خراسان/ محله ما تو مریخه، برای همین هرنوع شباهت اسمی، فامیلی و شغلی با ساکنان زمین رو رد می‌‌کنیم و در این مطلب می‌خوایم شما رو با خشک‌شویی «عروس خانوم» آشنا کنیم. ماجرا از این قراره که آقا رضا پروانه بعد از این‌که زندگیش رو سر رفاقت با نعیم گذاشت خیلی دستش تنگ شد؛ برای همین نشستن با مژگان فکر کردن چی کار کنیم و چی کار نکنیم، یک مغازه تو محل اجاره کردن که قبلاً آرایشگاه زنانه بود. تا رضا اومد تابلوی قبلی رو برداره مژگان جیغ زد. هرچی آقا رضا گفت: خوبیت نداره اسم  مغازه من با این وجنات همچین چیزی  باشه؛ مژگان زیربار نرفت و گفت: همین اول کاری چرا تابلو عوض کنیم و بریم زیر خرج؟ آقا رضا پروانه گفت ...؟! مژگان که دید چاره‌ای نیست گفت: «رضا تو رو  روح آقا نعیم تابلو رو عوض نکن»! اون جا بود که رضا پروانه فهمید نعیم سر ماجرای شَتَک کردن اون یارو رفته زیر تیغ. برای همین فی‌الفور خشک‌شویی رو راه انداخت تا اون جا به جای لباس مردم، بدخواه بچه‌محل‌ها به‌خصوص آقا نعیم رو با دستگاه پرس خشک کنه؛ طوری که طرف تبدیل به برگه آلو و زردآلو می‌شد. مژگان هم که دید سر رضا با دعوا گرمه، همون کنار یک پرده زد و آرایشگاه زنونه راه انداخت تا تابلو بیشتر به کارشون بیاد. حتماً می گین ما که اینا رو تو سریال ندیدیم، خب ما هم ندیدیم. چه ربطی داره؟ اصلاً این جا یک سیاره دیگه است.
 
دانیال دایی داووداینا
 طنزپرداز