یکشنبه 01 مهر 1403 - 22:00
پاهای این دانشآموز در «کربلای ۴» قطع شد اما فریاد نزد
فارس/ شهید «سعید حمیدی اصل» یکی از نیروهای غواص و خطشکن عملیات کربلای ۴ بود که شب عملیات در اروندرود و حمله بعثیها پاهایش قطع شد. این رزمنده ۱۶ ساله درد داشت، اما برای اینکه صدایش در نیاید و عملیات لو نرود، دهانش را پر از گِل کرد.
عملیات «کربلای ۴» پیش رو بود. رزمندگان از حدود ۴ ماه قبل خود را آماده کرده بودند تا در این عملیات آبی ـ خاکی شرکت کنند. عملیاتی که قرار بود رزمندهها از اروندرود عبور کنند و به بصره برسند، اما با توجه به اینکه عملیات لو رفته بود، دشمن منطقه را زیر آتش گرفت و جمع زیادی از غواصان و رزمندگان به شهادت رسیدند.
شهید «سعید حمیدی اصل» یکی از نیروهای غواص و رزمنده عملیات «کربلای ۴» بود که شب عملیات در اروند رود و حمله بعثیها دو پایش ترکش خورد و قطع شد. این رزمنده ۱۶ ساله برای اینکه نمیخواست از شدت درد فریاد بزند، دهانش را پر از گِل کرد تا عملیات لو نرود. او ۲ ساعت در سکوت درد کشید تا سرانجام به شهادت رسید و چند ساعت بعد برادر بزرگترش علی هم در حمله بعثیها شهید شد.
علی آقا از سپاه مرخصی گرفت تا به جبهه برود
«محمد حمیدیاصل» برادر شهیدان سعید و علی درباره فضای خانواده میگوید: «پدرم کشاورز بود. ۹ خواهر و برادر بودیم که همگی در یک روستا از توابع شهرستان ملاثانی متولد شدیم و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران به ملاثانی آمدیم. پدرمان بهمن سال ۵۹ درگذشت و علی آقا که برادر بزرگمان بود، جای پدرمان را گرفت. او مسئولیت اقتصادی و دیگر امور خانواده را بر عهده داشت. علی آقا از پاسداران رسمی سپاه بود. او از زمان تشکیل سپاه در اطلاعات عملیات حضور داشت. بعد از مدتی مسئول زندان منافقین بود. علی حتی با کارهای فرهنگی سبب شد تعدادی از منافقین توبه کنند. او در ادامه فعالیتهایش مسئولیت اعزام نیروهای بسیجی به جبهه را در برعهده گرفت. آقای حمیدیان یکی از دوستان علی میگفت: علی میخواست عازم جبهه شود، اما به خاطر مسئولیتی که داشت، نمیگذاشتند. علی یگفت: چطور من این رزمندهها را بفرستم و خودم پشت خط در اهواز بمانم؟! بالاخره او در سال ۶۳ از سپاه مرخصی گرفت و به جبهه رفت و با اینکه کادر رسمی سپاه بود، تا زمان شهادتش در جبهه بود.»
هم جبهه میرفت و هم مدرسه
شهید «سعید حمیدیاصل» متولد ۱۳۴۸ و یکی از دانشآموزان نخبه سال سوم دبیرستان رشته تجربی بود که هم درس میخواند و هم به جبهه میرفت. برادر شهید درباره حضور سعید در جبهه میگوید: «سعید از ۱۴ ـ ۱۳ سالگی به جبهه رفت و حتی در فاو مجروح شد. درسش هم خیلی خوب بود. معلمی داشتیم که میگفت هر کسی بتواند از من ۲۰ بگیرد، جایزه دارد. سعید توانست یک نمره ۲۰ از آن معلم بگیرد. آن زمان آقای معلم یک خودکار برند به سعید جایزه داد. با توجه به اینکه علیآقا برادر بزرگترمان بود، سعید آن خودکار را به او هدیه داد. من هم در سال ۶۵ همزمان تحصیل و تدریس میکردم و معلم دینی در مدرسهای بودم که سعید درس میخواند. یادم هست وقتی که از دانشآموزان امتحان میگرفتم، سعید و شهید کرمی به مدت یک ربع امتحان میدادند؛ مختصر و مفید جوابها را میدادند و ۲۰ میگرفتند. چون خیلی بچههای باهوشی بودند.»
با توجه به اینکه عملیات آبی ـ خاکی در پیش بود، سعید از تابستان سال ۶۵ آموزش غواصی را گذراند. او دیگر برای رفتن به جبهه سر از پا نمیشناخت. حتی برادرش علی به خانواده گفته بود: «خودتان را آماده کنید سعید صد درصد رفتنی است و من هم ممکن است برنگردم.»
برادرم گل داخل دهانش گذاشت تا دردش را فریاد نزند
برادر شهیدان حمیدی اصل درباره اعزام برادرانش به جبهه میگوید: «در جریان عملیات کربلای ۴، سعید و دیگر غواصان ساعت ۱۰ شب از داخل اروندرود به سمت جزیره امالرصاص میرفتند که در کنار اروندرود و نزدیکی خاک عراق، بر اثر حمله شدید بعثیها پاهای سعید قطع میشود. همرزمانش سعید را از اروندرود بیرون میکشند و او را در کنار سنگر عراقی قرار میدهند. همرزمانش میگفتند: آن زمانی که سعید میتوانست حرف بزند، فقط میگفت خیلی سردم است. او برای اینکه از شدت درد فریاد نزند گلهای اطرافش را جمع میکند و داخل دهانش میگذارد؛ بعد به همرزمانش اشاره میکند شما بروید. دوستان سعید او را داخل پتوی عراقیها میپیچند و پیشروی میکنند، اما وقتی برمیگردند با پیکر بیجان سعید مواجه میشوند.»
عملیات لو رفته بود و شرایط طوری نبود که همرزمان سعید بتوانند پیکر او را از اروندرود به عقب برگردانند. بنابراین پیکر سعید ۹ سال در جزیره امالرصاص ماند و بعد از پایان جنگ پیکرش با همان لباس غواصی به آغوش مادر بازگشت.
علی قابل شناسایی نبود
چند ساعت بعد از شهادت سعید، برادر بزرگترش علی، بدون اینکه از شهادت سعید مطلع باشد، در صبح روز ۴ دی ماه، طی حمله هواپیماهای بعثی به خرمشهر و اصابت موشک به خودرویشان به شهادت میرسد. برادر شهیدان حمیدیاصل شهادت علیآقا را اینگونه روایت میکند: «روزی که او به شهادت رسید، سه فرزند داشت و فرزند چهارم او بعد از شهادتش به دنیا آمد. من زمان شهادت برادرانم دانشگاه بودم. داییام به همراه یکی از دوستان به نام آقای حمیدیان آمدند و گفتند: علی شهید شده است. به معراج رفتیم. صورت علی قابل شناسایی نبود. پیکرش را از موها و پاهایش شناسایی کردم. بعد آقای حمیدیان کنجکاو شد و گفت: علی حتماً اسمش را جایی در لباس یا کفشهایش نوشته است، برای اطمینان دوباره کفشهای علی را نگاه کرد و دید اسمش را نوشته است.»
چفیه پسرم را داخل قبرم بگذارید
شنیدن خبر شهادت یک فرزند برای هر مادری خیلی سخت است؛ کار وقتی سختتر میشود که باید خبر شهادت دو فرزند را در یک روز تحمل کند. برادر شهیدان حمیدی اصل درباره دادن خبر شهادت علی و سعید به مادر میگوید: «مادرم در یک روز، داغ دو فرزندش را دید و این برایش خیلی سخت بود. وقتی میخواستم خبر شهادت سعید را به مادرم بدهم، کمی مکث کردم و گفتم: سعید نه بین زخمیهاست و نه بین اسرا. مادرم فهمید که سعید هم مثل علی شهید شده است. مفقودی سعید برای مادرم خیلی سخت بود؛ تا اینکه بعد از ۹ سال پیکر سعید پیدا شد، کنار پیکر سعید چفیهاش هم بود که مادرم علاقه عجیبی به آن چفیه داشت. او وصیت کرده بود که من را بین قبر دو شهیدم دفن کنید و چفیه سعید را داخل قبرم بگذارید. بعد از درگذشت مادرم به وصیتش عمل کردیم.»
خلاصه متن
شهید «علی حمیدیاصل» متولد ۱۳۳۴ و عضو رسمی سپاه بود که در عملیات کربلای ۴ و در جریان حمله بعثیها به خرمشهر با مسئولیت تعاون گردان کربلا از لشکر ولیعصر(عج) در تاریخ ۴ دی ماه ۱۳۶۵ به شهادت رسید.
شهید «سعید حمیدیاصل» مقابل دوربین خودش را معرفی میکند.
شهید «سعید حمیدیاصل» متولد ۱۳۴۸ بود که از سال ۶۳ به عنوان رزمنده عازم جبهه شد. او در عملیات کربلای ۴ جزو نیروهای خطشکن گردان کربلا از لشکر ولیعصر(عج) بود که سوم دی ماه ۱۳۶۵ در جزیرهام الرصاص به شهادت رسید و پیکرش به مدت ۹ سال مفقود ماند. سرانجام پیکر سعید با راهنمایی همرزمانش برای شناسایی محل شهادت، تفحص شد و در گلزار شهدای ملاثانی و در کنار مزار برادر شهیدش آرام گرفت.
پربیننده ترین
-
عکس مسی درآمد؛ آخرین توپ طلا با آرایشگر ویژه!
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
10 جایزه 5 میلیون تومانی برای کاربران آخرین خبر (مهلت شرکت در مسابقه تا 9 آذر تمدید شد.)
-
آخرین وضعیت راهها در چهارمین روز از سال جدید؛ محور چالوس از شنبه دوباره بسته میشود
-
زنده؛ بیرانوند در یک قدمی استقلال
-
"دنا پلاس اتومات" بخریم یا "تارا اتومات؟"/ مقایسه اختصاصی "آخرینخودرو" از دو خودروی پرطرفدار
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (16)
-
5 نشانه ضعیف شدن ریه ها و بهترین روش تقویت آن چیست؟
-
لندکروزر یا ۲۰۶؟ / مقایسه جالب "آخرینخودرو" به بهانه سخنان جنجالی میرسلیم
-
سپ، برترین شرکت در خاورمیانه شد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (28)
-
ویدیو تست و بررسی فیدلیتی پرایم جدید در آخرین خودرو
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (14)
-
لحظه به لحظه با جدال پرسپولیس مقابل النصر
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (22)
-
یحیی مچ ساپینتو را خواباند / برد ارزشمند پرسپولیس در صدمین شهرآورد
-
چالش/ بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (19)
-
چالش/بازیکن داخل تصویر رو حدس بزن (11)
آخرین اخبار
-
وقتی فرمول یک سرعت مارمولک را اندازه گیری میکند
-
حادثه معدن طبس ناشی از اهمال در سیستمهای اجرایی و نظارتی است
-
امیدوارم دولت حامی خانوادههای جانباختگان معدن طبس باشد
-
برخورد سازمان بازرسی با ترک فعلهای احتمالی در حادثه طبس
-
تصاویر کمتر دیده شده از برج آزادی تهران؛ بیش از ۵۰ سال قبل
-
گل مشکوک به شرطبندی مدافع سرشناس در قطر
-
مجلس هرگونه اهمال در حادثه انفجار معدن طبس را بررسی میکند
-
کمبود سردخانه در طبس برای نگهداری پیکرهای کارگران معدن
-
کلکسیونی از کنسولهای بازی
-
بهترین روش نگهداری نان
-
گوناگون/ «شهباز» پرنده شکاری گمشده، پس از ۵۵ سال دیده شد!
-
اولین حادثه سال تحصیلی در آذربایجان غربی؛ ریزش سقف یک کلاس در ارومیه!
-
وقتی خدا خواست و امین حیایی بازیگر شد
-
قطارهای بدون لرزش در چین
-
اولین حاشیه دربی؛ هاکان میلان را مسخره کرد!
سایر اخبار مرتبط
نظرات
ثبت نظر
مهمترین اخبار
روایت بازنشستگان از سختیهای درمان؛ «درمان طبقاتی» در بیمارستانهای تامین اجتماعی!
یکشنبه 01 مهر 1403 - 14:43:21
سرنوشت چمدانهای جامانده و گمشده مسافران چه میشود؟
یکشنبه 01 مهر 1403 - 14:20:58
افزایش قیمت مصوب شیرخام از امروز اجرایی میشود
یکشنبه 01 مهر 1403 - 13:31:38
کوتاهی بانکها در نهضت ملی مسکن؛ تکلیف جرایم بانکها چه شد؟
یکشنبه 01 مهر 1403 - 13:06:09
شاخص بورس مثبت شد
یکشنبه 01 مهر 1403 - 13:00:00