جمعه 30 شهریور 1403 - 01:40

کد خبر 54476

شنبه 23 اردیبهشت 1402 - 11:30:00


بازتاب زندگی شخصی در آثار غول‌های هنری جهان


خراسان/ گاهی روان‌شناسانه به انعکاس زندگی فردی هنرمندان در خلق آثار ماندگارشان
  
آیا تابه‌حال به این فکر کرده‌اید وقتی یک نویسنده، هنرمند یا آهنگ ساز اثر خاصی را خلق می‌کند، چه چیزی در ذهن او می‌گذرد؟
در دنیای روان شناسی، زندگی‌نامه‌ای که از دیدگاه روانکاوی نوشته‌شده باشد، ارزش فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کند. این روش تحقیق از دیرباز موردتوجه سیاستمداران، رهبران جنبش‌های اجتماعی و هنرمندان قرارگرفته است.
با این روش می‌توان هنرمندان، روان شناسان و تکامل شخصیت آن‌ها را در طول زمان و رابطه میان آن‌ها با آثارشان را کشف و تحلیل کرد. روان شناسان روزگار ما در نظر دارند کشف کنند چگونه یک هنرمند به‌طور بالقوه، تعارضات درونی خود را از طریق هنر بیان می‌کند.

ایده نمایش نامه «بوته آزمایش» آرتور میلر چگونه به وجود آمد؟

جیمز دبلیو اندرسون، روان شناس مشهوری که در طول زندگی حرفه‌ای خود به مطالعه هنرمندان می‌پردازد، آثار متعددی درباره آرتور میلر (1915-2005) منتشر کرده است.
او در مقاله‌اش بانام «روان‌شناسی خلاقیت هنری» با ارجاع به آرتور میلر و نمایش نامه «بوته آزمایش» بیان کرد که نمایش نامه‌نویس به‌خوبی از تأثیر زندگی شخصی‌اش بر کارش آگاه بوده است.اثر معروف آرتور بانام The Crucible«بوته آزمایش»، محاکمه زنان به جادوگری در سِیلِم، ایالت ماساچوست را در قرن هفدهم روایت می‌کند. میلر از طرح داستان برای انتقال ترس‌ها و تجربیات خود در دوران مک کارتیسم استفاده کرد. این آزار و شکنجه‌ها به رهبری سناتور جوزف مک کارتی در دهه 1950 در ایالات‌متحده انجام می‌شد.
میلر درباره این اثر بیان کرد که ماهیت نمایش نامه‌اش گناه خیانت به همسر است که جان پراکتور، قهرمان نمایش نامه «بوته آزمایش» در زندگی خصوصی خود این گناه را در خود احساس می‌کرد. این همان گناهی است که میلر را نیز آزار می‌داد و دقیقاً در این اثر پیاده‌سازی شده است.

چرا کافکا خود را با حیوانات موذی مقایسه می‌کرد؟
با خواندن رمان «حکم» کافکا، منطقی است که فکر کنیم باید نوعی درگیری مشابه در زندگی واقعی نویسنده وجود داشته باشد. این همان چیزی است که تاد شولتز، روان‌شناسی که آثار فراوانی دارد، در مقاله خود به نام «پشت نقاب‌ها» از آن حمایت می‌کند. در داستان حکم، پدری پسرش را به‌سختی به مرگ با غرق شدن محکوم می‌کند، آرزویی که پسر با انداختن خود به رودخانه برآورده می‌کند.
کافکا در نامه‌ای به پدرش، پدر را به دلیل رفتارهایش که به آزارهای عاطفی فراوانی برای او منتهی شده، سرزنش می‌کند. این نویسنده دررمان «مسخ» خود را با حیوانات موذی مقایسه می‌کند و به‌وضوح نشان می‌دهد که پدرش چه احساسی در او ایجاد کرده است.
در رمان «مسخ» قهرمان، ناگهان به یک حشره تبدیل می‌شود و نمی‌تواند با محیط اطرافش ارتباط برقرار کند.

بتهوون و مرگ
در تحقیقات روان‌شناختی درباره شخصیت لودویگ ون بتهوون (1770-1827)، یافتن انتقال آشکار داستان زندگی او به آثارش بسیار دشوار است.
بتهوون از بیماری‌های متعددی رنج می‌برد که برخی از آن‌ها جدی‌تر از سایر بیماری‌هایش بود. اگرچه او با همه این بیماری‌ها با نگرش رواقی (شاخه‌ای از نگرش اخلاق شخصی) رفتار می‌کرد، اما در یک مورد از بیماری‌ها معتقد بود که همان بیماری باعث مرگ او می‌شود؛ اما با ‌وجود این، بتهوون احساس می‌کرد هنوز چیزهای زیادی برای ارائه به دنیا دارد و نمی‌تواند دنیا را ترک کند.
هنگامی‌که بتهوون موفق شد با الهام از این تجربه بهبود یابد، یکی از زیباترین آثارش را ساخت که این اثر «سرود مقدس شکرگزاری یک فرد بهبودیافته به خدا، در حالت لیدیایی» نام‌گذاری شده است.بر اساس تجربه در زمینه‌های مختلف، پدیدآورندگان، محققان و روان شناسانی که زندگی‌نامه را از دیدگاه روانکاوی می‌نویسند از غیرممکن بودن جدا کردن چیزی که فرد از آن رنج می‌کشد یا جدا کردن آرزوها از آثار هنری سخن به میان می‌آورند. بااین‌حال، انعکاس احوال شخصی هنرمند در آثارش، همیشه آن‌قدر مستقیم یا واضح نیست بلکه گاهی بیشتر نمادین یا استعاری است. البته همه هنرمندان آگاهی ندارند که در نوشتن آثارشان در حال انجام آن هستند.


پربیننده ترین


سایر اخبار مرتبط