چهارشنبه 04 مهر 1403 - 12:49

کد خبر 301931

چهارشنبه 15 آذر 1402 - 20:20:00


صوت/ مصاحبه کامل «آخرین خبر» با مصباحی مقدم درباره وضعیت اقتصادی کشور


آخرین خبر/ غلامرضا مصباحی مقدم در مصاحبه با «آخرین خبر» مطالب مهمی را درباره وضعیت اقتصادی ایران، تورم، قیمت ارز، کالابرگ و حضور برای انتخابات مجلس خبرگان را مطرح کرد.

گزیده‌ای از مصاحبه با وی در ادامه آمده است.

*بعضی ها به اشتباه گفتند 4یا5قلم کالا اصلاح قیمت می شود اما آن موجی که ایجاد می کند که دیگر محدود به این اعداد نیست و بعدا هم خیلی روشن شد
*61میلیون نفر می توانند از این فرصت کنند ولی حدود 5میلیون نفر استفاده کردند. بستری انتشاری دارد
ریشه تورم برمی گردد به قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
*جهش قیمت نفت 1352یا3 این یعنی چه؟ یعنی خیلی ها خبر ندارند و همچنان تورم داره میره. 
*پس تورم استمرار دارد شتابش مقداری کاهش پیدا کرده است. قبل از این 5سال پایین  30 تا 20درصد بوده 
حتی ما گاهی زیر 10درصد آمده ولی خیلی کوتاه مدت بوده
*قیمت نفت به 5برابر جهش کرد . تورم 200درصدی و 300درصدی هم داشتیم پس هزینه ها ماسید درآمدها *تحقق پیدا نکرد شما هزینه بتراشی از آن طرف یک جوری جبران می شود من دقیق می گویم فهم و تخصصش نبود 
*حتی ایالات متحده آمریکا که در اقتصاد جهانی جایگاه اول دارد 48میلیون نفر روزانه کوپن غذا بهشون تعلق می گیرد و اگر نباشد آنها مردند 
*8ماه از اول سال گذشته و قیمت ارز جهش پیدا نکرده است و تغییر جدی نداشته اگر قابل فهم نیست من ادبیات دیگری بلد نیستم من خودم را موفق ترین افراد در مسائل اقتصادی برای توده مردم می دانم.
*الان که خیلی چشم انداز روشنی نیست. علائم نشان نمی دهد که به لیست واحد فکر کنند.

مشروح مصاحبه با مصباحی‌مقدم در ادامه آمده است.

سلام و خوش آمدید جناب مصباحی مقدم
سلام و رحمت الله به همه بینندگان محترم و همکاران شما سلام عرض می کنم
ممنون که دعوت ما را پذیرفتید

گفتگو را از اینجا آغاز می کنیم  که وقتی که در پیشینه آقای مصباحی مقدم مطالعه می کنیم مثل خیلی از حوزوی ها و روحانیون شما سر درس و بحث و دروس مراجع مختلف بودید و از یک جایی به بعد اسم و عنوان فعالیت های علمی شما و حضور شما با علم اقتصاد عجین میشود و مصاحبه ها و صحبت ها و فعالیت هایی که داشتین در این حوزه بوده است . چه شد به علم اقتصاد علاقه مند شدید ؟ چون در بین روحانیون خیلی کم است که کسی به سمت علم اقتصاد بیاید و در این زمینه خودش را مطرح کند

بنده بعد از این که درس خارج فقه و اصول را چند سال خواندم و وارد موسسه در راه حق شدم. بخش آموزشی داشت که مرحوم آیت الله مصباح یزدی آن را مدیریت می کردند که البته برای دوره اول هم سراغ افراد رفتن و خودشان انتخاب کردند از جمله سراغ بنده آمدند. آیت الله خرازی ، آیت الله مصباح، آیت الله استادی اینها مدیریت موسسه در راه حق خصوصا بخش آموزش آن را داشتند در سال 1353 

چه موسسه ای بود؟

موسسه در راه حق یک موسسه تبلیغی-ترویجی بود که پاسخ به پرسش های مردم قبل از پیروزی انقلاب می داد. و البته آیت الله مصباح بعد از این که مدرسه حقانی را ترک کردند یک مناقشه ای بین ایشان و آیت الله شهید بهشتی بود. ایشان استقبال کردند از دعوت موسسه برای راه اندازی یک دوره که این دوره ، دوره آشنایی با زبان دانشگاه بود. می خواستند یک عده ای که تحصیل کرده حوزه هستند و مراحلی را گذرانده اند ، با ادبیات و زبان دانشگاه آشنا کنند. یک دوره سه ساله گذاشتند که نهایتا 4سال شد و دروسی را دادند که این قدرت مفاهمه برای اعضا فراهم شود.

از دانشگاه برای تدریس می آمدند؟

بله از دانشگاه برای تدریس می آمدند.

چه کسانی برای آموزش می آمدند؟

آن دوره مثلا برای اقتصاد آقای دکتر نمازی دعوت شدند و این که برای جامعه شناسی استاد جامعه شناسی آوردند که حضور ذهن ندارم برای حقوق دکتر جعفری لنگرودی آوردند. حتی ما استادی را داشتیم که فیزولوژی درس می داد و استاد مرحوم دکتر احمدی زبان تخصصی را به ما آموزش داد. 7سال زبان فلسفه را یعنی یک کتاب فلسفی به انگلیسی به ما آموزش دادند. 
بودند اساتیدی از این مقوله که تشریف می آوردند، برای ما درس دادند حالا یکی از اساتیدی که فلسفه غرب را به ما درس دادند آقای دکتر سروش بودند. ایشان توسط آیت الله مصباح دعوت شده بودند. ایشان درس می دادند و ما از همه این اساتید به نحوی استفاده می کردیم. 
این دوره 4ساله که تمام شد در همین دوره 4ساله آیت الله سیدکاظم حائری شاگرد شهید صدر به ما اقتصادنو درس دادند.
بنده خیلی علاقه مند شدم به دنبال این که اقتصادنو را آموزش دیدم. اول این که اقتصادنو درس بدهم. من بیش از 10دوره اقتصادنو درس دادم در خود موسسه در راه حق که بعد به موسسه امام خمینی تبدیل شد و امروز به نام موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی مطرح و آیت الله مصباح هم بنیانگذارش هستند.
همین موجب شد که این دوره 4ساله که تمام شد گفتند ما می خواهیم دوره تخصصی راه اندازی کنیم. دوستان مطابق علائقشان این دوره های تخصصی را بگذرانند. 4یا5 نفر اقبال کردند به اقتصاد که یکیش بنده بودم. یکی مرحوم حسینی شاهرودی که نماینده شاهرود در مجلس و رئیس کمیسیون بازرگانی در دوره خودش شد که بعدا این کمیسیون در کمیسیون اقتصادی ادغام شد و از کسانی که آن دوره را گذراندند آقای نظری است که الان در قم تشریف دارند و دوستان دیگری هم همینطور . این گروه اقتصاد را ما تشکیل دادیم. بعدا تکلیفی از سوی شورای عالی انقلاب فرهنگی به آیت الله مصباح تحت عنوان بازنگری در مبانی علوم انسانی سال 61 یا 62 واگذار شد. آیت الله مصباح با توجه به تربیت نیرویی که قبل از پیروزی انقلاب کرده بودن اینها را بسیج و تقسیم کردند در کارگروه های جدید که اساتید دانشگاه در 6رشته انتخاب شدند . همکاری می کردند با این تربیت شده های موسسه در راه حق برای این که عناوین زیربنایی و اساسی اقتصاد را مورد بحث و گفتگو قرار بدهند. از این جا بود که ما وارد مباحث و حیطه اقتصاد شدیم و آن دوره 3ساله مان هم کاملا اقتصادی بود.

با توجه به سوابقی که در حوزه اقتصاد دارید  بحث و صحبتمان را به سمت حال حاضر ببریم. ماجرای تورم در ایران، ماجرایی بوده که کم و بیش همه دولتها با آن مواجه بودند و یک جوری برنامه ریزی مردم را برای معیشت و آینده تحت تاثیر قرار می دهد و همه مردم بالاخره نسبت به نرخ تورم و درآمدی که دارند از زندگی عقب هستند. گاهی اوقات صحبت می شود که هیچ پولی جمع نمی شود و هر چه جمع می کنیم تورم آن را می بلعد، ماجرای تورم در ایران بالاخره قرار است به کجا برسد؟

ریشه تورم برمیگردد به قبل از پیروزی انقلاب و جهش قیمت نفت 1352یا1353 که قیمت نفت به 5برابر جهش کرد. این موجب شد که بودجه ما به درآمد نفت آلوده شود و نعمت تبدیل نقمت شود. این را یک اصطلاحی در اقتصاد دارند که به آن  نفرین منابع می گویند. منابع گاهی نفرین دارد، این همان نفرین منابع است. به جای این که نعمت باشد تبدیل به نقمت می شود. حالا چطور شده؟

وقتی که درآمد نفت وارد بودجه شد و بودجه ما قرار شد که بخش قابل توجهی از درآمد نفت را به خود اختصاص دهد، واردات تسهیل شد، واردات افزایش پیدا کرد و این جهش قیمتی که رخ داده بود و درآمدش در اقتصاد ما وارد می شد، از آن طرف واردات کالا جلوی رشد قیمت ها را می گرفت. فقط در قضیه مسکن و زمین نبود که جایگزین نداشت که از خارج وارد کنند و قیمت ها بالا می رفت. وگرنه ما قبل از پیروزی انقلاب و رشد قیمت نفت ، تورم 200درصدی و 300 درصدی هم داشتیم. البته اگر بدون نفت در نظر بگیریم مسئله کاملا متفاوت می شود. پس این ریشه تورم بر اساس تورم است. پس هرگاه که درآمد نفت با چالش روبرو شد یا ناشی از جنگ که صادرات نفت ما کاهش پیدا کرده و یا در شرایطی به 250هزار بشکه در روز به شدت کاهش پیدا کرد. پایانه نفتی و کشتی های ما را می زدند، طبعا تاثیر می گذاشت و تورم بروز می کرد چون کسر بودجه به وجود می آمد و کسر بودجه منشا تورم.

یا مثلا تحریم ها، موجب شد درآمد نفت در بودجه کاهش پیدا کرد و طبعا دولت های وقت با کسر بودجه روبرو می شدند و آن نفت موجب شد که دولت ما بزرگ شد، نفت موجب شد نیروی انسانی بخش دولتی ما به شدت افزایش پیدا کرد و بعدا اینها حقوق می خواهند ، مزایا می خواهند. پس هزینه ها ماسید و درآمدها تحقق پیدا نکرد. اینجا که تورم به وجود می آید و کسر بودجه است. کسر بودجه منتج به تورم می شود. البته روشن است که کسربودجه از راه استقراض از بانک مرکزی معمولا پوشش داده میشد. این شد تورم ایجاد شد. و تورم ها اگر ما 30سال را در نظر بگیریم پس از پیروزی انقلاب ما تورممان زیر 20درصد است یا حول و حوش 20درصد است ولی از 1397 به بعد یهو تورم ما 40 و بالاتر از 40درصد است. این به دلیل این که دولت هزینه هایش قطعی است و درآمدهایش غیر قطعی است و محتمل است. البته همواره مجلس ها هم به هزینه ها دامن زدند. من این را بارها گفتم هیچ مجلسی درصدد به دست آوردن درآمد جدید برای دولت برنیامد ولی برای هزینه تراشی همه مجالس مسابقه گذاشتند.

چرا؟ امکانش نبود یا اراده اش نبود و یا تخصصش؟

فهمش نبود، تخصصش نبود، تصور این که هر چه شما هزینه بتراشی در آن طرف هم یک جوری جبران می شود. این که یک جوری میگذرد و جبران و حل می شود. یا مثلا سازمان برنامه با تخصیص های خودش مشکل را حل می کند گاهی اوقات حتی روسای سازمان برنامه این حرف را در مجلس می زدند که شما هر چه می خواهید تصویب کنید ، ما وقتی نتوانستیم تخصیص دهیم آن مقدار میسر و مقدور را ما تخصیص می دهیم. 
یک جوری می شد همراهی ولی نهایتا فشارها برای این که فلان چیز اجرا نشد تامین مالی نشد منابعش تامین نشد وادار می کرد که استقراض کند و همچنان تورم را نهادینه کنند. 
یکی از علل تورم که الان بنده احساس می کنم بیشترین اثر را دارد مسئله انتظارات تورمی است. ذهنیت یک جامعه طی 5سال با تورم بالای 40درصد خوی گرفته است.

فقط مربوط به 5سال نمی شود؟

نه فقط تورم بالای 40درصد را می گویم من دقیق می گویم. قبل این 5سال زیر 40درصد بوده است. حتی ما گاهی تورممان به زیر 10درصد هم آمده ولی خیلی کوتاه مدت بوده است. ولی این که می گویم برای 5سال اخیر است. در این 5سال اخیر ذهنیت جامعه ما تورمی شده است و به تورم عادت کرده و خوی گرفته است. وقتی با تورم خوی گرفته ذهنیتش این است که این تورم استمرار پیدا می کند. با این نگاه به آینده وارد کسب و کار و خرید و فروش و سرمایه گذاری و امثال اینها می شوند. وقتی چنین نگاهی است خودش تورم زا است.
اگر عوامل دیگر تورم را مهار کنید و انتظارات تورمی کنترل و مهار نشود، همچنان تورم ادامه پیدا می کند منتهی ممکن است نرخش به صورت آرام نزولی شود. همین اتفاقی که الان اتفاق افتاده است.

الان به نظر شما دولت تورم را کنترل کرده؟ چون بعضی ها معتقدند که به تاخیر انداخته است ولی آیا واقعا این طور است؟

بگذارید تفاوت بگذارم بین خرداد 1401 قبل خرداد و بعد خرداد. تا اردیبهشت 1401 ما شاهد این هستیم که نرخ تورم بصورت آرام و پلکانی نزولی است و این را نمودارها نشان می دهند اما خرداد که اصلاح قیمت ارز ترجیحی صورت گرفت ما مجددا شاهد یک جهش در تورم هستیم که خرداد ماه 12.5 درصد طی یک ماه جهش تورم داشتیم.

پیش بینی نمی شد؟ چرا انجام شد؟

پیش بینی میشد. ما قبل این که اجرا شود خدمت دولت محترم و رئیس جمهور عرض کردیم که اگر بنا باشد شما این 5قلم کالایی که میخواهید قیمت ارز آن را تغییر دهید یکجا تغییر دهید شوک وارد می کنید و شوک به راحتی جمع نمی شود. حالا بعضی ها به اشتباه گفتن 4 یا 5قلم کالا اصلاح قیمت می شود. خب آن موجی که ایجاد می کند که دیگر محدود به این اعداد نیست و بعدها هم خیلی روشن شد. اثر انتشاری دارد و این اثر انتشاری را به خوبی نشان داد و تا تخلیه شود شاید یک سال گذشت. تا اثر آن موج تورمی جدید تخلیه شود یک سال طول کشید و ما در ماههای اخیر شاهد این هستیم که دوباره تورم نزولی شده ولی این که می گویند مهار ، مهار معنی دیگری دارد. مهار این که افزایش پیدا نکند نرخ تورم یا شتاب تورم ولی این اتفاق افتاده است. یعنی ماشینی در حال حرکت است سرعت این ماشین 100 است 110 و 120 و... در اتوبان میشود. این را می گوییم شتاب حرکت. اگر این 120 تا شد 110، 105، 100 تا میشود کاهش این شتاب. پس ما شاهد کاهش شتاب تورمیم نه شاهد مهار تورم.

بله شتاب تورم کاهش پیدا کرده است. ما اولا شتاب  و رشد شتاب متوقف و اندکی هم کاهش پیدا کرده است.

در همه حوزه ها و یا کالاهای اساسی؟

نه میانگین کل است. میانگین کل کالاهای اساسی دیرتر و کندتر تورمش کنترل و مهار می شود. چون نیازمندی های عامه مردم است و البته تدبیر خوبی که دولت کرده است این است که این تدبیر هنوز نتوانسته در بین مردم جای خودش را باز کند ، کالابرگ های منتشر شده است. این کالابرگ ها در حساب خانوارها منظور می شود اگر کدملیشان را در فروشگاهی که این کالاها را عرضه می کند،وارد کنند ، به آنها مجوز استفاده از آن کالابرگ داده می شود
الان 61میلیون نفر می توانند از این فرصت استفاده کنند اما حدود 5میلیون نفر استفاده کرده اند.

ما الان در شرایطی هستیم که پیش بینی میشد اسناد توسعه ای که تدارک دیده شده بود و شرایطی که در نظر گرفته شده و این را می گویم که معطوف به یک دولت نیست و خارج از انصاف است ولی شاهد رشد افسارگسیخته قیمت مسکن هستیم. سر قضیه خودرو هم یک فشار اقتصادی به تولیدکننده ها و فشار اقتصادی به مردم آمده و هم فضای روانی بسیار عجیب و غریبی پیرامون خودرو بوده. یعنی مسکن، خودرو، گوشت، مرغ و چیزهایی که مردم از آن استفاده می کنند مثل خوراک و پوشاک و مسکن و حمل و نقل اینها رشدهای عجیب و غریبی داشته ، اما شما می گویید جلوی شتابش گرفته شده آیا این ملموس است؟

حرف من مفهوم نیست. من نمی گویم تورم متوقف شده، من گفتم رشدش و شتابش مهار شده است. رشد و شتاب که می گوییم مهار شده. مثال زدم . مثال ملموس که برای همه مردم قابل فهم است. خودرویی که 100تا می رفت که شده بود 110 و 120تا ، الان برگشته روی 100تا. یعنی همچنان تورم می رود. پس تورم استمرار دارد اما شتابش مقداری کاهش پیدا کرده اما قابل فهم نیست من ادبیات دیگری بلد نیستم.

من خودم جزو بهترین افراد در تبیین مسائل اقتصادی برای توده مردم می دانم

کاملا مفهوم است منتها یک اختلاف نظری که شاید به وجود آید بحث خرد و کلان است. شما از نگاه کلان می فرمایید؟

نه خرد هم همین است. وقتی تورم هست یعنی قیمت امسال بیش از قیمت پارسال است. گوشت و مرغ و تخم مرغ، خودرو و حتی ارز اینطور است، ولی 8ماه از اول سال قیمت ارز جهش نکرده و تغییر جدی نداشته است. یکی از علل ثبات نسبی هم همین مهار قیمت ارز است. مهار قیمت ارز که توسط بانک مرکزی انجام گرفت چون مردم همه چیز را با ارز می سنجند. فروشنده ها صبح که شروع به کار می کنند ارز که در بازار آزاد 49 یا 50 باشد بر اساس آن قیمت کالاهای خود را تنظیم می کند و میفروشد. پس ارز چنین اثری را دارد. دولت توانسته ارز را مهار کند و با مهار قیمت ارز ثبات ارز، قیمت ارز خیلی از کالاها آن شتاب قبلی را ندارند. بلکه شتابشان هم کاهش پیدا کرده است. شما فرمودید قیمت مسکن، قیمت مسکن در این ماه های اخیر کاهش داشته یا افزایش؟ 20تا30درصد کاهش داشته است. قیمت خودرو از فروشندگان بپرسید. خودروهای مونتاژ خارجی به نصف کاهش پیدا کرده است. کیا موتور قیمت 4تومنش شده 2تومن. این نشان می دهد که جلوی رشد آن گرفته شد و از این طرف هم کمی کاهش پیدا کرده است. نمی خواهم از این اتفاقات دفاع کنم می خواهم واقعیت هایی که وجود دارد را نباید نادیده بگیریم.

در فضای جامعه می گویند 400تومن بوده شده 8تومن و بعد 8تومن شده 5تومن؟

درست شد ولی همین که این 400تومن چند سال قبل شده بود 8تومن و الان شاهد این هستیم که 8تومن شده 4 تومن پس این را قبول کنیم که اتفاق مثبتی رخ داده است. نظیر این را در قیمت برنج و گوشت، مرغ و تخم مرغ داریم

نکته جالبی را شما فرمودید که فضای روانی است و انتظار تورمی. این چقدر به دولت ها فشار می آورد؟ و آیا اصلا  می تواند فشار وارد کند؟

حتما فشار می آورد. واقعی ترین فشار این انتظارات تورمی است. چون ما یک عوامل دیگری در اقتصاد داریم در تورم مثل عامل کسر بودجه و رشد نقدینگی که راحتتر می تواند مهار کند و دولت توانسته تا حدی آن را مهار کند و همینطور مثلا عاملی مثل ارز قیمت ارز که توانسته دولت تا حدی مهار کند. اما این انتظارات تورمی به راحتی قابل مهار نیست. افکار عمومی جامعه است. افکار عموم جامعه به راحتی قابل کنترل نیست. اگر عامه مردم این حس را پیدا کنند که دولت در کارهایی که می کند تا حدودی موفق است و تاثیر گذار است. معنای موفقیتی که من عرض می کنم این نیست که حالا دولت وعده هایی که برای 4سال داده محقق کردهاست. نه مرادم نیست. یا این که دولت آنچه مردم انتظار دارند به نتیجه رسیده باشد. همین که شاخص ها نشان دهد عیب ، اشکال و ایراد را شناخته و اقداماتی که می کند اقدامات موثر است. نشاندهنده این است روند ، روند درستی است. اگر روند، روند درستی باشد ولو این که الان تورم وجود دارد. اما روند ، روند حرکت رو به نزول باشه ولو ملایم نشان موفقیت است انشالله.

خیلی از عزیزانی که از مسئولین اقتصادی دولت هستند از شاگردان شما هستند و شما را نظریه پرداز اقتصادی دولت می دانند. چقدر این قضیه را شما تایید یا رد می کنید؟

وقتی معنی دارد که بنده نظریه پرداز اقتصادی دولت باشد که دولت برنامه اش را بر اساس دیدگاه بنده تنظیم کند ولی همچین اتفاقی نیفتاده است.

رابطه شما با دولت به چه صورتی است؟ شما حتما سوالاتی پرسیده و نظریاتی خواسته میشود

در چند جلسه محدود آقای رئیس جمهور دعوت و حضور پیدا کردم. دیدگاه های خودم گفته ام اما معنی اش این نیست که بر اساس مبانی اندیشه بنده برنامه ها را تنظیم کرده باشند و یا وزیر محترم اقتصاد چند جلسه دعوت کرده به عنوان جلسه مشورتی طی این 2سال، من هم حضور پیدا کرده و جلسات معمولا 2ساعته بوده است. سوالی را مطرح کرده ، گزارشی را ارائه و اظهارنظر خواستند و ما هم نظراتمان را گفتیم.

عمل کردند به این نظرات؟

بعضی جاها عمل کردند مثلا بنده پیشنهاد کردم نزدیک به یک سال میشود که این کالابرگی که وعده کرده بودید انتشار بدید. گفتم اگر می خواهید انتظارات تورمی کاهش پیدا کند باید یکی دو تا کار مثبت باید بکنید. یکی این کالابرگ است که وعده داده بودید و در بودجه هم آمده است که بدهید. این را بدهید که این چند ماه است که این کالابرگ را می دهند و این 11قلم کالا به قیمت شهریور 1401 داده می شود و هرکس هم که استفاده می کند نفری 120هزار تومان ماهانه یارانه اضافه داده می شود. گمان می کنم اگر این کار عمومی شد و آن 61میلیون نفر همه استفاده کنند ، احساس می کنند در سفره آنها تغییری ایجاد شده است.

میخواهم یک چیزی را شفاف به مردم بگویید. چیزی که اذهان مردم و فضای مجازی می چرخد بعد از شنیدن خبر کالابرگ ها این است که چه خاکی برسرمان شد برگشتیم به زمان کوپن و قرار نبود این طوری شود کوپن بگیر دولت شده ایم و این چه وضعیتی است. این چیزها در فضای مجازی در حال انتشار است. آیا واقعا ما به عقب برگشتیم و اوضاع اسف باری داریم که برگشتیم به کالابرگ یا این که این بودن کالابرگ نشانه ضعف و بیچارگی نیست و یک اتفاق مثبت در زمینه اقتصاد مردم است؟

این نگاه ، نگاه عامه مردم نیست چون بنده حشر و نشر دارم این طور نیست که از مردم فاصله داشته باشم. این نگاه، نگاه بخشی از مردم است. اتفاقا کسانی که درد سفره کوچکتر شدن را ندارند. اینها انتظارشان این بود که بعد از دوران جنگ و کنار نهادن کوپن دیگر اقتصاد آزادی را ما داشته باشیم ، بر اساس اقتصاد آزاد قیمت ها شکل بگیرد. واردات و صادرات و تولید به صورت وافر انجام گیرد و ما شرایط این چنینی را نداشته باشیم. و حال آنکه توجه ندارند که ما از دوران جنگ خارج شدیم ولی به دوران تحریم شدیدی وارد شدیم که منتهی شد به کاهش درآمد نفت ما به 200هزار بشکه. روزانه 300هزار بشکه صادرات نفت داشتیم. وقتی که بودجه ما 30تا 36درصد متکی به درآمد نفت بود حالا  رسیدیم به دورانی که کمتر از 10درصد متکی به درآمد نفت است و دولت هزینه هایی که دارد و هزینه هایی که سال به سال افزایش پیدا می کند و کاهش پیدا می کند انتظار داریم شرایط نرمالی باشد؟ نه.

ولی برگشت به دوران کوپن دوران جنگ نیست. اولا کوپن دوران جنگ به همه داده شد و همه خانواده ها استفاده می کردند. الان 70درصد خانواده ها(7دهک) می توانند استفاده کنند . و ثانیا این طور نیست که کوپن بصورت کاغذی باشد و کوپن فروشی و امثال آنها باشد. افراد در فروشگاه با دادن کد ملی امکان استفاده از آن را دارند. و بعد هم مگر کشورهای دیگر در شرایط اینچنینی دچار این چنین توزیع کالاهای ضروری را نداشتند. حتی ایالات متحده آمریکا که در اقتصاد جهانی جایگاه اول را دارد و 24درصد جی دی پی جهان را در اختیار دارد 48میلیون نفر روزانه کوپن غذا بهشون تعلق می گیرد. یعنی کوپن مجانی غذا بهشون تعلق می گیرد و اگر این نباشد آنها مردند . بنابراین آنها خوراکشان را تامین می کنند پس این طور نیست که ما بگوییم وجود کوپن مسئله ای است که ما را به عقب برمی گرداند حتی پیشرفته ترین کشورها هم گاهی چنین چیزهایی را دارند.

شما به عملکرد دولت از یک تا 20 چه نمره ای می دهید؟ به عنوان یک معلم، استاد و کارشناس

من اولا نمره مثبت می دهم. منتها نمره مثبت من اینطور بگویم تقریبا نمی شود دقیق نمره بدهد اما نمره قابل قبول را می دهم. نه نمره موفقیت بسیار بالا. نمره قابل قبول.

حدود 15 یا 16 را می دهید؟

تقریبا. یک خرده پایینتر

سال بعد کار دولت سخت تر می شود؟

بله سخت تر می شود. چون زیرساخت هایی را دولت در این دو ساله ایجاد کرده که کارهای بعدی آن را تسهیل می کند. یکی از این زیرساخت ها، مناسبات خارجی و بین المللی ماست. خود الحاق ما به شانگهای، بریکس، تعامل ما با کشورهای همسایه، گفتگوی ما با عربستان سعودی و تبعا بستر فراهم شده به ارتباط با مصر و دیگر کشورهای دیگر که قطع رابطه بوده ایم. که این نشان دهنده پایه گذاری یک آینده بهتر است. البته هنوز ما نتوانسته ایم از الحاقمان به شانگهای ، بصورت عملیاتی استفاده قابل توجهی کنیم. یا بریکس. الان این چیزی که مهم است این است که چنین مبنایی گذاشته شده اما بهره برداری برای سال های آینده است و طبعا این بهره برداری است که اوضاع ما را بهبود می بخشد و صادرات ما را افزایش داده و واردات مواد اولیه ما را تسهیل می کند. تحریم هایی که آمریکا علیه ما وارد کرده بهتر خنثی می شود. الان هم خنثی می شود وگرنه  یک میلیون و چندصد هزار بشکه نفت روزانه ما نمی توانستیم بفروشیم. یا مثلا یکی از زیرساخت ها ایجاد پنجره واحد برای مجوزهاست. میدانید یک شاخص در جهان به نام شاخص کسب و کار وجود دارد. ایران در این شاخص کسب و کار در ارزیابی های گذشته جایگاه بسیار بدی داشته است. من به شما عرض می کنم اولین گزارش جدید کسب و کار که شاخص بندی های جهانی ارائه می کند خواهید دید سهم این شاخص که در کسب و کار ما به صورت برخط تقاضاها پاسخ داده می شود و یا اگر دو یا چند روز پاسخ داده نشد اتوماتیک موافقت اعلام می شود این به شدت موقعیت ما را بهبود می بخشد و از نظر شاخص های جهانی جایگاه ما را یهو تغییر می دهد و عوض می کند. این را شاخص کسب و کار می گویند. از  این شاخص ها، اینها کارهای پایه ای و مبنایی است که می تواند آینده بهتری را برای ما درست کند. یا این که دولت محترم دنبال این است که یک اصلاح اداری انجام دهد. این اصلاح اداری اگر به نتیجه برسد و به سامان برسد یقینا کار مردم بهتر راه می افتد. مراجعات مردم به دستگاه ها ، ادارات و امثال اینها سهولت پیدا می کند. الان مراجعات مردم در بخش هایی مثل بهداشت و درمان، نسبت به سال گذشته بهبود پیدا کرده است یا نه؟ بهبود پیدا کرده و سریعتر راه می افتد. به صورت الکترونیکی نوبت می گیرند ، جاهایی که این اتفاق افتاده که بخش مهم  این چنین است. یا مثلا بعضی اقدامات زیربنایی که این دولت انجام داده مثل تامین آب برای همدان، فاضلاب شهر اهواز خب این چند سال بود که داشت انجام میشد ، بالاخره الان بسیج شدند و تمامش کردند و تحویل می دهند. همینطور آزادراه شمال که یک قطعه ای بزرگ از این آزادراه باز شد و یا خط آهن همدان - سنندج. پرواز به سقز که راه افتاد. خب این کارها امور آینده را تسهیل می کند. مردم احساس بهبود شرایط خود را می کنند. الان ما اقتصاد دریامحور هم داریم که دیروز رهبر معظم انقلاب سیاست هایش را به سران سه قوه و رئیس مجمع تشخیص ابلاغ فرمودند. این یک آینده بسیار بسیار بهتری را برای اقتصاد ما و جهش اقتصادی در کشور ما رقم می زند. ما از ظرفیت دریا آن چنان که باید استفاده نمی کردیم، بنا داریم از ظرفیت دریا  برای توسعه استفاده کنیم. دریا، ساحل، کرانه و پس کرانه و همینطور استفاده از ظرفیت جزایر که بعضی از جزایر را قبلا ما مورد استفاده قرار دادیم که این خیلی کمک می کند به این که مردم احساس کنند وضعیتشان در آینده بهتر خواهد شد.
چیزی هم که مقام معظم رهبری اشاره فرمودند ایجاد امید در دل مردم بکنید. اتفاقاتی که می افتد ته دل مردم را گرم بکند که اگر الان شرایط اینطور است داریم به سمت بهبود حرکت می کنیم

یعنی احساس کنند فردا بهتر از امروز است

شاید آقای مصباحی مقدم راضی نباشند بگویند اما من این را عرض می کنم که ما پیش از برنامه با ایشان صحبت کردیم قرار گذاشتیم کمی از گلایه ها کم کنیم و نگاهمان پیش رو باشد که مخاطبی که مصاحبه را میبیند انشالله امیدوار شود و شاهد خبرهای خوبی باشیم در آینده، گلایه ها هست

و حتما هم امید کاذب هم نمی خواهیم بدهیم. ما با توجه به عملکردها داریم نگاهمان امیدوارانه است

اما جهش اقتصادی چقدر فاصله داریم؟ آیا امکان جهش را داریم؟ چون کلمه جهش یک بار معنایی دارد از طرفی هم شما فرمودید جلوی شتاب های تورمی گرفته شده است. آیا جلوی شتابها را گرفتن باعث جهش می شود یا این که نه ؟ ما باید در مسیر توسعه حوصله کنیم؟

حتما مهار تورم کمک می کند به رشد بیشتر اقتصاد ولی جهش معنای دیگری دارد.

معنای جهش این است که ما رشد 8درصد به بالا را سالانه دنبال کنیم. البته طی برنامه های سوم تا ششم ما رشد 8درصد را به صورت میانگین هدفگذاری کردیم اما محقق نشده است و امیدواریم در این دوره که الان برنامه هفتم تصویب می شود، ما این رشد 8درصدی را داشته باشیم. اگر رشد 8درصدی محقق شود آن جهش اتفاق می افتد. برای جهش ما نیازمند این هستیم که ظرفیت های جدیدی را جستجو کرده و به کار بگیریم. یکی از ظرفیت ها اقتصاد دریامحور است. اگر این اتفاق بیفتد که در برنامه دولت البته مقدماتی هم کرده است، ما 7شهرک در ساحل جنوبی خودمان داشته باشیم و به یک معنا 27نقطه را ، نقطه توسعه در ساحل جنوبی خودمان داشته باشیم و این مراکز را مراکز صنعتی قرار بدیم. مراکز صنعتی که ظرفیت انرژی ما که نفت و گاز است ، اینها را تبدیل به فراورده های نهایی کرده و صادر کند و نیروهای متخصص و جوانان ما بیایند و مشغول کسب و کار در این طور پروژه هایی شوند. این پروژه ها با بازدهی بسیار بالا است. سرمایه گذاری در نفت و سرمایه گذاری در حوزه بالادستی نفت، حوزه پایین دستی نفت، این سرمایه گذاری ها زودبازده و پربازده است. اینها جهش ایجاد می کند. 
یکی هم مسئله صرفه جویی در انرژی است. الان ما در انرژی 4برابر میانگین جهانی مصرف انرژی داریم. سالها سیاستگذاری کردیم برای مهار و کنترل مصرف انرژی و موفق نبودیم. باید دولت محترم اقداماتی را بکند و برای مصرف انرژی فرهنگ سازی کند و البته مسئله اصلاح خودروهای ما، اصلاح کشنده ها ، کامیون ها ،تریلی ها و امثال اینها و نوسازی ناوگان حمل و نقل ما ، چه اتوبوسرانی چه حمل بار. اینها کمک می کند به این که مقدار مصرف انرژی ما کاهش یابد. یک کامیونی که 60لیتر در 100کیلومتر گازوئیل مصرف کند، بشود 20 تا 24لیتر چقدر تفاوت می کند. هم سرعت و کیفیت حمل و نقل بالا میرود و هم مقدار مصرف کاهش پیدا می کند و هم مدیریت به معنای این که این حمل و نقل مدیریت شده باشد، ضرورت دارد. این طوری نباشد که یک سربار پر کنند و بعد تخلیه کنند و خالی برگردند. آن گازوئیل را مصرف می کند و همینطور در سایر موارد. اینها چیزهایی است که نیازمند تدبیر و برنامه ریزی است و ما حس می کنیم که دولت دارد این کارها را می کند.

شما امسال برای مجلس شورای اسلامی ثبت نام نکردید. خبرگان چطور؟

انشالله ثبت نام می کنم

انتخابات پیش رو و مشارکت مردم را چطور میبینید؟

امید و انتظار ما این است که ما شاهد مشارکت بالاتر نسبت به دوره گذشته باشیم. البته الان نظرسنجی ها این را نشان نمی دهد ولی به انتخابات نزدیک شویم، فضای عمومی جامعه تغییر کند و ما شاهد مشارکت باشیم. رهبر معظم انقلاب در سخنرانی روز اول سال 1402 در مشهد مقدس 4رهنمود را به دولت و ملت برای انتخابات دادند. یکی مسئله امنیت انتخابات و سلامت انتخابات که به دولتمردان و شورای نگهبان برمیگردد. یکی مسئله رقابتی شدن انتخابات که این به شورای نگهبان هم برمیگردد، به وزارت کشور هم برمیگردد. یکی هم مسئله مشارکت بالا است. این مشارکت به سیاستمداران کشور ما و جریانات سیاسی ما و عامه مردم ما بالا برمیگردد که اگر فضا را باز کنند و این ذهنیت برای عامه مردم پدید بیاید و برای جریانات سیاسی پدید بیاید که صدای آنها در مجلس آینده شنیده می شود، در این صورت یقینا رقابت بالا می رود.

یعنی شورای نگهبان یک کمی دست بازتر بگیرد؟

دقیقا همین مسئله مدنظر است و خبرهایی که ما داریم گفتگوهایی هم شده است که این بازخورد را به دست آورده است که انشالله ما شاهد رقابتی شدن حضور کاندیداها از جریانات مختلف سیاسی خواهیم بود و این که صداشون شنیده شود و احساس کنند که نمایندگانشان بتوانند در مجلس آینده البته بر اساس رقابت و مشارکت و تعداد آرا و امثال اینها ببینند. در این صورت ما انشالله شاهد حضور پررنگتری خواهیم بود.

حضور احزاب را چطور میبینید؟

طبعا احزاب هم در جامعه ما خصوصا در شرف انتخابات فعال می شوند و به میدان می آیند. کاندیداهای خود را معرفی می کنند.

فکر می کنید اصلاح طلبان با یک لیست بیایند؟

من احتمال قوی میدم بیایند ولی نمیدانم با یک یا چند لیست باشد

فکر می کنید که وزن کدام یک از طرف های سیاسی در انتخابات بعدی پررنگ تر باشد؟

کاملا بستگی دارد که رویکردشان به انتخابات چه باشد. اگر رویکرد حضور فعال باشد، حتما مسئله دارای آثار خاص خودش خواهد بود. اگر رویکردشان احیانا برخورد انفعالی با مسئله باشد در این صورت ممکن است ما شاهد شدت رقابت نباشیم.

این که اصولگراها یک لیست یا دو لیست می دهند و پایداریچی ها میزنن زیرش و بازی را تغییر می دهند، این را چطور میبینید؟

الان که خیلی چشم انداز روشنی نیست. علائم نشان نمی دهد که به لیست واحد فکر کنند تا چه برسد به این که اقدام کنند.

یعنی شما نظرتان این است که تنوع خواهد بود؟

تنوع احتمالا خواهد بود. شاید این برداشت را خواهند داشت که رقبا در صحنه نخواهند بود ولی اگر حس کنند رقبا در صحنه خواهند بود حتما حضور پیدا می کنند

یعنی جبهه پایداری و اصولگرایان احساس می کنند اصلاح طلبان نخواهند آمد؟

نمی خواهم بگویم این احساس روشن است ولی برداشت می شود از رفتار آنها که با هم رقابت می کنند تاکنون صحبت این است که با هم رقابت می کنند. نوعی خاطرجمعی بهشون دست داده که رقبا به میدان نمی آیند.

چطور؟

همین که با هم تفاهم نمی کنند و به همصدایی نمی رسند، به اتحاد و وحدت فکر نمی کنند و یا گام های جدی و عملی برنمی دارند این احساس به تحلیل کنندگان می دهند که آنها نوعی خاطرجمعی دارند که رقابت باید درون جناحی باشد و نیازی به رقابت بین دو جناح نیست.

به مجلس چه نمره ای می دهید؟

الان اجازه بدهید در این مورد ورود نکنم

من عموم سوالات را پرسیدم و اگر شما نکته ای می خواهید بفرمایید. با توجه به این که جلسه ای هم دارید اگر نکته ای دارید در خدمتیم

خیلی ممنونم.آنچه که بنده می خواهم عرض کنم به عنوان نکته پایانی، دولت سیزدهم با یک بار سنگینی از هزینه ها مواجهه است که روی دوشش آمد. از جمله 100میلیارد بدهی دولت به صندوق توسعه ملی و 530هزار میلیارد تومان بدهی به خریداران اوراق مالی و بدهی بسیار سنگینی به بانک مرکزی، بدهی سنگینی به صندوق های بازنشستگی، به سازمان تامین اجتماعی. دولت آرام ارام این بدهی ها را تسویه می کند. ماهانه 10الی 12هزار میلیارد تومان اوراق را فقط سررسید می شود و پرداخت می کند. البته همزمان اوراق جدیدی را منتشر می کند که بخشی از آن را جایگزین کند ولی خیلی فرق دارد نسبت به دیونی که قبلا به دوش دولت آمده و الان جدیدا استقراض می کند. به نظرم می آید این آواری که روی دوش دولت است و آرام آرام کنار می زند اگر موفق شود انشالله این مسیر را به جایی برساند، آن وقت دستش بازتر است برای این که سرمایه گذاری کند، دستش بازتر است به مردم خدمت کند و انتظارات آنها را پاسخ دهد.

ممنون از حوصله و پاسخگویی شما به سوالات و تشکر می کنم از شما بینندگان که این مصاحبه را در آخرین خبر تماشا کردید.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط