دوشنبه 03 دی 1403 - 08:30

کد خبر 2808

جمعه 04 فروردین 1402 - 20:20:00


اکونومیست: جهان باب طبع «شی» شده است


اکو ایران/متن پیش رو در اکو ایران منتشر شده و انتشار آن در آخرین خبر به معنای تاییدش نیست

هفته نامه اکونومیست در سرمقاله این هفته خود با عنوان "جهان باب طبع «شی»" به سیاست های جدید چین و تولد جهانی نو با محوریت چین پرداخته و هشدار می دهد که اگرچه ممکن است دیپلماسی معاملاتی چین دستاوردهایی به همراه داشته باشد، خطراتی جدی به همراه دارد.
 
به گزارش اکوایران، در سرمقاله شماره 25 مارچ سال 2023 آمده است که جذابیت این چشم انداز چین را در سراسر جهان نباید دست کم گرفت.این ایده که دموکراسی واقعی مستلزم توسعه اقتصادی است، اما به آزادی سیاسی وابسته نیست، به شدت برای حاکمان سیاسی کشورهای غیر دموکراتیک جذاب است.

رهبر چین این هفته در دیدار با ولادیمیر پوتین در مسکو، در حالیکه با کسی که با حکم بازداشت بین المللی به دلیل جنایات جنگی روبرو بود، شام می خورد،  از "همزیستی مسالمت آمیز و همکاری برد-برد" صحبت کرد. به اعتقاد آقای شی، نظم جهانی تحت رهبری آمریکا با تمام تعهداتش به قوانین و حقوق بشر رو به افول است. شی جین پینگ قصد دارد جهان را به یک سیستم معاملاتی تر از تبادل بین قدرت های بزرگ تغییر دهد. خطرات این چشم انداز یا جذابیت آن در سراسر جهان را دست کم نگیرید.

اهداف چین پیچیده و زیرکانه هستند. یکی از اهداف این است که که اطمینان یابد روسیه مطیع است البته نه آنقدر ضعیف که رژیم آقای پوتین شکست بخورد. هدف دیگر این است که تا اعتبار خود را به عنوان یک صلح طلب در چشمان جهان نوظهور برجسته کند. همچین با نگاه به تایوان، مشروعیت تصور شده تحریم‌ها و حمایت نظامی غرب را به عنوان ابزار سیاست خارجی تضعیف کند. آقای شی با بدبینی یک "طرح صلح" برای اوکراین پیشنهاد کرده است که به تجاوز روسیه امتیاز می دهد و او می داند که اوکراین آن را نخواهد پذیرفت. این کشور خواستار "احترام به حاکمیت همه کشورها" است، اما از ذکر این نکته غفلت می کند که روسیه بیش از یک ششم همسایه خود را اشغال کرده است.

خروج چین از انزوا

این تنها یک نمونه از رویکرد جدید چین به سیاست خارجی است. این کشور از انزوای سیاست کووید صفر بیرون می‌آید تا با غرب متحدتر روبرو شود.

 در 10 مارس، چین، میانجی‌گری تنش‌زدایی بین دو رقیب سرسخت یعنی ایران و عربستان سعودی انجام داد. اولین مداخله در خاورمیانه، که نشان‌دهنده کاهش نفوذ غرب در آنجا 20 سال پس از حمله آمریکا به عراق بود.

 در 15 مارس، آقای شی از "ابتکار تمدن جهانی" پرده برداری کرد که استدلال می کند کشورها باید "از تحمیل ارزش ها یا الگوهای خود به دیگران و دامن زدن به تقابل ایدئولوژیک خودداری کنند."

رویکرد چین بداهه نیست، بلکه سیستماتیک و ایدئولوژیک است. دنگ شیائوپینگ اصرار داشت که چین ظرفیت ها و قابلیت های خود را پنهان کند و منتظر فرصت مناسب باشد". اما آقای شی می خواهد نظم جهانی پس از 1945 را تغییر دهد. شعارهای جدید چین به دنبال آن است تا «چندجانبه‌گرایی» به یک دستورالعمل برای جهان تبدیل شود. جهانی  که ارزش‌های جهانی را کنار می‌گذارد و با توازن منافع قدرت‌های بزرگ اداره می‌شود.

«ابتکار امنیت جهانی» درباره مخالفت با تلاش‌ها برای مهار تهدید نظامی چین است. «ابتکار توسعه جهانی» مدل رشد اقتصادی چین را ترویج می‌کند که با دولت‌های خودکامه سروکار دارد. «تمدن جهانی» نیز استدلال می کند که حمایت غرب از حقوق بشر، در سین کیانگ و جاهای دیگر، نوع جدیدی از استعمار است.

این جهان بینی معاملاتی چین بیش از آنچه فکر می کنید در خارج از غرب حمایت می شود. در اواخر این ماه در پکن، آقای شی با رئیس جمهور برزیل، لوئیز ایناسیو لولا داسیلوا، از مدافعان دنیای چندقطبی، که از چین میخواهد به مذاکره صلح در اوکراین کمک کند، ملاقات خواهد کرد. از نظر بسیاری، تهاجم به عراق در سال 2003 استانداردهای دوگانه غرب را در مورد حقوق بین‌الملل و حقوق بشر آشکار کرد، نکته ای که رسانه‌های دولتی چین آن را مکررا تاکید میکنند . پس از سال‌های ترامپ، رئیس‌جمهور جو بایدن دوباره با جهان تعامل کرد، اما چرخش به سمت آسیا مستلزم تسلط کم تردر جاهای دیگر، از جمله در خاورمیانه و افغانستان است.

غرب در مورد اوکراین عزم خود را نشان داده است، اما بسیاری از کشورها در مورد جنگ مردد هستند و نمی‌دانند که چگونه پایان خواهد یافت. حداقل 100 کشور که 40 درصد تولید ناخالص داخلی جهان را تشکیل می دهند، تحریم ها را به طور کامل اجرا نمی کنند. قدرت ماندگاری آمریکا مورد تردید است. نه دونالد ترامپ و نه رون دیسانتیس، رقیب جمهوری خواه او، اوکراین را به عنوان منفعت اصلی آمریکا نمی بینند.

 همه اینها فضا را برای بازیگران جدید از ترکیه گرفته تا امارات متحده عربی و بالاتر از همه چین ایجاد می کند. پیام آن - که دموکراسی واقعی مستلزم توسعه اقتصادی است، اما به آزادی سیاسی وابسته نیست - به شدت برای نخبگان سیاسی کشورهای غیر دموکراتیک جذاب است.

این مهم است که ارزیابی کنیم که این چندقطبی چه چیزی می تواند به دست آورد. ایران و عربستان سعودی از زمان انقلاب ایران در سال 1979 دشمنان سرسختی بوده‌اند. چین بزرگ‌ترین بازار صادراتی برای هر دو است، بنابراین هم قدرت و هم انگیزه‌ برای جلوگیری از جنگ در خلیج فارس، که  بزرگترین منبع نفت آن هم است، دارد. توافقی که ممکن است باعث کاهش تنش جنگ نیابتی در یمن شود که به کشته شدن 300000 نفر منجر شده است. یا تغییرات آب و هوایی را در نظر بگیرید. حمایت مرکانتیلیسم چینی از صنعت باتری آن، کاتالیزوری برای موجی از سرمایه گذاری فرامرزی است که به کاهش انتشار کربن کمک می کند.

جهانی امن تر برای حزب کمونیست چین

با این حال، هدف واقعی سیاست خارجی آقای شی این است که جهان را برای حزب کمونیست چین امن تر کند. با گذشت زمان، پنهان کردن عیوب آن دشوار خواهد بود. شبکه ای از روابط دوجانبه مصلحت آمیز تضادهایی هم ایجاد می کند. چین از ایران حمایت کرده  اما تصمیم گرفته است که تشدید تنش هسته‌ای آن را که دیگر مشتریان چین در منطقه را تهدید می‌کند، نادیده بگیرد. در اوکراین هرگونه صلح پایدار مستلزم رضایت اوکراینی هاست. همچنین باید شامل پاسخگویی در قبال جنایات جنگی و تضمین در برابر حمله دیگری باشد. چین به هر سه مورد اعتراض دارد: به دموکراسی، حقوق بشر و محدود کردن قدرت های بزرگ - چه در اوکراین و چه در تایوان - اعتقادی ندارد. کشورهایی که با تهدید امنیتی مستقیم چین روبرو هستند، مانند هند و ژاپن، حتی از این هم محتاط تر خواهند شد. در واقع، هر جا که کشوری با همسایه‌ای قدرتمند و متجاوز روبرو می‌شود، این اصل که حق با کسی است که زور بیشتری دارد ، به این معنی است که آن کشور ترس بیشتری خواهد داشت.

از آنجایی که چین تقریباً همیشه ازنخبگان سیاسی حاکم، هرچند ناکارآمد یا ظالم، حمایت می کند، رویکرد آن ممکن است در نهایت باعث خشم مردم عادی در سراسر جهان شود. تا آن لحظه، جوامع باز با مبارزه بر سر دیدگاه های رقیب روبرو خواهند بود. یکی از وظایف این است که جلوی سوق دادن اوکراین به یک توافق صلح ساختگی گرفته شود و کشورهای غربی اتحادهای دفاعی خود از جمله ناتو را تعمیق بخشند. هدف بلندمدت ، رد این اتهام است که قوانین جهانی فقط در خدمت منافع غرب است و افشای کم و کاستی های جهان بینی ای است که چین و روسیه که در حال ترویج آن هستند.

بینش بزرگ آمریکا در سال 1945 خدشه دار شده اما نشست مسکو جایگزین بدتری را نشان می دهد: ابرقدرتی که به دنبال نفوذ بدون جلب محبت، قدرت بدون اعتماد و بینشی جهانی بدون حقوق بشر جهانی است. کسانی که معتقدند این دنیا را به مکانی بهتر تبدیل می کند، باید دوباره فکر کنند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط