شنبه 31 شهریور 1403 - 15:24

کد خبر 29140

چهارشنبه 30 فروردین 1402 - 20:39:00


کتابی درباره کتاب


شرق/ مروری بر کتاب «فقط روزهایی که می‌نویسم» اثر «آرتور کریستال».

مجموعه جستارهای این کتاب اثر آرتور کریستال درباره خواندن و نوشتن است. درباره نویسنده شدن یا درباره چگونه نوشتن، دید تازه‌تر و هوشمندانه‌تری دستتان می‌دهد. اگر خوب و آرام و با دقت بخوانیدش، تجربه زندگی هم هست.

 اگر دست‌به‌قلم هستید یا کرم کتاب، «فقط روزهایی که می‌نویسم» اثر آرتور کریستال برای شماست. نه نه این جمله کاملا درست نیست. اگر می‌خواهید از خواندن چیزی لذت ببرید و دیدگاه و کنجکاوی جدید پیدا کنید، این کتاب برای شماست. حتی این هم درست نیست. شاید اصلا بهتر باشد این‌طور بگوییم، فقط روزهایی که می‌نویسم آن‌قدر دوست‌داشتنی است که می‌تواند خواندنش برای همه جذاب باشد.

مجموعه جستارهای این کتاب اثر آرتور کریستال درباره خواندن و نوشتن است. درباره نویسنده شدن یا درباره چگونه نوشتن، دید تازه‌تر و هوشمندانه‌تری دستتان می‌دهد. اگر خوب و آرام و با دقت بخوانیدش، تجربه زندگی هم هست. درباره تنبلی زندگی و حتی قهرمان‌پروری و ده‌ها دیدگاهی که احتمالا به ذهن خودتان نرسیده باشد، حرف‌های بکری دارد و تعمیم‌پذیر است. فقط یادتان باشد موقع خواندن کتاب وارد بازی خط کشیدن زیر جمله‌ها نشوید که اگر بخواهید این کار را بکنید آن‌قدر جملات خط کشیدنی و بامزه دارد که کتابتان سراسر خط و هایلایت می‌شود. جمله‌های کتاب آنقدر شیرین است که دوست دارید مدام کتاب را ببندید و به دوست کتاب‌خوانتان زنگ بزنید و از کشف‌های تازه‌تان حرف بزنید. کشف‌هایی که خودتان می‌دانستید اما نتوانسته بودید بیانش کنید.

کتاب شامل پنج جستار روایی با این عنوان‌ها است: «سخنگوی تنبل‌ها»، «لذت‌های گناه‌آلود»، «وقتی نویسنده حرف می‌زند»، «زندگی و نویسندگی» و «دیگر کتاب نمی‌خوانم». جستارهای این کتاب که احسان لطفی آن‌ها را انتخاب و ترجمه کرده است جلد اول از مجموعه جستار روایی نشر اطراف محسوب می‌شود. نشر اطراف در سایتش درباره این مجموعه و عناوینش این‌طور نوشته است: «نشر اطراف با هدف معرفی ژانرهای نگارشی مختلفی که از لحاظ ساختار یا مضمون راهی به روایت دارند، مجموعه‌های گوناگونی را طراحی و تهیه کرده که مجموعه‌ی «جستار روایی» یکی از آن‌هاست. خواندن بهترین نمونه‌های هر ژانر نوشتاری می‌تواند آشنایی ما با آن‌ را به تجربه‌ای پربار و خوشایند مبدل کند. به همین دلیل در مجموعه‌ی «جستار روایی» آثار نویسندگان شاخص این ژانر را که پیشینه‌‌ی فرهنگی متفاوتی دارند به علاقه‌مندان ارائه داده‌ایم و در هر کتاب کوشیده‌ایم مخاطب را با سبک نوشتاری و صدای منحصر‌به‌فرد یک جستارنویس برجسته آشنا کنیم. عناوین کتاب‌های فعلی مجموعه‌ی «جستار روایی» عبارت‌اند از:۱- فقط روزهایی که می‌نویسم. ۲- این هم مثالی دیگر ۳- اگر به خودم برگردم ۴- البته که عصبانی هستم. ۵- درد که کسی را نمی‌کشد. ۶- هیچ‌چیز آنجا نیست.»

نویسنده در پنج جستار کتاب «فقط روزهایی که می‌نویسم» به‌طور جداگانه به نوشتن و خواندن می‌پردازد و درباره مسائلی حرف می‌زند که تا قبل از خواندن این کتاب گمان می‌کردید فقط مخصوص خود شماست. تنبلی موقع نوشتن یا ناامید شدن از نویسنده‌ موردعلاقه‌تان وقتی با او هم‌کلام می‌شوید یا سخنرانی‌اش را می‌شنوید، درمیابید با آنچه شما در ذهنتان دارید بسیار تفاوت دارد. سوژه‌های او در این پنج جستار نوشتن و خواندن است. او آنچه از ذهن نویسنده می‌گذرد را به بهترین شکل ممکن بیان می‌کند و تمام تلاشش این است، نویسنده را از تقدسی که دارد مبرا کند تا از چیزهایی که مخاطب ناخودآگاه به‌ واسطه خواندن اثر با آن درگیر است را از دوش نویسنده بردارد. این تلاشش در تمامی جستارها شبیه جمله‌ای بود که وودی آلن درباره فیلم‌سازی گفت. وودی آلن در مصاحبه‌ای گفت کارگردانی هم شغلی است مثل دندانپزشکی و مثل هر شغل دیگری و مزیت اعتبار بیشتری ندارم من هم فیلم‌ساز و هر سال فیلم می‌سازم به امید اینکه روزی فیلم خوبی بسازم. این حرف وودی الن در ابتدا ممکن است فروتنانه به نظر برسد و گمان کنیم، او درباره شغلش شوخی‌های مخصوص خودش را می‌کند اما خوب که فکر کنیم می‌بینیم او فقط می‌خواهد مسئولیت اضافه‌ای را که در طول زمان بر شانه نویسنده و فیلم‌ساز گذاشته شده‌است، تغییر دهد. کریستال هم سعی می‌کند در کتابش این شکل نگاه کردن را به چالش بکشد.  نویسندگی و کارگردانی هم مسیری است که یک فرد با توجه به روحیات و مسیر زندگی‌اش آن را انتخاب کرده و به قول آرتور کریستال اغلب افرادی که نویسنده می‌شوند در درجه اول به خاطر این است که نمی‌توانند دفتر کار دیگری جز مغرشان را تحمل کنند. شاید از این حرف کریستال هم بتوانیم همان برداشتی را بکنیم که وودی آلن گفت. بنابراین لازم نیست او در سخنرانی‌ها به همان باهوشی باشد که در آثارش است یا اگر پا را فراتر بگذاریم آن‌طور زندگی کند که ما دوست داریم و حق هرگونه لغزش و اشتباهی را از او سلب کنیم. در بخشی از کتاب او این دیدگاه را این‌طور بیان می‌کند: یکی از خطرات خواندن کتاب‌های مناسب در سن نامناسب احتمالا اشتباه گرفتن خالق با مخلوق است.

کریستال همیشه به خواننده بازمی‌گردد و به نظر می‌رسد به آن قانون رولن بارت که نقش خواننده و ادراکش از اثری را که می‌خواند بسیار پایبندتر است او ادبیات را همان چیزی می‌داند که حفره درونی برخی از ما را پر می‌کند. رویکرد او به کتاب‌ها آکادمیک نیست. به بیان دقیق، کریستال منتقد نیست نظریه‌ای برای ارائه ندارد. او بیشتر خواننده‌ای مشتاق است که اتفاقاً می‌نویسد و این مسیر را آگاهانه انتخاب کرد. وقتی در اوج شهرت بود، ناگهان تصمیم گرفت از نوشتن نقد ادبی دست بکشد و این تصمیمش را در یادداشتی بیان کرد. اگرچه او همچنان درباره ادبیات می‌نویسد، اما می‌خواهد تا جایی که ممکن است فاصله بیشتری بین خود و نقد کتاب بگذارد. به این دلیل که منتقدان اساساً آثار دیگران را استخراج و تفسیر می‌کنند، دیدگاه خود را از زندگی بیان نمی‌کنند، بلکه تفسیر خود را از دیدگاه دیگران بیان می‌کنند.

کتاب «فقط روزهایی که می‌نویسم» علاوه بر شیرین بودن و مطرح کردن سوال های تازه و دیدگاه‌ها و کنجکاوی‌های جدید و باز کردن درهای لابلای مقاله‌ها، فهرستی بی‌نظیر از نویسندگان درجه‌ یک در اختیارتان می‌گذارد که در انتهای هر فصل به شکل پی‌نوشت از متن اصلی جدا شده است. هر چند قصد و هدف کریستال در لای رویی جستارها معرفی این نویسندگان نبوده اما می‌شود سلیقه و ذائقه کتاب‌خوانی‌اش را دریافت و چه کسی بهتر از آرتور کریستال برای آنکه مسیرش را دنبال کنیم و دل به دل سلیقه‌اش بدهیم.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط