روابط دوستانه با عربستان سعودی نیاز دارد. به همین ترتیب، ولیعهد سعودی محمد بن‌سلمان می‌خواهد شاهد گذار کشورش از وابستگی به نفت به یک اقتصاد مدرن باشد. چنین اقتصادی برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی به چشم‌انداز و محیطی بدون درگیری نیاز دارد. اما توافق عربستان و ایران به جنگ یمن پایان نخواهد داد. همچنین بعید است که این توافق دوام داشته باشد و در صورت شکست نهایی می‌تواند دو کشور را دوباره به درگیری بکشاند.
 


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط